نیازمند راهنمایی فوری در مورد خواستگاری

سلام مدتی بود در اداره ای مشغول به کار شده بودم در اون اداره به یکی از همکار های خانم علاقه مند شدم از نوع رفتار ایشان فکر میکردم ایشان هم همین حس رو به من دارند خلاصه روز به روز مصمم تر میشدم در مورد انتخابم ایشون رو کاملا زیر نظر داشتم وتمام رفتارشون واخلاق وهمه چی
دقیقا منطبق با معیار های من بود
مشکلی که من داشتم این بود که پس انداز کمی داشتم
برای همین گفتم تا سال اینده یکم وضعمو بهتر کنم بعد برم جلو هم موقعیت شغلی تثبیت بشه وهم پس انداز کنم
متسفانه یکی دیگه از همکاران زودتر از من از ایشون خواستگاری کرد
جواب اولیه مثبت هم ظاهرا گرفته ولی در مرحله اشنایی هستند وعقد انجام نشده هنوز
موندم الان مطرح کنم یا نه
می ترسم اگه الان مطرح کنم خیلی جالب نباشه
از این طرف هم واقعا دارم عذاب میکشم که چرا نتونستم حرفمو بزنم لطفا راهنماییم کنید
دارم داغون میشم
تو این مدت همش یه شور واشتیاق خاصی تو کار برام به وجود اومده بود
قشنگ برنامه ریزی میکردم
همه چیز رو حساب کتاب بود وطبق برنامه پیش میرفت
ولی الان داغون شدم
نمی دونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید با اون خانم مطرح کنم یا نه

ممنون میشم همه نظرشون رو بگن از مدیر سایت وروانشناسای محترم واقعا ممنون میشم راهنمایی کنند منو

اگه هنوز عقد نکردن و در مرحله بررسی هست برو مطرح کن از طریق خانواده ات یه وقت خواستگاری بگیر (و ازش بخواه تا بقیه رو مطلع نکنه)

سلام بنظرم این فرصت رو از خودتون نگیرید ولی بهشون بگید اگر جواب منفی بود قضیه رو سربسته نگه دارن…و حتما تفهیمشون کنید که از قبل این تصمیم رو داشتید نه حالا ک همکار دیگرتون دست به کار شدن

ممنون ا ببینید تو اداره اکثرا میدونن البته همه نه بعضی ها منم از این طریق خبر دار شدم اول فکر میکردم قطعی هست ولی دیروز اون خانوم داشت به یکی از خانمهای همکارش صحبت میکرد اگه اشتباه نکنم اون خانم همکارش میگفت به بچه ها بگم تو شرکت علنی بشه اونم گفت نمی خوام علنی بشه شاید پشیمون شدیم
البته من از دور گوش میدادم وکامل صحبت ها رو نمی شنیدم
از اینجا حدس زدم که شاید یه فرصتی باشه هنوز
واقعا نمی دونم چیکار کم اصلا امکان اشتباه ندارم
از این طرف اگر بقیه تو شرکت بفهمن فکر میکنند میخواستم زندگیشون رو بهم بزنم در حالی که اصلا همچین فکری نداشتم من خیلی قبل تر از اون اقا تو شرکت بودم وایشون رو میشناختم ولی خوب شرایطم جوری بود که نتونستم بگم اصلا جای یک ذره اشتباه وجود نداره
چجوریشروع کنم که باعث ایجاد دیگاه منفی نشه

- - - Updated - - -

چجوری بگم لطفا کمکم کنید وضیعیت روحیم به راه نیست داغون شدم عقلم درست کار نمیکنه میترسم جوری بگم که بیشتر بدتر بشه

لطفا کمک کنید فرصت کمی دارم ممنون

سلام و عرض ادب
میشه از خانم یه زمان کوتاه برای صحبت بخواین و صادقانه بهشون بگین همه چیز رو
اینکه از قبل قصد داشتین اینکه در پی ایجاد شرایط مناسب بودین
بهشون بگین قصدتون خیره و برای اثباتش حاضرین با خانواده جلو برین
خانم ها همیشه از احساسات صادقانه و بدون دوز و کلک یه مرد اسقبال میکنن و بهش فکر میکنن
حداقلش اینه که به ایشون حق انتخاب دادین که از بین شما و دیگری یه نفر رو انتخاب کنن و درصورت شنیدن پاسخ منفی میفهمید که با هرشرایطی هم که بودین مورد پسند ایشون نبودین
درضمن بهشون اطمینان خاطر بدین که با جواب منفی شنیدن شرایط ایشون در محل کار تغییری نخواهد کرد و معذب نمیشن
نذارین فکرشون برای یه عمر عذابتون بده
همینجا تمومش کنید یا با دل بریدن یا مطرح کردن
مثل یک مرد عمل کنین
اینقدر ببخشیدا لوس بازی در نیارین آخرش سری بریده نمیشه جواب منفی میشنوین
مردی باشین که با دیدنش حس کنن میشه بهش تکیه کرد

سلام
من موافق نیستم که شما الان برید ازشون خواستگاری کنید، صورت خوشی نداره، اگه ایشون دارن یه خواستگاریو میسنجن و مراحل شناخت و طی میکنن شما باید اجازه بدین ایشون تصمیم بگیرن و اگر ازدواج شکل نگرفت شما اقدام کنید. البته اگر همکارتون ازشون خواستگاری نمیکردن اوضاع متفاوت بود ولی بنظرم صبر کنید بهتره
اگه قسمت نشد با هم ازدواج کنن شما برید جلو

هر جور خودتون صلاح میدونید اما بنظر من یه کم سختی داره که نیت واقعیتون رو بهشون بگید درعوض اون خانم یه گزینه ای به گزینه هاش اضافه میشه و حداقل یه درصد ممکنه نظرشون به شما مثبت باشه…البته باید آمادگی هر پاسخی رو داشته باشین ولی اگه من باشم آیندمو به این حرفا نمیفروشم… لااقل پیش خودتون و خدای خودتون خیالتون راحته که قصد نارو زدن نداشتین… و شما باید کاملا این رو مطرح کنید که از قبل همچین برنامه ای داشتین… اگر برا خودتون سخته از طریق یه واسطه اقدام کنید…ولی زودتر