-
راه خروجی هست؟!
سلام
28 سال دارم و هیچ چیز ندارم. افسرده ام ولی برای درمان پیش روانپزشک رفته ام و تا حدودی درمان یافته ام. تخصصم برنامه نویسیه و در حد خوبی این کار از دستم بر می آید(تعریف کردن از خود را بلد نیستم و این کار را هم دوست ندارم). اما مشکلی که دارم اینه که خودم نمی خوام دست به هیچ کاری بزنم با اینکه خیلی دوست دارم کار کنم. مشکل انگیزه هم ندارم. با توجه به این که 3 سال بیکار بودم و کلا از جامعه دورم بودم. حسرت می خورم با اینکه می دونم حسرت خوردن چیزی به من نمیده ولی احساسم انقدر آشفته هست که دوست ندارم کاری انجام بدم و از این وضع خلاص بشم. همش فکر و ذکرم شده اون سه سال... نمی دونم چیکار کنم با خودم.... هل من ناصر ینصرنی...؟
-
سلام جناب درکت میکنم ولی بهترین راه اینکه بخودت بگی گذشتها گذشته گذشته برنگرده بفکر اینده باش یعنی باید منتظر نشی میلت بیاد ادم گاهی از درون خودش باید مجبور کنه همینکه تو کاربیفتی مجبور میشی کارت رو به پایان برسونی چون مشتریها منتظرن
میدونی با برنامه نویسی میتونی پول پارو کنی فقط کافیه خودت مجبور کنی عمدا بری شرکتی جایی که بهت نیازه والان این رشته واقعا کاربرد داره و میشه پول دراورد وقتی رفتی دیگه میفتی رو
-
با سلام
عنوان تاپیک شما کلی و مبهم است و گویای مشکل شما نیست
لطفاً از طریق ارسال گزارش یک پست عناونی مناسب ارسال دارید تا جایگزین عنوان کنونی شود و تاپیک شما باز گردد .
با تشکر