چطور جرات مندانه رفتار کنم؟

سلام خدمت دوستای گلم

عزیزان من دارم رو خودم کار میکنم خاله قزی عزیز بابت مقاله هاتون ممنون،

دوستان من میخوام که رفتا جرات مندانه رو تمرین کنم و یاد بگیرم چون فکر میکنم خیلی خوب باشه و بتونم از رفتار منفعلانه دست بکشم
مثلا پریروز رفتیم با همسرم پایین(خونه پدرشوهرم) حالا دیگه یکی دیگه بهشون اضافه شده بابابزرگه همسرم میگه نیستی دیگه از دیروز تعطیلی سرکار نبودی که نمیای یه سر بزنی من از دیروز اینجام چیکار میکنی تو خونه:158:

منم گفتم نمیدونستم اینجایین تازه چندبارم اومدم اما شما نبودین
بعد اون چند تا ادامه داد که نه نیومدی اگه اومدی پس چرا من ندیدمت و ...

اما من جواب ندادم
حالا به قول خاله قزی دوست دارم مجسمه باشم چون نه چیزی می بینه و نه چیزی میشنوه

ولی اگر بخوایم رفتارارو تمرین کنیم:
رفتار منفعلانه: همین که گفتم (نمیدونستم اینجایین تازه چندبارم اومدم اما شما نبودین)
رفتار پرخاشگرانه: من از کجا بدونم شما اینجایین تازه قرار نیست که چون تعطیلم و سرکار نرفتم تو خونه ام کاری نداشته باشم
رفتار جرات مندانه: ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
لطفا بگید که اینایی که نوشتم درسته یا نه؟
و رفتار جرات مندانه چی میشه؟

یعنی دعا دعا میکنم عید بشه جیگرکی کبابی خودم رو بزنم از دست همدردی خلاااااااااااااص بشم :311::58:

دختر تو خیلی بیکاری و اعصابت رو از سر راه آوردی.چقدر صحبت کردن رو دوست داری تو اخه مگه زوووورت کردن هرکی هرچی گفت دوساعت توضیح بدی براش.
شما از بابابزرگ شوهرت که معلوم نیست بنده خدا چند سالش هست توقع داری تا باها منطقی صحبت کنه و حرفت را قبول کنه چندبار اومدی پائین ندیدیش؟!!!

بجای بحث کردن جمله آخرشون رو تکرار کن بگو اااااااااا شما اینجا بودید من باید زودتر خدمت میرسیدم و میومدم پیش شما شما درست میگی.تمام این دیگه دوساعت توضیح دادن داره.سعی کن تائید کنی توی اینجور مواقع دیگه مجبور نیستی دوساعت توضیح بدی خلاص میشی من خودم چندبار امتحان کردم مخصوصا با افراد سن بالا خوب جواب گرفتم :58: با پدرخانومم وقتی میبینم گفتمان داره یکم طولانی میشه از این روش استفاده میکنم :311:
یا مثلا مادربزرگ خانومم سنش بالاست براش همیشه بلند میشم و حرفی هم مینزه تایید میکنم اگرم منطقی نباشه مهم نیتس اینکه انتظار داشته باشم با این سنش تغییر کنه واقعا انتظار نادرستی هست. طفلی ها انتظار دارن یکچیزی میگن بگی چشم یا بنده های خدا کاری داشته باشن کوچیک براشون انجام بدی تحویلشون بگیری کنارشون بشینی بعضی وقتها به حرفهایی که میزنن با اشتیاق گوش بدی چون کسی رو ندارن که براشون حرف بزنن مخصوصا یک فرد جدید هم باشه چه بهتر جذابتره تو هم خودت را مشتاق نشان بده.تاثیرش خیلی خوبه توی برخوردتب ا شوهرت و خانواده شوهرت اینو یادت باشه ایرانی ها هر سنی که باشن پدر و مادر براشون عزیزه و شما هم اینجوری خودت را عزیز میکنی.:227:
تونستی کلاس آشپزی یا شیرینی پزی برو خیلی خوبه بعضی وقتها شیرینی یا کیک یا دسر درست کن ببر پائین مخصوصا توی کارهای صنایع دستی از من میشنوی دوستی و محبت خیلی بهتر از اینه که همش توی اضطراب باشی و فکر کنی لحظات خوش زندگیت را هدر بدی.
بقول شاعر
بزن بر در بیخیالی که عالمی داره برای خودش :227:

مرسی خاله قزی
چشم اینم انجام میدم
اخه میدونی من همینشم نمیدونستم بگم
خودم هم از توضیح دادن بدم میاد و شدیدا با این موضوع مخالفم اصلا نمیخوام برم سمتش
:303: میخوام رفتارم رو درست کنم میدونم که با کمک شما حتما موفق خواهم شد به زودی زود :227:

درود دوست گرامی... ببخشید که فوضولی می کنم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پری.

دوستان من میخوام که رفتا جرات مندانه رو تمرین کنم و یاد بگیرم چون فکر میکنم خیلی خوب باشه و بتونم از رفتار منفعلانه دست بکشم

---

نخست باید تعریف تون از رفتار جرات مندانه درست باشد دور از جون شما بعضی ها فکر می کنن حاضر جوابی و جواب سر بالا دادن یا پرخاشگری همان رفتار جرات مندانه است. انسان جای که حقی ازش دارد پایمال می شود باید جرات بیان داشته باشد و یا در جای که حقی از کسی پایمال می شود باید جرات گفتن حقیقت را داشته باشد....
دوم اینکه تغییر یک رفتار اگر از ریشه و پایه نباشد کاری ظاهری است نخست باید خودتان و شخصیت تان تعییر کنید نخست باید دیدتان به جهان تغییر کند تا بتوانید با روش متفاوت فکر کنید و پس از ان با روش متفاوت رفتار کنید و گفتارتان تغییر کند....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پری.

مثلا پریروز رفتیم با همسرم پایین(خونه پدرشوهرم) حالا دیگه یکی دیگه بهشون اضافه شده بابابزرگه همسرم میگه نیستی دیگه از دیروز تعطیلی سرکار نبودی که نمیای یه سر بزنی من از دیروز اینجام چیکار میکنی تو خونه:158:

منم گفتم نمیدونستم اینجایین تازه چندبارم اومدم اما شما نبودین
بعد اون چند تا ادامه داد که نه نیومدی اگه اومدی پس چرا من ندیدمت و ...

---

نمی دانم سطح روابط شما و همسرتان و خانواده اش چطوری است ولی این جمله (حالا دیگه یکی دیگه بهشون اضافه شده) بار منفی به خواننده نوشته شما می دهد که خدای نکرد رابطه صمیمی میان شما و خانواده همسر تان نیست که امید خدا این برداشت کاملا اشتباه باشد... اما اگر رابطه شما و همسر و خانواده اش صمیمی است که بهترین حالت این هست که فکر کنید این فرد(پدر بزرگ همسرتان) پدر بزرگ خودتان است کمی ان را درک کنید ادم ها وقتی پا به سن می شوند بی حوصله هستند دائما دنبال گوش شنوده برای حرف هایشان هستند و دوست دارند کسانی که برایش مهم هستند را ببینند و با هم حرف بزنند. اگر این دید را داشته باشید مطمن باشید جمله های خیلی بهتری که نشانه از قدرت شما در روابط اجتماعی است را بیان می کنید جمله های مانند این که سعادت نداشتیم خدمت شما برسیم .... و یا جمله های که نشانه از محبت و ارادت شما به این فرد هست را بیان می کنید را به زبان بیاورید....
در صورت شنیدن پاسخ تند این را به حساب سن و سال طرف مقابل بگذارید و اینکه احترام طرف مقابل واجب است نه به خاطر اینکه پدر بزرگ همسر شما هست که ان جای خود دارد بلکه بخاطر اینکه اون از شما بسیار بزرگ تراست و احترامش واجب است.....
و اگر رابطه تان صمیمی نیست سعی کنید رابطه تان را صمیمی کنید زندگی ادم دو روز است بهتر است نهایت لذت را از زندگی ببرید. حتی اگر مشکلات جدی در زندگی تان باشد راهش فاصله گرفتن و یا تند خوی نیست هرچند که طرف مقابل شما به گونه دیگر رفتار کند سعی کنید برای شخصیت و رفتار خودتان احترام قائل باشید....
:72::72::72::72:

درسته کاملا با شما موافق ام دوست عزیز اما اگر پست های منو تو قسمت سایر مشکلات خانواده ببینید متوجه خواهید شد که بنده چرا اینهمه تند حرف زدم
به نظرم این طرز حرف زدن بخاطر اینه که خانواده همسرم پشت سر ما خیلی حرف میزدند طوری که چند بار به همراه همسرم حرفاشون رو شنیدیم، (پدرشوهرم فوق العاده ادم پرحرفی است و همیشه دنبال بحث های الکی و دروغ و زیاد کردن پیاز داغ مباحث می باشد ) بخاطر همین فکر میکنم که پدرشوهرم حرف زده که ایشونم اونجوری با من رفتار کردند اخه دفعه اولی بود

مرسی از اینکه نظرتون رو گفتین و برام خیلی ارزشمند بود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پری.

به نظرم این طرز حرف زدن بخاطر اینه که خانواده همسرم پشت سر ما خیلی حرف میزدند طوری که چند بار به همراه همسرم حرفاشون رو شنیدیم، (پدرشوهرم فوق العاده ادم پرحرفی است و همیشه دنبال بحث های الکی و دروغ و زیاد کردن پیاز داغ مباحث می باشد ) بخاطر همین فکر میکنم که پدرشوهرم حرف زده که ایشونم اونجوری با من رفتار کردند اخه دفعه اولی بود

---

اتفاقا به همین دلیل هست که تاکید می کنم رفتار مهربانانه و با شخصیت خودتون نگهدارید و گسترشش بدیدن این کار باعث می شود خیلی از دروغ ها و حرف های بی ربطی که پشت سر شما زده می شود بی اثر شود در عوض اگر خلاف این رفتار کنید مطمئن باشید مهر تایید بر اون حرف ها زدین...
در کل همیشه سعی کنید خودتان باشید و نگذارید بدی ها دیگران روی شما و شخصیت تون تاثییر بزار چون این شما و شخصیتت تان هست که مهم هست و باید نخست خودتان به ان احترام بگذارید تا دیگران هم این کار را بکنند....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پری.

مرسی از اینکه نظرتون رو گفتین و برام خیلی ارزشمند بود

---

خواهش می کنم دوست گلم سپاس از شما که اجازه دادین شریک لحظه ی از زندگی تون بشیم و یه کوشه از درد دل تون قابل تونستید و اجازه دادین در مودش حرف بزنیم