اختلاف در انتخاب اسم بچه

سلام به همه دلسوزان تالار
من باردارم و دختر دارم همیشه دوست داشتم اسم بچمو خودم انتخاب کنم و میدونم که این موضوع توافقی هستش. ولی اسمایی که انتخاب کردم تا حالا شوهرم نپسندیده . شوهرم هم روی دو تا اسم زوم کرده . اسمای بدی نیستن. منم بدم نمیاد. ولی یه روز به من گفت حالا بین این دو تا اسم یکیشو تو انتخاب کن که همونو بذاریم .اما باز هر چی من بگم باز حرفشو عوض میکنه و حرف اولو اخرو خودش میزنه.منم میتونم اسم دلخواهمو انتخاب کنم و در اینده صداش کنم اما دوست ندارم اینطوری بشه بینمون. اما اونم انگار به من حق انتخاب نمیده هر چی خودش دوست داره . منم انتظار داشتم بهم بگه تو مادرشی تو اسم بذار . میدونم تو حرفام بی منطقی موج میزنه ولی دوست داشتم این موضوعو واسه خودم حلش کنم که که در اینده ناراحت نشم. یه چیزی انگار قلقلکم میده که ناراحت بشم .اصلا دیگه دست از گشتن دنبال اسم کشیدم چون فکر میکنم حرف اولو اخرو شوهرم میزنه. لطفا یکی دلداریم بده یا روشنم کنه. میدونید چیه خودمو که روانکاوی میکنم به این پی میبرم که تو این قضیه بهم برخورده که چرا شوهرم از انتخاب اسم من خوشش نیومده.

سلام خانم مهرآذر
منم دقیقأ همین مشکل رو داشتم ولی با یک نتیجه خیلی بد که دوس ندارم برا شمام تکرار بشه.
من و همسرم هم سر انتخاب اسم مشکل داشتیم چون اسم فرزند اولمون رو ایشون انتخاب کرده بود من خودم رو محق میدونستم که اسم فرزند دومی به انتخاب من باشه ولی هرچی اسم میگفتم قبول نمیکرد و کلأسلیقمون متفاوت بود تا اینکه بچمون بدنیا اومد و هرچی ایشون اصرار میکرد که یکی از اسمای موردنظر ایشون رو انتخاب بکنم من قبول نمیکردم و رو اسمی که خودم انتخاب کرده بودم پافشاری میکردم که بالأخره ایشون قبول کرد و حتی چندین بارم بهم میگفت که بچت رو با اسمش صدابزن.
تا اینکه من متوجه شدم که برا شناسنامه بچه اقدام نمیکنه و بعد اصرار زیاد من بالأخره گفت که شناسنامش رو گرفته و اسم دلخواهشم گذاشته ولی هر چی پرسیدم نگفت اسمش چیه و منم واقعأ عصبانی شدم و یه دعوای حسابی بینمون سرگرفت خلاصه بعد چند روز یه روز که مادرشوهرم باهام لج کرده بود دیدم با یه اسم دیگه بچمو صدا زد نمیدونی اون لحظه چه حالی شدم اصلأ نتونستم بگم آخه چرا بچه رو با این اسم صدا میزنی؟تازه بعد چهل روز اسم بچمو فهمیده بودم اونم از زبان مادر شوهر.
از همسرم پرسیدم گفت که اسمش همونیکه مادرش گفته.خیلی داغون شدم تا دو ماه تمام با شوهرم قهر بودم البته باهمدیگه حرف میزدیم ولی خوب فقط در همین حد.تا مدتها هر شب کارم گریه بود دلم میخواست بمیرم هیچ کاری نمیتونستم بکنم نه میشد اسمش رو عوض کرد چون مادرش میدونست و به همه گفته بود نه میتونستم اسم شناسنامه ایشو صدا بزنم چونکه من هم اسمی رو که قبلأ ایشون تأیید کرده بود به همه گفته بودم لاجرم تصمیم گرفتم قبول بکنم که بچم دو اسمیه و خودمم به همه گفتم که اسم شناسنامه ایش و اونیکه صدا میزنیم فرق میکنه.
حتی الأنم گاهی اوقات مادرش برا اینکه منو بچزونه اسمش رو چندین بار پشت سر هم تکرار میکنه ولی خوشبختانه من تونستم خودم رو کنترل بکنم و عکس العملی نشون ندادم و بر خلاف انتظارش با شوهرمم دعوام نشد ولی هیچ وقت نمیبخشمش چون بهم دروغ گفت و در ظاهر بارها بچه رو با اسم من صدا میکرد و تو شناسنامش یه اسم دیگه گذاشته بود علتشم اینطور میگه که از من می ترسیده که بگه اسم بچه رو یه چیز دیگه میخواد بذاره برا همینم خواسته منو در مقابل عمل انجام شده قرار بده.
ما تو زندگیمون بارها و بارها درگیری و ناراحتی داشتیم البته قبلنا ولی هیچ کدوم منو به این اندازه ناراحت نکرده بود انگار که روم هوو آورده باشه دقیقأ همین حس رو داشتم و اون زمان بود که فهمیدم چرا با وجود اینکه بعضی از مردا ازدواج مجدد میکنن خانمشون هیچ کاری نمیکنه فهمیدم که بعضی وقتا تنها راه فقط و فقط صبر کردنه.بارها و بارها آرزو کردم که ایکاش یکی از اون اسمهای مورد نظرش رو انتخاب میکردم اینطوری لاأقل هر دو تو یه جبهه بودیم.
اینارو گفتم که بدونی خیلی چیزاست که از اسم مهمتره.

عجب ، زندگی مشترک هم چه گرفتاریا داره.
خب در این مورد قانون خاصی وجود نداره ولی من شخصا حق رو بیشتر به مادر بچه میدم که اسمو انتخاب کنه ، در نهایت هم پدر بچه.
شاید الان این قضیه برات مهم باشه و دارین ناخواسته باهم لجبازی میکنین که البته من حق هم میدم ناراحت بشین.
اگه هنوز تا به دنیا اومدن خیلی مونده ، بیخیال بشین یه مدت و اصلا حرفشو پیش نکشین.
طبیعت مردها هم جوری هست که دوس ندارن رو حرفشون کسی حرف بزنه و ممکنه یه چشم بگی و بعد خودش بیخیال بشه و بگه باشه هرچی تو دوس داری بزار ، ممکن هم هست این روش سر این موضوع جواب نده.
ولی من جایی خونده بودم ، همونقدر که شنیدن جمله "دوستت دارم" از طرف مردها برای خانومها مهم هست.
همون اندازه هم جمله "چشم هرچی تو بگی" از طرف خانومها برای آقایون مهمه و معنی جمله بالایی رو میده.

در کل زیاد اصرار نکن ، چون بیشتر لج میکنه.
سعی نکن بخوای حرف خودتو ثابت کنی به هر قیمتی.
شاید من جای تو نیستم ولی تا حدودی درکت میکنم ، وقتی فکرشو میکنم آدم 9 ماه بچه رو تو شکم خودش حمل کنه (حالا بقیه موارد بماند ) چرا نباید حق داشته باشه بدون هیچ مشکلی برای بچش اسم انتخاب کنه.
اینجور از خود گذشتگی ها هست که زندگی رو شیرین و زن و شوهر رو بیشتر برای هم عزیز میکنه ولی حیف . . . . . . . . . . .
ماها همیشه عادت داریم این لذت های کوچیک و ساده رو از خودمون دریغ کنیم

خوب درکت میکنم منم اسم دخترم خودم انتخاب نکردم هیچ حتی همه میدونستن جز من. من هر اسمی به شوهرم گفتم گفت نه. خلاصه سر دو تا اسم توافق کردیم و گفتیم به هیچ کس نمیگیم تا سورپرایز بشه باورتون میشه روزی که از بیمارستان برگشتم هی از شوهرم پرسیدم خلاصه کدوم اسم شد جواب نمیداد تا اینکه شام خانوادش و خانواده من خونه ما بودن مراسم اسم گذاری بود که پدر شوهرم اسم بچه رو به گوشش بگه .بچه رو آوردن داپن دست پدر شوهرم اذان خوند بعدش برگشت گفت اسم دخترمون..... اینه من کلا کپ کردم ولی به روی خودم نیاوردم تا خانوادش نفهمن ولی باورتون میشه کل خانوادش حتی خواهر زاده هاشم اسم بچه رو میدونستن به جز من. حالا خواهر شوهرم بعدا گزیه رو که فهمید طوری با من حرف میزد که تو باید کمیم ممنون باشی از شوهرت. من خیلی ناراحت شدم خیلییییییییی کلا غرور زنانگیم از بین رفت انگار من فقط نگش به دنیا اوردن بچه رو داشتم و بش همه اختیاراتش دست خانواده شوهرم و خودش الانم یک سال از روی این ماجرا میگذره ولی من هیچ وقت نمیبخشمش کاش حداقل به منم میگفت اسم بچه مون این میخوام بزارم نه اینکه به من سر سوزن ارزش نده . کاش مردا بدونن با این غرور و لجبازی احمقانه شون چه زخمی تو دل خانوماشون میزنن. من که فراموش نمیکنم.
حالا تو برو شکر کن باز به تو گفته و حق انتخاب از میون دو اسم میده. تو هم سعی نکن به سرنوشت ما دچار بشی که بدجوری دلت میشکنه. به نظر من از خیانت و دورغ هزار تا چیز دیگه بدتر که تورو تو اون ارزش ندونه که اسم بچت بگه.

سلام
این قضیه اصلا مشکل بزرگی نیست و خیلی طبیعیه
باید خوشحال باشید که شوهرتون به اندازه شما برای انتخاب اسم ذوق وشوق داره ،این نشون دهنده علاقش به شما و دخترتونه.
همه ی زن و شوهرا برای انتخاب اسم بچشون باهم اختلاف سلیقه دارن.
من حتی خودم هر چند وقت یک بار از یه اسم خوشم میومد و هربار نظرم عوض میشد.
اینجور مواقع لجبازی وپافشاری روی اسم مورد نظر خودتون اصلا جواب نمیده و باعث میشه همسرتون هم بیشتر لجبازی کنه.
پدر و مادر باید اسمی روی بچه بزارن که هردو دوست داشته باشن و از صدا کردنش لذت ببرن.
روی اسم های انتخابی همسرتون فکر کنید و بهش نشون بدید که به سلیقه اش اهمیت میدید و بهش بگید که دوست دارید اسمی روی بچه بزارید که ایشونم دوست داشته باشه ولی اسم های مورد علاقه خودتونم عنوان کنید.

دوست عزیزم
اکثر خانمهایی که بچه دار شدن این مشکلو داشتن. خانمها دوران سخت بارداری رو پشت سر میذارن موجودی درونشان شکل گرفته که دوست دارن به اسمی که بنظرشون زیباست باهاش ارتباط برقرار کنن. در نهایت زایمان می کنن و دوست دارن این موجود رو مدتها باهاش حرف زدن ببینن. به نظر تمام خانمها این کمترین حق یک مادره که فرزندشو به اسمی که دوست داره صدا بزنه. اما سنتهای قدیمی که حق انتخاب نام رو به خانواده مرد داده هنوزم در این مورد اجرا میشه.
منم اسمهای زیادی رو با شوهرم مرور کردم و به یکی بیشتر علاقه نشون دادیم. کمی مونده به زایمان شوهرم پیش همه به مادر پدرش گفت برا بچه اسم انتخاب کنین مثلا میخواست احترام بذاره و بگه ما به نظر شما اهمیت میدیم. نتیجه این شد که پدر شوهرم که آدم فهمیده اییه گفت خودتون یه اسم خوب بذارین ولی مادرشوهرم گفت چه اسمی مدنظر دارین وقتی ما گفتیم علنا مخالفت کرد و گفت اصلا اینو نذارین. خلاصه تا روز زایمان کشمکش و درگیری روی اسم بود و شوهرم خیلی باهام بدرفتاری کرد و ... بچه ده روزه بود هنوز شناسنامه نداشت میگفت فقط بخاطر مادرم میرم اسمشو یه چیزی به اسمی که تو میگی اضافه می کنم میگیرم و منم گریه و اونقدر ناراحت که شیر نداشتم و بچه مریض شد.
نهایتا این موضوع احمقانه با پافشاری من منجر شد به اینکه اسمی که من میخوام تو شناسنامه ثبت بشه. :227:
مساله جالب میدونی چیه الان که 4 سال ازین قضایا میگذره مادر و خواهر شوهرام وقتی که میخوان قربون صدقه دخترم برن میگن قربونش برم چه اسمشم به قیافش میاد مثل ماهه!!!
و یادشون رفته که سر این مساله چطور منو خون به جیگر کردن و شیرین ترین روزای منو جهنم کردن.
سعی کن زیاد در مورد مساله اسم بچه بحث نکنی کاملا بی تفاوت نشون بده و در روزهای آخر بارداری رو این مساله توافق کن. ضمنا دقیقا نگو چه اسمی مدنظرمه تا آقا احساس نکنه تو میخوای تسلط داشته باشی لیستی با همفکری تهیه کنین یکی یکی اسمها رو با بیان دلایل خط بزن و به اسم مورد نظرت برس. با توجه به تجربه خودم مستقیما روی یک اسم پافشاری نکن انشاله نتیجه میگیری و بخوبی و خوشی فارغ میشی.

با سلام
دوست عزیز
اول از همه تبریک
من دارای دو فرزند هستم و در رابطه با انتخاب اسم هر دوشون با این قضیه مواجه بودم همسرم یه اسم رو انتخاب کرده بود و از من میخواست که به اون اسم رضایت بدم
خانواده من هم از اسم انتخابی همسرم خیلی خوششون میومد
در واقع من یک طرف بودم و خانواده من خانواده همسرم و خود همسرم در طرف دیگه قرار داشتند

در مورد هر دو بچه من اسم انتخابی نهاییم رو به همسرم گفتم و به ایشون گفتم که با این اسم موافق تر هستم ولی اگر خیلی اسم انتخابی خودش رو روش تعصب داره بذاره ولی نظر من بیشتر با این اسم هست
در مورد هر دو بچه هم نهایتا همسرم دلش سوخت اسم مورد انتخاب من رو گذاشت
چون روز زایمان مادر واقعا درد می کشه و در واقع یه جورایی میره به اون دنیا و برمیگرده همین امر مورد دلسوزی همسرم قرار گرفت و گفت هر چی میخواد خودش بذاره
جالبه که دقیقا تا روز قبل به دنیا اومدن بچه در هر دو مورد عقب نشینی نمیکرد و از من خواهش میکرد که قبول کنم و من هم در نهایت می پذیرفتم

ولی اگر نمیذاشت هم برام مهم نبود مگر اینکه اسم انتخابی ایشون مورد تنفر من بود در اون صورت نهایت سعیم رو میکردم قانعش کنم
در مورد شما که خدا رو شکر اون اسامی رو هم دوست داری
به نظرم راجع به معنی شون کمی تحقیق کن اگر خوب هستند بهشون بگو مشکلی با این اسامی نداری ولی ترجیح میدی فلان اسم برای دخترت انتخاب بشه و نهایت هم بهشون بگو در مجموع هرجور صلاح میدونی عمل کن

فقط پیشنهاد می کنم اصلا توی جمع اسامی و مطرح نکنید و نظر خواهی نکنید خودتون یه توافقی داشته باشید بهتر هست

سعی کن روزهایی پر از آرامش برای خودت ایجاد کنی و نه بحث و جدل

موفق باشی

ممنون از همگی