سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
كودكان هر لحظه ممكن است از والدين درباره منشأ تولد، چگونگي به دنيا آمدن، جنسيت و... بپرسند. متاسفانه بسياري از والدين در اين هنگام دست و پاي خود را گم ميكنند و با تشويش و نگراني به اين ميانديشند كه آيا فرزند كوچك آنها دچار انحراف خطرناكي شده است؟ بعضي والدين سعي ميكنند اين قبيل پرسشها را مسكوت بگذارند، برخي نيز پاسخهاي انتزاعي و فانتزي به كودك ميدهند، اما برخورد درست والدين با اين پرسشها چگونه بايد باشد؟
فرزندان ما در زندگي چند نوع رشد را تجربه ميكنند: رشد جسماني، رشد شناختي (تغيير در شيوه تفكر)، رشد اخلاقي (شناخت خير و شر و تشخيص خوبي و بدي)، رشد اجتماعي (جدا شدن فرزند از خانواده و رفتن او به سمت اجتماع)، رشد رواني (اعتماد به نفس، تقويت اراده و ...) و رشد جنسي (تحولات هورمونها و فعاليت غدد جنسي).
شروع كنجكاويهاي جنسي
يك روانشناس دراين باره ميگويد: فردي كه در دوران كودكي هيچ تجربهاي از تحولات جنسي، تمايلات جنسي، ترشحات جنسي و ... را ندارد پس از بلوغ اين حالات را تجربه ميكند. كودكي كه به سمت رشد جنسي ميرود از نظر رشد شناختي نيز تغيير ميكند و اين هر دو منجر به پرسشها و كنجكاويهايي درباره مسائل جنسي خواهد شد.
به عبارت ديگر، كودكي كه رشد شناختي ندارد و هنوز در مرحله نوباوگي و نوزادي است طبيعتا هيچ پرسشي درباره مسائل جنسي ندارد، اما هر چقدر رشد ميكند و تحولات را در خودش ميبيند كنجكاويهايش نيز به همان ميزان بيشتر ميشود؛ البته اوج اين كنجكاويها در دوره بلوغ اتفاق ميافتد.
شايد به همين علت است كه اين سنين را سن بحراني زندگي ميشناسيم. تغييرات فيزيكي بدن در اين دوره ميتواند براي فرد ابهام ايجاد كند.
دكتر حسين ابراهيمي مقدم ميافزايد: خانوادههايي كه ارتباط مناسبي بين والد و فرزند وجود ندارد شاهد هستيم اين مسائل (پرسشهاي جنسي) در گروه همسال بررسي ميشود كه چه بسا به دليل نداشتن اطلاعات درست، موجبات گمراهي را فراهم ميكند بنابراين بسيار حياتي است كه والدين با در نظر گرفتن مقطع سني كودك به پرسشهاي او پاسخ دهند وگرنه فرزندشان به سمت دوستان و همسالان خود گرايش يافته و در فضايي نامطلوب اطلاعات گمراه كنندهاي دريافت خواهد كرد.
هر چند بتازگي آموزشهاي محدودي در مدارس و دانشگاهها در اين باره ارائه ميشود، اما اولا مطالب عنوان شده بسيار ناقص است و از سويي ارائه چنين مطالبي در دوران دانشگاه دير به نظر ميرسد.
تبعات دروغ به كودك
به گفته وي والدين بايد به خاطر داشته باشند هيچگاه نبايد در هيچ مقطع سني به كودكان پاسخ غلط داده شود. در دوران كودكي، فرزندان ما بسيار زودباور هستند. اگر به آنها گفته شود شما را از بيمارستان خريدهايم يا خدا شما را از آسمان براي ما فرستاده است و ... به احتمال زياد باور ميكنند و در خيالپردازيها و فانتزيگريهايشان به كار ميبرند اما آنها به طور مسلم با بزرگ تر شدن خود پي به نادرستي اين اطلاعات ميبرند و حكم صادر ميكنند: «پدر و مادر من دروغ گفتهاند، در نتيجه پدر و مادر من دروغگو هستند بنابراين ميتوانند دروغهاي ديگري هم بگويند و اتفاقا به خاطر اين كه ميتوانند دوباره دروغ بگويند پس غيرقابل اعتماد هستند. پس من بعد از اين مشكلات و سوالاتم را با آنها در ميان نخواهم گذاشت.»
همان طور كه در اين نتيجهگيريهاي سلسلهاي ميبينيد موضوع جديتر از آن است كه تصور ميكنيم. يك دروغ به نظر مصلحتي كه شايد اهميت چنداني براي والدين نداشته باشد در درازمدت ميتواند ريشه جدايي فرزند از كانون خانواده باشد.
چرا مسائل جنسي به تابو تبديل ميشود؟
آموزش و راهنمايي در دوره بلوغ اهميت بسيار زيادي دارد. واقعا والدين بايد به ضرورت اين راهنماييها پي ببرند و تغييرات جسمي و ذهني دوره بلوغ را در فضايي مثبت و با ادبياتي صحيح براي فرزندانشان شرح دهند.
چه اشكالي دارد والدين ما ورود فرزندشان از دوره كودكي به دوره نوجواني و جواني را به او تبريك بگويند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه كنند اين است كه اگر واقعا پاسخي به پرسشها و ابهامات فرزندشان ندارند او را نزد مشاور و روانشناس ببرند.
خيلي مهم است كه در اين دوره فرزند ما آگاهيهاي صحيحي درباره مسائل جنسي داشته باشد تا آنها به تابويي در ذهن او تبديل نشوند وگرنه دريافت نكردن اطلاعات درست ميتواند تاثير منفي در زندگي زناشويي او داشته باشد از طرفي به تحريك كنجكاويهاي او در دوره كودكي نيز منجر ميشود.
نيازي به بازگويي جزييات نيست
دكتر ابراهيمي مقدم دراين باره ميافزايد: والدين بايد درباره توضيحات و رفتارهاي جنسيشان بسيار محتاطانه عمل كنند. متاسفانه بعضي والدين از آن طرف بام ميافتند و توضيحاتي ميدهند كه نيازي به آن حجم از ورود به جزييات نيست.
اين مساله درباره رفتارهاي جنسي والدين نيز صدق ميكند كه به هيچ عنوان نبايد در حضور كودك انجام شود؛ البته اين سخن به آن معنا نيست كه والدين به همديگر ابراز علاقه و عاطفه نكنند. اتفاقا كودك در خانواده ابراز علاقه به همسر را از والدينش ياد ميگيرد، چرا كه دوست داشتن، اكتسابي و ياد گرفتني است و اگر فرد در خانواده دوست داشتن را ياد نگيرد در آينده نيز نخواهد توانست همسرش را دوست داشته باشد، همچنان كه بسياري از زوجها حتي در بيان نيازها و خواستههاي خود با هم مشكل دارند.
به عنوان مثال واقعا نميتوانند وقتي باهم حرف ميزنند از كلمات محبتآميز و زيبا استفاه كنند، در عوض موجي از توهين در گفتگوهايشان رد و بدل ميشود.
لزوم آگاهي والدين به دورههاي رشد
وي ميگويد: قبول داريم كه پاسخ به پرسشهاي جنسي كودك و نوجوان تا اندازهاي دشوار است، اما تجربيات موجود نشان ميدهد والدين ميتوانند با پاسخهاي درست خود به كودك كمك كنند سريعتر و سالمتر به آگاهيهاي جنسي برسد. به عنوان مثال كودكان نوپا وقتي برهنه هستند بيشتر بدن خود را لمس ميكنند. در اين مرحله از تكامل، آنها از برهنه بودن خود هيچ شرم و حيايي ندارند.
واكنش والدين نيز در اين مرحله بايد پذيرش اين رفتارهاي كودكانه باشد. والدين بيهوده دست و پايشان را گم نكنند و نترسند. كودك در اين مرحله نه تفكر جنسي دارد و نه به رشد هورمونهاي جنسي رسيده است. فكر نكنيد كه كودك با لمس بدن خود احساسهاي جنسي پيدا ميكند. البته به رفتارهاي كودك كه ممكن است به زياده روي منجر شود، محتاط باشيم.
مثالهايي براي پرسشهاي كودكان
والدين بتدريج ميتوانند از كلمات واقعي و صحيح براي بيان بخشهايي از بدن استفاده كنند. بسته به اين كه كودك چند سال دارد ميتوان به او گفت مثلا يكي از تفاوتهاي دختر با پسر اين است كه در شكم دخترها دو كيسه كوچك وجود دارد كه پسرها آن را ندارند. فرزند شما بعدها كه بزرگ ميشود ميبيند شما درست گفتهايد.
ميتوانيد به فرزندتان بگوييد كودك از يك تخم كوچك در شكم مادر رشد ميكند. در اينجا مادر به شكم خود اشاره كند. بعدها هم كه كودك بزرگ ميشود ميبيند شما دروغ نگفتهايد. هيچ لزومي ندارد كه به كودكان درباره اعمال جنسي چيزي گفته شود. ميتوانيد بگوييد وقتي يك زن و مرد با هم ازدواج ميكنند خداوند اراده ميكند آنها صاحب فرزند شوند. بسياري از كودكان زير 6 سال اين پاسخ را ميپذيرند، وقتي هم كه بزرگ شدند متوجه ميشوند شما دروغ نگفتهايد.
زمان پاسخگويي
ازسوي ديگر پزشكان متخصص معتقدند وقتي والدين به پرسشهاي كودكانشان اهميت ميدهند و پاسخهاي سنجيدهاي براي ابهامهاي آنها دارند، ذهن فرزندانشان به سمت آرامش سوق مييابد، در صورتي كه فرار از سوال يا پاسخهاي فانتزي ذهن كودك را بيشتر درگير موضوع ميكند.
فراموش نكنيد صحبت درباره اين موضوع تنها زماني بايد باشد كه كودك كنجكاوي نشان ميدهد يا سوالاتش را ميپرسد، بنابراين وقتي كودك سوالي درباره مسائل جنسي نميپرسد نيازي به توضيح دادن نيست.
البته اگر احساس كرديد كودك يا نوجوان شما به مرحلهاي از رشد رسيده كه بايد سوالاتي در اين باره بپرسد، اما چيزي را مطرح نميكند ميتوانيد به بهانههاي ديگري او را نزد يك روانشناس يا مشاور ببريد. (البته پيش از مراجعه حتما موضوع را با مشاور يا روانشناس در ميان بگذاريد.) روانشناس بخوبي ميتواند پلهاي مورد نظر را برقرار و مطالب مورد نياز را به نوجوان شما منتقل كند.:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
باز هم حرف بد !!
http://www.seemorgh.com/lifestyle/de...0&h=200&type=1
مسلّماً کودک 3ساله شما از اینکه شبکه تلویزیونی را از برنامه کودک به اخبار سراسری تغییر دهید خوشحال نخواهد شد. در این هنگام برای ابراز احساسات خود کلماتی را به زبان میآورد. گاهی اوقات به دلیل گسترش خزانه لغات، بهکار بردن این کلمات برایش لذت بخش است و بدون توجه به معانی، کلماتی را به زبان میآورد که صرفاً تلّفظ آنها برایش جدید است.
مهم نیست که این طرز صحبت کردن را از کجا یاد گرفته. مهم این است که متوجه شود این طرز صحبت کردن پسندیده نیست.
گاهی کودکان از خنداندن، عصبانی کردن و از کوره بدر کردن بزرگترها احساس قدرت میکنند.
اگر کودکی در این سن کلمه زشتی را به زبان میآورد در برخورد اوّل بهتر است کلمه بهتری را برایش جایگزین کنید.
اگر کلمه زشتی را مکرر به کار برد شاید لازم باشد او را راهنمایی کنید ولی باید این کار با ملایمت انجام شود، بدون این که عصبانی شوید؛ و گرنه با مشاهده عصبانیّت شما احساس قدرت خواهد کرد.
هیچگاه کلمات زشت را برایش معنی نکنید. گاهی لازم است بگویید «معنی این کلمهای را که به زبان آوردی نمیدانم.» «ما چنین کلمهای نداریم.» یا «این کلمه صحیح نیست.» گاهی کافی است بگویید «این کلمه را نباید در خانه یا جای دیگر به زبان آورد.»
اگر بعد از یک یا دو بار اخطار و تذکّر هنوز کودک کلمه ی زشتی را به زبان میآورد ،لازم است با او طبق مقرّرات رفتار کنید و برایش تنبیهی را در نظر بگیرید. برای مثال: «اگر یک بار دیگر این کلمه را به زبان آوردی از بازی کامپیوتری محروم میشوی.»
اگر برای به دست آوردن چیزی کلمه ی زشتی را به زبان آورد، نباید پاسخ مثبت بگیرد. برای مثال اشتباه است اگر بگویید: «اگر چه حرف زشتی زدی ولی بستنی تو اینجاست.» در واقع نباید کلمات زشت او را به هدف برساند. اجازه ندهید رفتارهای بچهگانهاش را صحیح بداند. از او بپرسید: «چه احساسی پیدا میکنی اگر دوستت به تو بگوید «دیوانه»؟ بگویید: این کلمات باعث صدمه به احساس دیگران میشود.
کودک شما در حال آموزش همدردی با دیگران است. ولی گاهی آنها را از یاد میبرد. وظیفه شماست که به او یادآوری کنید رفتارش چقدر بر دیگران تأثیر میگذارد.
مسلّماً قوانین رفتاری کودکان و بزرگسالان متفاوت است. ولی سخت است کودکی را متقاعد کنید در حالی که حرف زشت را از شما میشنود آن را تکرار نکند.
امّا کودکان در سنّ دبستان به تنهایی به تماشای تلویزیون مینشینند و به رادیو گوش میدهند. کنترل این کودکان مشکل است. درک کودک از مفهوم کلمات بیشتر شده است. او حالا به خوبی میداند چه کلمهای در چه زمانی به کار میرود. درک تمایز جنسی نیز مفهوم برخی از کلمات را برایش روشن کرده است.
این کودکان هم مانند کودکان خردسال برای به خشم آوردن دیگران کلماتی را به زبان میآورند. اگر به راحتی عصبانی میشوید بدانید در دبستان او به بازی گرفته خواهید شد.
با ملایمت و با جدیّت به او بگویید: «به کار بردن این کلمه خلاف مقرّرات منزل ماست. ما هرگز اینگونه صحبت نمیکنیم.»
اگر کودک برای بار دوم کلمه ی زشتی را به کار برد طبق مقرّرات با او رفتار کنید. برای کارش تنبیهی را در نظر بگیرید.
اگر در رفتار خود ثبات داشته باشید، زودتر به نتیجه خواهید رسید. اما اگر یک روز به او لبخند بزنید و روز دیگر او را تنبیه کنید، متوجه نخواهد شد از او چه انتظاری دارید و کدام رفتار مناسب است.
رفتارهای جایگزین را به او بیاموزید.
برای مثال به او بگویید:«در حالت عصبانیّت به جای گفتن این کلمه بهتر است چند ضربه به بالش بزنی.»
افزایش به کار بردن لغات و کلمات زشت نشانه این است که کودک در خانه، مدرسه و یا فامیل از چیزی رنج میبرد.
:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
دوست من میشی؟
http://www.seemorgh.com/lifestyle/de...0&h=200&type=1
کودکان, امروز با هم دوستان صمیمی هستند فردا به ظاهر دشمن میشوند. هرکسی که با آنها از مدرسه به خانه میآید دوست لحظه ای آنهاست. به این صورت گردهماییها و گردههای دوستان مداوم تشکیل میشوند و از هم میپاشند. والدین زمانی که کودک شان برای دوست یابی و نگه داشتن آنها مشکل پیدا میکند, احساس ناتوانی میکنند. هر نوباوه ای نیازمند چند دوست خوب و یا گروهی است که بتواند آنها را متعلق به خودبداند زیرا با داشتن آنها میتواند چیزهای زیادی درباره خودش بیاموزد. شماوالدین گرامی, چگونه آیین دوست یابی را به کودک تان آموزش میدهید؟ اگر میخواهید دراین باره بیشتر بدانید, به راهکارهایی برای دوست یابی و حفظ دوستان از سوی کودکان دقت کنید.
اگر کودک خردسالی, امکان برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد, نمی تواند بیاموزد که چه طور دراجتماع رفتار کند. به او مهارتهای اجتماعی را بیاموزید و هنگامی که دوستی اش خاتمه یافت یا احساس بروز مشکل کرد به او کمک کنید. برای زمان بازی خردسالان و کودکان پیش از سنین مدرسه برنامه ریزی کنید. روی اولین تجارب کودکان نظارت کنید و آماده باشید تا با دخالت در کارشان بازی آنها را آسان کنید.
گردشهای خانوادگی
اجتماع چند گروه خانواده فرصت خوبی برای ورود کودکان در موقعیتهای اجتماعی به همراه کودکان سنین متعدد فراهم میکند. این موقعیتها به کودک شما فرصت میدهد مهارتهای اجتماعی را به کار گیرد و در عین حال نظاره گر ارتباط شما با مردم دیگر باشد.همچنین گردشهای خانوادگی موجب ایجاد پیوندهای عمیق داخل خانواده میشود و بعدها که کودک تان باید مقابل فشار گروه همسالان ایستادگی کند؛ چنین گردشهایی نتیجه خود را نشان خواهد داد. پافشاری نکنید. کودک را در مقابل مردم انگش نما نکنید, از جملاتی مانند " نمی تونی به داییت سلام کنی؟" یا " برای همه از یک تاده بشمار" بپرهیزید. هرچه قدر کودک در موقعیتهای اجتماعی به خودش توجه بیشتری داشته باشد, احساس راحتی برای او مشکل تر خواهدبود.
به کودک برچسب نزنید
توصیف کودک تان به عنوان خجالتی, تنها,ساکت و یا سرد, روشی غلط است که بعد تاوانش را پس خواهید داد. برای نمونه در حال گذشتن از کوچه هستید و به آشنایی برمی خورید. مریم دو ساله یا بیشتر در سلام کردن یا حتی نگاه کردن به فرد آشنا تردید دارد. رو به فرد آشنا میکنید" مریم خجالتیه" ولی نمی دانید که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقویت میکنید. زمانی که به کودک تان برچسب انزوا طلب و یا دچار مشکل در دوست یابی را میزنید, رفتار اجتماعی نامناسب را در او بر میانگیزید. در حالی که میتوانید با گفتن جملاتی او را تشویق کنید تااجتماعی تر باشد. " تازه الان دیدنتون چند دقیقه طول میکشه تا بهتون عادت کنه" . این جمله را به جای اینکه بگویید " همیشه همینطوره" به کار ببرید.
کشف علت دوست گریزی کودک
اگر کودک تان درایجاد و نگهداری دوستیها مشکل دارد, بکوشید علت آن را دریابید آیا آن قدر حساس است که همیشه احساساتش جریحه دار میشود و دوستانش را از دست میدهد؟ آیا ساکت است و نسبت به ارتباط با دیگران بی تفاوت است؟آیا تهاجمی و قلدراست و به همین علت کودکان دیگر نمی خواهند با او باشند؟ آیا از مهارتهای اجتماعی برخوردار نیست؟ آیا مهارتهای لازم را برای یک دوست با وفا بودن را ندارد؟
صحبت با کودک
دقیق باشید. درباره رفتارهایی که مشاهده میکنید و اینکه چگونه موجب تاثیر گذاری بر روابط میشوند, گفتگو کنید. درباره دوستی صحبت کنید. اگر به کودک به دلیل تمام شدن یک رابطه دوستی از نظر روانی آسیب دیده است, درباره وضعیت دوستیها و اینکه چطور طی سالها دوستان زیادی خواهد داشت که بعضی از آنها به طور به مدت طولانی و بعضی از آنها تنها مدت کوتاهی دوست او خواهندبود, گفتگو کنید. از کودک بخواهید نام یکی از همکلاسیهایش را که همه او را دوست دارند بگوید و سپس درباره خصوصیات او چنین بپرسد:" چه طور رفتار میکند؟ چه کارهایی انجام دهد؟ ویژگیهای یک دوست خوب چیست؟"
تعیین اهداف دوستی
با همدیگر دراین باره صحبت کنید که دوست دارد چه مهارتهای اجتماعی و چطور دوستیهایی داشته باشد, بیشتر کودکان میتوانند به آسانی کودکانی را که دوست دارند, با آنها دوست باشند , نام ببرند.
ارائه الگوی مناسب
کودک شما خواهد کوشید به طور دقیق مانند شما رفتار کند. بنابراین به یاد بسپارید زمانی که شما در حال خوش آمدگویی به مردم, گفتگوی تلفنی, خرید, بازی و یا انجام هر کار دیگری با مردم هستید, الگوی رفتار اجتماعی را به او نشان میدهید. اگر خجالتی بودن یکی از مشخصات شماست, او ممکن است از خجالتی بودن شما تقلید کند و بنابراین شاید لازم باشد که این مشخصه خودتان را تغییر دهید, به یاد بسپارید که مهارتهای اجتماعی دیگری هستند که شما به طور ناخودآگاه درحال آموختن آنها به کودک تان هستید حتی اگر ترجیح میدهید که آنها را یاد نگیرند.
ایفای نقش برای آموزش کودک
اجرای نمایش, فرصتی عالی در اختیار شما قرار میدهد که روشهای مناسب رفتار با دیگر مردم را به کودک ارائه دهید. از کودک تان بخواهید که آنها را طوری که مشکل ایجاد نکند, تمرین کند. ابتدا موقعیتهای ساده ای را نشان دهید و سپس آنها را پیچیده تر کنید. موقعیتها میتواند شامل دعوت یک دوست به بازی, رد یک دعوت, مخالفت مسالمت آمیز, صحبت با تلفن, خوشامد گویی به مهمانان , گفتگو با کودکان و بزرگسالان یا نمونه ای از یک ورزشکار خوب باشد. نقشها را بین خودتان عوض کنید.
مهارتهای گفتگو را آموزش دهید
موارد زیر را تمرین کنید: سلام کردن, معرفی, پرسیدن پرسشهای خاصی برای ادامه یافتن گفتگو, برای مثال چه خبر؟ دیگه چه طوری؟ تکرار نامها را آموزش دهید. نقش معرفی کردن افراد را گوشزد کنید و به کودک بگویید نام دیگران را تکرار کند تااطمینان یابد آنها را به یاد خواهد آورد. همچنین به کودک بیاموزید که پذیرفتنی است که پس از معرفی شدن به فردی دوباره ازاو بخواهید نامش را تکرار کند.
فرصتهایی برای تمرین
به کودک فرصت دهید مهارتهای جدیدش را به کار گیرد. بدون مجبور کردن او را تشویق کنید دوستان دیگر را برای بازی دعوت کند. به او پیشنهاد کنید با هم فیلم ببینند. ساندویچ بخورند و یا به تماشای فوتبال بروند. به سوی موقعیتهای طولانی تر و کمتر برنامه ریزی شده بروید , به تدریج زمانی را که کودکان با هم سپری میکنند , زیاد کنید.
نظارت و تشویق
بگذارید کودک بداند در حال چه کاری است. این کار را با دادن نمره انجام ندهید.بلکه به او بگویید.چند کلمه تحسین آمیز به کار ببرید تا به کودک بگویید چه قدر خوب با دوستش کنار آمده یا..
:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
یک الگوی خوب برای کودکتان باشید
http://www.seemorgh.com/lifestyle/de...0&h=200&type=1
خوشبختانه بچهها با محافظت و پشتیبانی والدین شان بهتر میتوانند دوست پیدا کنند. پس زندگی اجتماعی کودکتان را با این موارد آغاز کنید:
درباره دوستی بخوانید
تعدادی داستان درباره دوست پیدا کردن انتخاب کنید و آنها را برای کودک خود بخوانید, درباره اینکه چگونه شخصیتها, افراد جدید را ملاقات میکنند, بحث کنید و درباره راههایی که کودک شما میتواند از بعضی از این ایدهها در زندگی خودش استفاده نماید گفتگو کنید. آنها را ترغیب به برداشتن گوشی تلفن کنید. یک مادر به پسر 5 ساله اش یاد داد که مکالمات را با گفتن الو و گفتن نامش آغاز کند.این راه بزرگی برای آشنا شدن با افراداست. او در زمین بازی به سرعت به سمت بچهها میدود و میگوید, سلام اسم من "جاشوا" است و از اینجا به بعد شخصیت خود را نشان میدهد. فکر نکنید که شما مجبورید کارگردان امور اجتماعی کودک تان باشید و به آنها یک عبارت پیچیده یا بامزه یاد دهید تا خودشان را معرفی نمایند, به آنهانشان دهید که باید صادق و راست گو باشند. به آنها نشان دهید که باید صادق و راستگو باشند. حتی گفتن عبارت " من عاشق تاب بازی هستم, تو چطور؟" به کودک دیگری که منتظر نوبتش است , میتواند سرآغاز یک دوستی زیبا باشد. اگر کودک شما خجالتی است, بگذارید گفتگوها و احوال پرسیهای خود را با خواهر وبرادر بزرگتر خود انجام دهد.
درجایی که کودکان هستند حضور داشته باشید
استاد مرکز رشد و مراقبت کودک میگوید:" همه آموزشهای دنیا موثر واقع نمی شود, مگر اینکه کودک شما آنچه را فرا گرفته است واقع تمرین کند." اگر کودک شما هنوز در مهد کودک یا پیش دبستانی نیست, به یک گروه بازی ملحق شوید. به طور مرتب به پارک بروید به کتابخانههای محلی یا موزه بروید. قرار ملاقاتهای زیادی بگذارید. با دوستان صمیمی یا احتمالی کودکتان قرار بازی در خانه بگذارید و آنها را به خانه دعوت کنید. به آنها وقت بدهید که همدیگر را بهتر بشناسند و تفریح و سرگرمی داشته باشند.
روی مهارهای اجتماعی کودکان کار کنید
مطمئن شوید که کودکان تان درک میکنند که دوستان خوب با هم شریک میشوند و نوبت را رعایت میکنند. به یکدیگر گوش میدهند و همدیگر را نمی زنند و مسخره نمی کنند. به او توضیح دهید که او هم باید در جستجوی دوستانی باشد که آنها هم این قوانین را میدانند و دنبال میکنند. کودک تان را تشویق کنید که علایق خود را کشف کند. به طور معمول دوستیها در زمینه فعالیتهای مشترک رشد میکنند. بنابراین به او کمک کنید که مشغول انجام کاری شود که از آن لذت میبرد مثل رفتن به کلاس نقاشی یا ملحق شدن به تنها تیمهای ورزشی.
با روش دوست یابی کودک تان هماهنگ باشید
بعضی از کودکان هیچ مشکلی در نزدیک شدن به بچههای دیگر ندارند. در حالی که برای دیگران ممکن است مقداری طول بکشد تا آشنا شوند. تعدادی از آنها دوست دارند دوستان زیادی داشته باشند در حالی که کودک شما ممکن است فقط یک دوست داشته باشد تا وقتی که او یک دوست صمیمی دارد و شاد است همه چیز برای او خوب و راحت خواهد بود.
:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
چرا کودک نوپای شما بقیه بچه ها را کتک میزند یا گاز میگیرد؟
http://www.seemorgh.com/health/deskt...0&h=200&type=1
طبیعی است که نگران این موضوع باشید، اما آرام باشید، این هم یک مرحله است که باید طی شود.
آیا کودک شما زورگو است؟
کادن برانچ فلاور یک بچه 3 ساله است که گاه گاهی برادر خود را میزند. این کار چیزی شبیه به زورگویی است. برای کادن مهم نیست که مادرش راجع به او چه فکری میکند. کادن نمیداند چگونه در این سن احساسات خود را بروز دهد. مادرش میگوید من اصلا رفتارهای کودکم را دوست ندارم. والدین کودکانی که خشن هستند و دیگر بچه ها را یا میزنند یا گاز میگیرند نباید احساس بدی داشته باشند. بر اساس گفته دکتر ادوارد کار، رئیس بخش روانشناسی یکی از دانشگاه های نیویورک، کودکی 3 ساله نمیتواند زورگو باشد. یا کودک 2 و 3 ساله هنوز به طور کامل احساسات خود یا دیگر افراد را درک نمیکند، لذا به طور عمد به احساسات دیگران لطمه نمیزند. دکتر تئودور دیکس، استاد گروه علوم خانواده در دانشگاه تگزاس میگوید: کودکان نو پا به طور مداوم علت و معلول ها را امتحان میکنند. با خود میگویند اگر من این کار را انجام دهم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آنها تنها وسیله خود را به کار میگیرند. آنها مهارتی ندارند تا به روشی منطقی آنچه را که میخواهند به دست آورند، بنابراین ممکن است به طور سمج و سرسخت عمل کنند.
با این وجود درست نیست که بنشینید و کودکانتان هر کار که میخواهند انجام بدهند. اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگتر میشوند به فردی کاملا زورگو تبدیل میشوند، چون که راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمیکنند. در اینجا بعضی راهها برای پایان دادن به پرخاشگری کودکان را مطالعه کنید.
زمانی که کودک شما بقیه را میزند یا گاز میگیرد چه باید کرد؟
1- لحظهای درنگ کنید. اگر میبینید کودک پرخاشگری میکند سریع به رفتار او پایان بدهید. سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید، اگر به حرف های شما گوش نمیدهد، او را کناری کشیده و به او بگویید رفتارت از کنترل خارج است، باید کمیآرام بگیری.
2- از کودک توضیحی راجع به رفتارش نخواهید. وقتی از کودک بپرسید به چه دلیل فلان کار را کردی، با خود فکر میکند بعضی مواقع هست که کار او درست است و حق دارد فلان کار را انجام دهد. این هم به این معنی نیست که دنبال دلیل کار او نگردید. اگر فرزند شما موهای دوست خود را میکشد به این دلیل که به او اجازه نمیدهد سرسره بازی کند، شما وارد عمل شوید و به آنها بگویید به نوبت، بازی کنند. کودک با این کار متوجه میشود که باید منصف باشد و اگر مشکلی پیش آمد با شما در میان بگذارد تا شما موضوع را حل و فصل کنید.
3-سعی کنید نتیجه بگیرید. بعضی کودکان هر نوع توجهی را دوست دارند. از این رو زمانی که کودک کار اشتباهی را انجام میدهد و شما خشمگین میشوید، کودک ذوق میکند (با خود میگوید مامان را دیوانه کردم) و انگیزه پیدا میکند که دفعه بعد هم این کار را تکرار کند.
4- بدانید رفتار کودک شما به احساسات دیگران هم ربط دارد. کودکان نوپا آگاه نیستند که رفتار آنها روی دیگران اثر میگذارد. کودک باید بداند که دوستان او چه احساسی پیدا میکنند، وقتی او آنها را گاز میگیرد، به کودک بگویید درست است که او دوست ندارد اسباب بازی های خود را به بقیه افراد بدهد، اما کتک زدن آنها هم کار درستی نیست.
5- به کودک خود کمک کنید آرام بگیرد. کودکان نوپا وقتی ناراحت میشوند کنترل خود را از دست میدهند. بعد از کمی وقت با کودک خود صحبت کنید و بگویید درست است که ناراحت میشوی، اما با این کار دیگران را هم ناراحت میکنی. بدین صورت به کودک خود کمک میکنید احساساتش را درک کند و آنها را رده بندی کند.
6- کودکان را مجبور نکنید که با دیگران شریک شوند. بعضی مواقع کودک شما نمیخواهد بقیه بچه ها را به بازی راه دهد بنابراین به طور سرسختانه رفتار میکند، اما در واقع این جزئی از رفتار اجتماعی میباشد. در یک گروه کوچک، کودک در موقع بازی اگر یکی از هم بازی های خود را بیرون کند رضایت دیگر دوستان خود را به دست میآورد و با خود میگوید، عجب زوری دارم. راه حل: وقتی کودک شما پیش دوستان خود نیست با او صحبت کنید و بگویید که شما مشاهده کردید چه اتفاقی افتاد، و اینکه صحیح نیست که کسی را از بازی بیرون کند.
7- مهارت های حل مشکل را به او یاد بدهید. یک بازی ساختگی را ترتیب دهید و با کودک خود هم بازی شوید و بدین طریق به او راههای مثبت برای حل مشکل را یاد دهید. در این بازی وانمود کنید که یکی از دوستان کودک خود میباشید که اسباب بازی او را برداشته است. به او یاد دهید که چطور با دوست فرضی خود صحبت کند (این اسباب بازی من است، لطفا آن را به من برگردان)، و اگر این کار بی فایده بود به او بگویید که باید در این مواقع از یک بزرگتر کمک بگیرد. با این کارها حتما نتیجه خواهید گرفت.
8- اگر تا حالا دیده اید یک بچه من، من کنان ابراز تاسف میکند، شاید با خود فکر کنید که بیفایده است که از او درخواست عذرخواهی کنید. آیا فکر میکنید در این سن بدجنس است؟ ممکن است این طور نباشد، اما حتی اگر امروز عذر خواهی نکند، بهتر است به او یاد دهید که این کار را تمرین کند تا شاید روزی آن را انجام دهد. و کودک متوجه خواهد شد که عذرخواهی کردن و متاسف بودن به چه معنی است. بنابراین به او کمک کنید عذرخواهی کند و آن را به زبان بیاورد. دلسوز باشید، و به او بگویید ابراز تاسف سخت است اما چون او کار اشتباهی انجام داده، نیاز است که عذرخواهی کند.
وقتی که کودک شما گاز گرفته شده یا کتک خورده است:
احتمالا کودک خود را در زمین بازی دیده اید که کتک بخورد و مادر دوستش توجهی به کار بچه خود نمیکند (دوستش بازوی او را گاز گرفته است)، اما خود شما میتوانید با مادر آن کودک صحبت کنید (مادر بی اعتنا).
اول، مشکل را به طور ساده بیان کنید: کودک شما دختر مرا گاز گرفته است. میتوانید به من کمک کنید؟ وقتی بچه ها آرام گرفتند، آنها را تشویق کنید که به طور مستقل و جداگانه کاری را انجام دهند. شما ممکن است بگویید، بگذارید ببینیم کدام یک از شما دو نفر یک کاخ برای مادرتان درست میکنید. اگر کودکان سرگرم کاری بامزه و مثبت بشوند دیگر با یک دیگر درگیری پیدا نمیکنند.
واگر این کار نتیجه نداد؟ اگر کار بالا گرفت، آنجا را ترک کنید. اگر مادر آن کودک قبول نکرده که گاز گرفتن کار بدی نبوده، دیگر اجازه ندهید دو کودک با یکدیگر بازی کنند. اما در بیشتر مواقع مادر دیگری ابراز تاسف میکند و سعی میکند کودک خود را از این کار بازدارد.
:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
وقتی كه بچه دار میشوید چه تغییراتی در زندگی شما حاصل میشود؟
http://www.seemorgh.com/lifestyle/de...0&h=200&type=1
بهتر است بپرسیم كه وقتی بچه دار میشوید چه چیز درزندگی شما تغییر پیدا نمیكند؟ در این مقاله با بعضی از این تغییرات آشنا میشویم.
1. زمانی كه اصلا حوصله ندارید مجبورید كه بایستید و گلها را بو كنید چون فرزندتان این را میخواهد.
2. اگر زمانی فكر میكردید كه از هیچ چیز و هیچ كس نمیترسید حالا متوجه میشوید كه یك نفر هست كه از او میترسید.
3. فداكاریهایی كه قبل از تولدش میكردید اكنون بسیار ناچیز به نظر میرسد.
4. سعی كن به خودت هم برسی.
5. حالا دیگر به پدر و مادرت بیشتر از گذشته احترام میگذاری و بیشتر به آنان محبت میكنی.
6. متوجه میشوی كه تحمل ناراحتیهای فرزندت سخت تر از ناراحتیهای خودت است.
7. تخیلاتی كه در كودكی داشتی دوباره زنده میشوند.
8. ارتباط شما با مردم كمتر میشود.
9. حالا دیگر به راحتی دلت را میشكنند.
10. در زندگی مكررا به كسی دیگر به غیر از خودت توجه میكنی.
11. هر روز برایت غیر منتظره است.
12. فعالیتهای جسمیروزانه خسته ات نمیكنند.
13. بچه ات را در آیینه نگاه میكنی نه خودت را.
14. حالا دیگر یك انسان سحر خیز هستی.
15. عشق تو به فرزندت یك عشق ما ورای انسانی است.
نظرات خوانندگان
.تازه متوجه میشوی كه چقدر مطالب در مورد دندان میتواند جالب باشد.
.حالا میفهمیكه لذت واقعی مادی نیست.
. حالا دیگر میفهمیكه خورشید از كدام سمت طلوع میكند.
. به جای خرید كفشهایی كه مدتها بود به انها علاقه داشتی یك سه چرخه پلاستیكی میخری.
. تازه متوجه معجزه آسا بودن شكلات و آب نبات میشوی.
.برایت مهم نیست كه شبها چه ساعتی به رختخواب بروی.
.سكوت و بی صدایی معنا ندارد.
.احساس میكنی كه یك قدرت مضاعف درونی پیدا كرده ای.
.حالا دیگر وقتهایت را كودكت تنظیم میكند نه ساعت!
.وقتی والدینی را میبینی كه با كودك خود سر و كله میزنند نمیگویی:" او را ساكت كنید"بلكه میگویی :"من شما را درك میكنم".
.اكنون متوجه شده ای كه میتوانی بیشتر دوست داشته باشی.
.با خود فكر میكنی كه دنیا را میتوانی بهتر از اینی كه هست بكنی.
.قبلا به عشق اعتقادی نداشتی اما حالا آن را باور میكنی
:305:
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
به همه عزيزان:
منبع تمامي مطالب در http://www.seemorgh.com/lifestyle/Default.aspx?tabid=1848
قرار دارد .
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
به نا م خدا با سلام مهمترین نکته ای که خودم شخصا در تربیت کودک دیده ام احترام گذاشتن به اوست وقتی احترام بگذارید و شخصیتش را رعایت کنید او هم شخصیت دیگران را رعایت خواهد کرد ولی اگر ازکسی کتک بخورد و شما عادلانه لااقل قضاوت کنید و کاری نکنید که
کودک فکر کند قلدری خوب است و کتک زدن , قدرت است کودک یاد می گیرد
که قدرت در کتک کاری نیست بلکه قدرت در مردانگی ومروت است و کتک کاری کار ادم های کم هوش است و کارگربه که تادمش را لگد کنی چنگ می زند و از عقلش استفاده نمی کند
کودک باید یادبگیرد کجا باید بزند کجا باید از خودش دفاع کند کجا باید برای حفظ جانش از کنار یک ادم قلدر بی کله کنار برود تاخود را درست تر مصرف کند
ولی اگر درخانواده بابا , قلدری کرد و مامان احساس ضعف کرد یا برادر قلدری کرد و کسی در مقابلش مثلا مامان احساس ضعف کرد
چون طبیعت ادمی قوت را دوست دارد ونفع بردن را
کودک می بیند همه از او می ترسند و حرف او به کرسی می نشیند
کودک هم قلدری را تقلید می کند یا اگر کودکی او رازد وشما با کودک عاقلانه صحبت نکردید که او چرا دارد می زند
مثلا شایداسباب بازی تو را ندارد و می خواهد بگیرد شاید کتک خورده شاید از عقلش استفاده نکرده شاید فکر کرده به این طریق به هدفش میرسد
کودک عقده ای میشود یااینکه همان کتک را سردیگری هم درمیاورد
RE: سؤالهاي پرخطر، بپرسند يا نپرسند؟ ***
به نام خدا با سلام مجدد درمورد سوالهای کودک درامور جنسی من دیدم که اگر خود ما واکنش ها ی ناجور روحی نشان ندهیم (بعضی ها واقعا طوری رفتار می کنند که چقدر کودک زرنگ است و بعضی عقده های جنسی خود را به میدان قضاوت می اورند بعضی لبخندخاص و ای وای تحریک کننده و بعضی متعصبانه شروع به تشر و هیاهو می کنند ...)و جنسیت و سوال را قبول داشته باشیم و با احترام و مرتب با کودک درست کنیم و مطابق با سن کودک کودک از دو مشکل دور می شود : یکی اینکه برود طرف دوستانش و از انها بپرسد و مدام توی کتاب ها پرسه بزند یافیلم ها تا ببیند چه خبر است فکر کند روزی که بابا مامان دروغگویند و حتما خبر خاصی هست که نمی گویند
یک اصلش این است که تو ی خانواده , والدین رفتار جنسی و بوس و ... را با حرمتگذاری ببرند توی اتاق خواب
باحرمت دربیرون با هم رفتار کنند و دوستی و مروت به هم نشان دهند و کلیه رفتارهای جنسی را محترمانه به اتاق خواب ببرند و برای رفتار های جنسی به خاطر اینکه شهوت ر اکاهش می دهد و مرکز تولید فرزند است ارزشگذاری محترمانه ای داشته باشند
بدانند کودک کنجکاو است روی ارایش و عروسی و بوسیدن هایی که توی فیلم ها مثلا دیده و ...
اینها را قشنگ بهش بگویند با محبت و احترام و با زبانی که مطابق سن کودک باشد و کم کم سطح صحبت با کودک را بالا ببرند بالاخره بچه های دیگر به خاطر بی مبالاتی والدین یا فیلم ها می ایند می گویند چه خبر است
باید ما امادگی داشته باشیم با سوالات بچه روبرو شویم و او بداند که می تواند صمیمانه وبااحترام مسائل را با ما درمیان گذارد
و یک به توچه و برو گمشو و حر ف بزرگتر از دهنت نزن و بگو ببینم از کجا شنیدی یاالله و این حرفا چیه از دهنت بزرگتره و .. رابطه درست و با حرمت والدین با فرزند را خراب می کند
می توانید بگویید هر خانواده ای رسمی دارد ولی مارسمی داریم و مثلا نباید هم را جلوی شما ببوسیم و یا فلان فیلم را گوش نمی دهیم چون کسانی که گوش داده اند بعد فرزندانشان به طرف این کارها رفته اند و از کارهای درست و خدمت به مردم بازمانده اند بالاخره درست است درجامعه حالا فحشا زیاد است و بی بند وباری و کراهت ان دارد ازبین میرودولی فطرت
اصیل ادمی نمرده است و غیرت و مروت و حیا و نجابت ارزش خود را باز خواهد یافت و ما باید در این جامعه , سعی د رنگهداری این مسائل کنیم و خانواده خود را امن نمائیم