بی اعتمادی به همسر

سلام خسته نباشید ممنون میشم که راجع به مشکلم راهنماییم کنید.من 5 ساله ازدواج کردم الان یه مشکلی با مادرشوهرم پیداکردم که شوهرم حق و به من داده و به قول خودش جلوی مادرش طرف منو گرفته ولی من صدای تلفنشو ضبط کردم و فهمیدم برخلاف اینکه به من گفته بود که من هیچوقت جلوی خانوادم به تو و خانوادت بی احترامی نمیکنم و اونها هم جرات ندارن به شما بی احترامی کنن ،خودش پشت تلفن به مادر من بی احترامی کرده بود و گفته بود که سر این قضیه مشکلمون من رفتم و به خانمم حرف زدم و ناراحت شدم بهش .حالا که فهمیدم شوهرم بهم دروغ گفته در این قضیه ریختم به هم و احساس میکنم دیگه علاقه ای بهش ندارم و اعتمادمو نسبت بهش از دست دادم و فکر میکنم که تو این چند سال که هر چی مشکل داشتیم و شوهرم به من گفته بود که خانوادش حق و جرات اینو ندارن که به من و خانوادم بی احترامی کنن همش دروغ بوده .حالا چکار کنم چطوری بهش بفهمونم که از این بی احترامیش خبر دارم و فهمیدم که اینجوری گفته .میترسم اگه بهش بگم صداشو ضبط کردم زندگیم از هم بپاشه و اینو یه بهونه کنه واسه خراب کردن زندگیم .تو رو خدا زود جوابمو بدید اوضاع روحیم خیلی داغوووونه.

چه کار بدی کردی!
بدترین کار تجسسه
به هیچ عنوان به روش نیار و خودتم مسئله رو فراموش کن
تجسس هم بذار کنار .خیلی کار بدی کردی .خیلی!
روی صمیمی تر شدن و راحتی رابطه ات با همسرت کار کن .بذار حس کنه بهترین رفیقش تویی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط taraneh89

چه کار بدی کردی!
بدترین کار تجسسه
به هیچ عنوان به روش نیار و خودتم مسئله رو فراموش کن
تجسس هم بذار کنار .خیلی کار بدی کردی .خیلی!
روی صمیمی تر شدن و راحتی رابطه ات با همسرت کار کن .بذار حس کنه بهترین رفیقش تویی

---

خب من میخواستم ببینم که آیا همسرم که جلوی من میگه اونا حق ندارن بی احترامی به تو و خانوادت کنن راسته یا نه و ببینم که همینجوری که میگه من همیشه پشتتم و اگه از چیزی ناراحتی به خودم بگو و من خودم با خانوادم و مادرم در میون میذارم راست میگه یا فقط به خاطر آروم شدن من این حرفو میزنه و این بی احترامی که جلوی خواهرش به مادرم کرده واسه من خیلی سخت تموم شد و اصلا تصورشم نمیکردم که اینجوری بگه ،چون توی این چند سال یکبارم با خانواده من مشکل نداشته و هر وقت صحبت از پدر و مادر من شده همیشه گفته هیچکس مثل اونا خوب نیست و همیشه ازشون تشکر کرده به خاطر این من با شنیدن حرفش جا خوردم و خییییلی ناراحتم .اگه با مادرم مشکلی داشت یا مادرم آدمی بود مثل مادر خودش که همش گوشه و کنایه بهش زده بود یا ناراحتش کرده بود شاید میتونستم این کارشو ببخشم و به رو نیارم ولی اصلا اینجوری نبوده تو رو خدا کمکم کنید اصلا حرفاش از ذهنم خارج نمیشه و نمیتونم فراموش کنم

- - - Updated - - -

شوهرم نمیذاره که من اگه از دست مادرش ناراحتم با خودش در میون بذارم و میگه به خودم بگو من بهشون میگم این اولین بارم بود که به مادرشوهرم گلایه کردم و اونم قیافه حق به جانب گرفت و هر چی از دهنش دراومد به مادرم و من گفت و رفت و بعد پیش خواهرشوهرام و شوهرم گفته که من بهش بی احترامی کردم و با لحن بد باهاش حرف زدم در صورتی که من سعی کردم در نهایت احترام باهاش حرف بزنم که بعدا این حرفو نزنه

دوست عزیز

شما اینقدر تو زندگیت مشکل نداری ( خدا را شکر) و زندگی خوبی داری
که از بیکاری دنبال مشکل می گردی

واقعا تلفنهای همسرت با مادرش را ضبط کردی؟

با این کار اولا اعتماد همسرت را به خودت از بین می بری ... فکر نکن موضوع ساده ای هست
اعتماد از بین بره به این راحتی ها برنمی گرده. همسرت همیشه از این که شما داری جاسوسی می کنی هراس داره و فاصله لازم را حفظ می کنه که آسیب نبینه !!

بعد هم خودخوری و اعصاب خوردی برای خودت درست می کنی

شما و همسرتوت چند سالتونه ؟
چند وقته ازدواج کردین؟
راه مناسب همون کاریه که همسرتون گفتن انجام بدین .همین که گلایه و دلخوری هاتونو به همسرتون بگید و ایشون منتقل کنن 1-ایشون خانواده و مادرشونو بهتر میشناسن 2- حرمت ها حفظ میشه و اتفاقی مثله الان که مادرشوهرتون به شما توهین کردند قطعا نمیفته
این تنش ها و درگیری های مامانم چی گفت مامانت چی گفت و.. رو تو خونه به حداقل باید برسونی ! حداقل
اصلا مهم نیست که مثلا مادر ایشون بگن لباست زشته یا هر جیز دیگه ای .وقتی خودت و همسرت خوبید و راحتید میتونید فقط شنونده ی نظرات خانواده ها باشید ولی عامل بی چون و چرا به نظرات نباشید
شما مختارید اینکه صدای همسرتونو ضبط کردین بگید و به روشون بیارید ولی بعدش قطعا اتفاقات وحشتناکی میفته و تمام حرمت ها بینتون از بین میره
کار شما کاملاااا اشتباه بوده
هیچ دلیلی.هیچ دلیلی نداره که شما صدای همسرتون ضبط کنید و این طوری تجسس کنید!
زندگیتون اگر خودتون خرابش نکنید مشکلی نداره .امیدوارم با این کارها به هم نزنید زندگی تون رو

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط taraneh89

شما و همسرتوت چند سالتونه ؟
چند وقته ازدواج کردین؟
راه مناسب همون کاریه که همسرتون گفتن انجام بدین .همین که گلایه و دلخوری هاتونو به همسرتون بگید و ایشون منتقل کنن 1-ایشون خانواده و مادرشونو بهتر میشناسن 2- حرمت ها حفظ میشه و اتفاقی مثله الان که مادرشوهرتون به شما توهین کردند قطعا نمیفته
این تنش ها و درگیری های مامانم چی گفت مامانت چی گفت و.. رو تو خونه به حداقل باید برسونی ! حداقل
اصلا مهم نیست که مثلا مادر ایشون بگن لباست زشته یا هر جیز دیگه ای .وقتی خودت و همسرت خوبید و راحتید میتونید فقط شنونده ی نظرات خانواده ها باشید ولی عامل بی چون و چرا به نظرات نباشید
شما مختارید اینکه صدای همسرتونو ضبط کردین بگید و به روشون بیارید ولی بعدش قطعا اتفاقات وحشتناکی میفته و تمام حرمت ها بینتون از بین میره
کار شما کاملاااا اشتباه بوده
هیچ دلیلی.هیچ دلیلی نداره که شما صدای همسرتون ضبط کنید و این طوری تجسس کنید!
زندگیتون اگر خودتون خرابش نکنید مشکلی نداره .امیدوارم با این کارها به هم نزنید زندگی تون رو

---

پس اینکه شوهرم به من در مورد احترام به خانوادم دروغ گفته چی میشه ؟پس اینکه من اعتمادمو نسبت به حرفا و کارای همسرم از دست دادم چی میشه؟این واسه من خیلی سخت تموم شده که شوهرم بر خلاف حرفایی که میزنه ولی جلوی خواهرش به خانوادم بی احترامی کرده ،در صورتی که از خانواده من هیچ وقت بی محبتی و بی احترامی ندیده ،من الان به همه حرفایی که میزنه یا حتی قبلا زده شک دارم که اصلا به من راست گفته یا نه این منو اذیت میکنه اینکه دیگه بهش نمیتونم اعتماد کنم.

کار شما و همسرتون اصلا قابل مقایسه نیست! کاری که شما کردی (ضبط صدا بدون اطلاع) تو خیلی از جاهای دنیا از جمله ایران جرمه. من نمی دونم که ایشون به خانوادشون دقیقا چی گفتند ولی شاید اصلا از نظر ایشون بی احترامی نباشه. در واقع از توصیف شما این طور برمیاد که همسرتون سعی داشته طوری رفتار کنه که باعث دعوا بین دو طرف نشه و همه رو راضی نگه داره. به هر حال حتی اگر ایشون بی احترامی کردند، باز هم کار شما چندین برابر بدتره.

آدم ها ممکنه در حال عصبانیت یا با بی فکری و هیجان زدگی در لحظه کاری رو مرتکب بشن ولی شما با برنامه ریزی قبلی و کاملا حساب شده این کار رو کردین. به نظرتون اگر همسرتون از کار شما مطلع بشن، دیگه چطوری می تونن به شما ذره ای اعتماد داشته باشند؟ ایشون دیگه حتی با خیال راحت نمی تونن با خانوادشون صحبت کنن! اگر این اتفاق برای من می افتاد واقعا نمی تونستم طرف مقابلم رو ببخشم و کاملا نسبت بهش دلسرد می شدم.