سلام دوستم
خب ببین پس بازم همه جی برمیگرده به خودت اولش گفتم تکلیفت رو با خودت باید روشن کنی میتونی مسئولیت ازدواج رو قبول کنی توان ایستادگی در برابر مشکلات رو داری یا نه!
خودت توی حرفات گفتی "دلم میخواد ازدواج کنم ولی مسئولیتش خیلی برام سنگینه.
" پس اول سعی کن این قسمت کار رو حل کنی واسه خودت، قبل از اینکه به شخص خاصی فکر کنی با خودت کنار بیا.
خانواده اون بنده خدا رو هم فک کنم زیر میکروسکوپ گذاشتی نه ذره بین!
اگر فک میکنی واقعا با روحیات تو سازگار نیستن دلیلی نداره عضوی از خونوادشون بشی خانواده خیلی مهمه چون هر چقدر هم که عاشق همسرت باشی و با خانوادش مشکل داشته باشی در زندگیت تاثیر خواهد گذاشت اون پریشون حالی هم طبیعی من روز عقدم به قدری استرس داشتم که رفتم زیر سرم و آمپول آرام بخش بهم تزریق کردن و ...
این روزایی که میگذرونی اگه درست بهشون فک کنی بهترین روزای زندگیت میشن و همیشه دوس داری به این دوران برگردی!