-
دلم تنگ شده
امشب بدجوری دلم گرفته. یه حس خیلی بدی دارم. شدیدا احساس میکردم باید با یکی حرف بزنم.
انگار از کنترل خارج شده باشم. تو یه لحظه همه چیز زندگی برام پوچ به نظر میرسه.
چه روزای سختی که پشت سر نذاشتم. نمیدونم کی قراره منم طعم خوشبختی و آرامش و احساس کنم. دلم برای مادرم تنگ شده. دلم داره میترکه از این همه بی عدالتی. حالم بده. حالم بده
-
کاش الان چند ماه پیش بود و ناراحتیم فقط همون رابطه ی اشتباه بود. گاهی وقتا یه اتفاقاتی توی زندگی آدم میفته که
باعث میشه اتفاقات و مشکل امروزت به نظرت هیچ برسه. چقدر سخته که یه درد بزرگ بیاد تا دردای دیگه ی زندگیت برات
بی معنی بشه. من بعد از اون روزها و اون مشکلی که اینجا مطرح کردم مادرم و از دست دادم. دلتنگی واسه ی مادر
اصلا با دلتگی برای کسی که فکر میکردی عاشقشی قابل مقایسه نیست. نشده تو این مدت به مادرم فکر کنم و اشک
روی گونه م نیاد. که حالم به هم نریزه ولی به اون آدم نه. اصلا فکر نمیکنم بهش. شاید پنج الی ده بار از اون زمان تا الان
ولی مادرم.....
-
سلام مریم
منم چند ماهیه که پدر نازنینم رو از دست دادم
درکت میکنم . چه مصیبتی سختر از این که آدم عزیزترین کسانش رو از دست بده
پدر و مادر صادقترین یا بهتر بگم تنها عاشق ما هستن. بنظرم هیچ کس جز پدر و مادر عاشق نیست
هرچقدر هم کسی ادعای عاشق بودنت رو داشته باشه، حتی شوهرت باشه، پدر بچه ت باشه ، این عشق ، حتی به اندازه یک هزارم درصد عشق پدر و مادر نیست .
پدرت در قید حیاته؟ من اگه جات بودم هر روز دستاشو میبوسیدم.
اگه تاپیکای اینجا رو بخونی زنهایی رو میبینی که تمام هم و غمشون اینه که چیکار کنیم شوهرمون بهمون توجه کنه؟ چیکار کنیم بهمون خیانت نکنه؟ چیکار کنیم سرد نباشه؟ وووو
مریم تو بدون اینکه یه دونه از این کارا رو انجام بدی یه نفر هست که حاضره جونشو بهت بده . مادرت رفته ولی تو پدرت رو داری
من هر روز برای دلتنگی بابا گریه میکنم ولی بلافاصله یاد مامانم میفتم که هنوز دارمش. عاشقترین و مهربونترین کسی که میشناسم :72:
به بابا توجه کن . پدرت هم داغداره . شما همدیگرو دارید و تحمل این غم باهمدیگه راحتتره
چطور ممکنه آدم عشق پدر و مادر رو ببینه و اسم رابطه ی دیگه ای رو عشق بذاره. همش قرارداده و از رو منفعت. تصنعی و زودگذر. عشق واقعی رو دریاب تا وقتی هست :72:
مریم مرگ برای همه هست. دیر یا زود همه پدر و مادرشون رو از دست میدن مگه اینکه خودشون زودتر بمیرن! برات صبر آرزو میکنم . قدر نعمتایی که داری رو بدون :72:
-
ناهیدجان سلام و مرسی عزیزم که باهام همدردی کردی. خدا پدرت و بیامرزه و مادر نازنینت و برات نگه داره
حرفات کاملا درسته ولی عزیزم من متاسفانه پدر خوبی ندارم
هیچوقت تکیه گاه من ، مادر و خواهر و برادرام نبوده. فقط دنبال خواسته ها و خودخواهیای خودش بوده و بس. مادر ما همه کس
ما بود. پدرم اونقدر در حق ما ظلم کرده بود که حتی مادرم نمیخواست از اینکه مریضه چیزی بهش بگیم. میومد خونه مون برای
ذعوا سر مصرف گاز و آب. حال و روز مادرم و میدید ولی یک کلمه نمیگفت خانوم چته ؟ چرا اینقدر از بین رفتی
مادرم مرد این مرد تکون نخورد. بی احساسه. انگار قلبی تو وجودش نیست.
-
واقعا متاسفم. بعضی وقتا اینجوری میشه زندگی. برای منم پیش اومده و همین الانم مشکلات سختی را دارم که باهاش سر کله میزنم. باید با خونسردی مشکلات رو حل کرد و بهترین راه برای آرامش و خونسردی ایمان به خدا و نماز هست که کمکتون میکنه
-
سلام
Quality
ممنونم ازت. انشالله مشکلاتت زودتر برطرف بشن. برات دعا میکنم :72:
-
....................................
-
خیلی سخته
خدا رحمتشون کنه
سعی کن بیشتر در کنار خانواده ات باشی
و یا با خاله و..رابطه خوبی داشته باشی
من 22 سال پیش پدرم رو از دست دادم
و متاسفانه دایی نداشتم و عموم کاری به ما نداشت
حتی دختر عموهام تو مرگ پدرم بیشتر از مرگ عموم گریه میکردن ....
ولی هیچ وقت فراموشش نکردم و تا یادم بهش می افته مثل روز اول گریه می کنم
اما حالا تا پدرشوهرم رو میبینم یکمی آروم مشم مثل بابام دوستش دارم...
صبور باش و خیلی سوره عصر بخون بهت آرامش میده