سلام
من یه معرفی کنم خودمو بعدش داستان مشکل(ها) رو اینجا می نویسم یه مقداری طولانی هست اگه بخونید خوبه ممنون هم میشم جواب بدین هرچی باشه مهم نیست.
دانشجو ترم اولی رشته نرم افزار هستم. 19 سالم هست تقریبا. مشکل یکی دوتا نیست شاید بخوام بنویسم حوصله خوندنشو نداشته باشی ...
مشکلم تا اونجایی که حالا فهمیدم مربوط به اعتماد به نفسه. حالا چطور به این معنی که کلا آدم ساکتی هستم و تا کسی شروع نکنه به صحبت یا طرفم نیاد نمیرم طرفش. اطرافیانم فکر میکنن بد اخلاقم یا شایدم فکر میکنن آدم جدی هستم. همیشه نتونستم اونجور که باید و شاید با دیگران ارتباط برقرار کنم به خصوص اگه طرف جنس مخالف باشه. خو یه عده ای میگن رابطه با جنس مخالف واسه چیته؟ ؟ تو محیط دانشگاه بقیه پسرها حالا یه هاشون راحت ارتباط برقرار میکنن و ... ولی من اصلن نتونستم اینجور که باید اصن با دخترا حرف بزنم !!!! خجالت،کم بودن اعتماد به نفس ، با نمک نبودن اینا چیزایی که فکر میکنم باعث شده طرف هیچ دختری نرم ! بعضی موقع ها میگم شاید به خاطر مسائل فیزیکی هست! قیافه یا قد ... مادرم میگه خوشگلی (هیچ بقالی نمیگه ماستم ترشه) دروغ چرا کسی نگفته بهم خوشگلی یا برعکس کسی نگفته زشتی ولی خو بعضی موقع ها فکر میکنم واقعا زشتم!! یا همین مساله قد که تا چند وقت پیش شده بود ملکه ذهنم که آقا قدبلند جذابیت داره و چون تو کوتاهی (175سانتی متر یا شایدم یکی دو سانت بیشتر) حق اینو نداری احساس جذاب بودن داشته باشی یا اینکه کاشکی قدم بلند بود تا بیشتر جذبم میشدن ..
یه مشکل دیگه دارم اینه که از تنهایی خوشم نمیاد (6 ماه با یکی بودم رفت یه چندماهی هم با یه نفر دیگه در حد چت و تلفن.مورد حضوری نداشتم آرزو مونده به دلم با یکی قدم بزنم دست تو دست) حالا میگن دخترا حسودان ولی من که پسرم اینجوری نیستم حس حسادت رو دارم رو چیزای الکی خیلی حالم میگیره مثلا به طرف پیام بدم جواب نده جواب یه نفر دیگه رو بده و... بعضی موقع ها فکر میکنم به خاطر اولویت هست چون اون زودتر باهاش مچ شده پس طبیعیه که جواب اونو بده
نتیجه : واسه مشکلات بالا چه کار کنم؟ بعضی موقع ها تا حد این که خیلی بدبخت و کاش خدا نمی آفریدم میرفتم. ممنون میشم جواب بدید هرچی باشه ناراحت نمیشم فقط رو راست باشین باهام.