با رفیق بازی های همسرم چه کنم؟
با سلام خدمت همه دوستان همدردی
دوستان من مدتیه ک با همسرم خوبیم و تقریبا هیچ مشکل حادی نداریم اما مشکلی ک جدیدا برام پیش اومده دوست همسرمه ک الان به مدت تقریبا 1 ماه هست ک خونمونه
به بهانه پیدا کردن کار و موندن تو شهرمون از شهر خودشون اومده اینجا و به قول شوهرم کسی رو نداره و به ما پناه آورده منم اولش دلم براش سوخت و گفتم گناه داره اما متاسفانه احساس میکنم خیلی دوستش پررویه و این موندن خیلی موجب افسردگی من شده چون ک همسرم بیشتر وقتش رو با اون میگذرونه به بهومه پیدا کردن خونه و وسایل و یا پیدا کردن کار همش بیرونن در کل مشکلاتی ک من با موندن این آقا دارم اینا هستن
1. چون بچه کوچیک دارم و خیلی سختمه باید هر روز آشپزی کنم ناهار و بعضی وقتا شام و ناهار پدرم در اومده و از اونجایی ک ما با خانواده همسرم توی خونه زندگی میکنیم یعنی تویخ یه اتاق در یک خونه .مادرشوهرمم پیر و مریصه ولی با این حالش بعضی وقتا آشپزی میکنه در کل بحثرمهمونداری و آشپزی خیلی برام سخت تر از قبل شده چون باید یه عالمه غدا درست کنم آخرشم خودم گشنه بمون و چوت بچه شیر میدم ضعف میکنم
2.شوهرم از صبحرتا ظهر سرکاره وقتی میاد ناهارشو بیشتر وقتا با دوستش میخوره و بعدشم میخابه دوباره عصر با دوستش میرن دنبال کاراشون
البته اینم بگم ک همسرم هر چند روز یبار هم برا من وقت میزاره و اگ خریدی یا دکتری داشته باشم من رو میبره ولی من در کل ناراضی ام چون احساس میکنم بیشتر وقتش رو با اونه و از بودن با دوستش بیشتر لذت میبره تا من
دیشب خلاصه کاسه صبرم لبریر شد و دعوامون شد ازینکه به خاطر دوستش اینجور بینمون اوقات تلخی پیش اومده خیلی ناراحتم دیشب همش کابوس میدیم ک داریم طلاق میگبریم
تو رو خدا راهنمابیم کنین من زیادی دارم حساسیت بخرج میدم و یا اینکه همسرم واقعا مقصره ؟چه واکنشی باید داشته باشم؟