لزوم بیان واقعیات درباره زندگی مشترک به جوانان

با درود به همه دوستان گرامی
با اینکه تیتر گفتار گویاست،اما خوش دارم مطالبی چند را در این باره بیان کنم.دوستان همه می دانیم که هر وقت سخن از ازدواج یا بهتر بگویم:واژگانی چون عروسی و نامزدی و یا حتی مسایل جنسی و عشق می شود،تصورات زیبایی در ذهن هر دختر یا پسری نقش می بندد.دیدن فیلمها و سریال ها یا خواندن داستانهایی که در آنها تصاویر شیرین و آرمانی و البته غیرواقعی از ازدواج ارائه شده اند،بر این احساس اشتباه و تخیل نادرست دامن می زنند.
با توجه به عدم آمادگی جوانان اکثراً نازپرورده و خام در اداره امور شخصی و پذیرش مسئولیت فردی و خانوادگی و وارد شدن به دوستی هایی که از یک نگاه یا یک نیاز برخاسته اند و تفاوت بنیادین با امر ازدواج و زندگی مشترک دارند،طرز تلقی و انتظار جوانان و به تبع آن عملکرد آنها در آغاز یا تصمیم برای این امر مهم در زندگی سراسر بر پایه داده های نادرست شکل می گیرد.
دختران و پسران که تجربه ای نداشته و شیرینی دوران دوستی یا نامزدی هنوز در کام آنهاست،پس از آغاز زندگی و بیشتر یکی دو سال که همه امور و از جمله نیاز احساسی و جنسی آنها ارضا شد،به دلیل فشار کاری و شغلی و عدم آمادگی قبول مشغله ها و وظایف یک زندگی مشترک دچار سرخوردگی می شوند.
باید به این امر توجه داشت که در زمان حال که فرزند ما دارد راحت در خانه اش زندگی می کند و کم و بیش از همه مواهب برخوردار و دغدغه هیچ چیزی را ندارد،واقعیات در مورد ازدواج که همان سختیهای آن است را به او گوشزد نماییم و این حتی درباره جوانانی که درآمدی دارند نیز صدق می کند،زیرا زندگی مشترک واجد بسیاری از سختی هاست.
به باور من حتی بلوغ عقلی،اجتماعی و اقتصادی دلیل اشراف به سختیهای زندگی مشترک نیست،لذا باید توجه داشت که ضمن مسئولیت دهی به فرزندان و در سختی قرار دادنشان برای آمادگی روانی جهت روبرو شدن با مشکلات،در مورد ازدواج نیز به آنها گفت که:زیر یک سقف زندگی کردن سخت است و بسیار هم سخت.توان بالای روحی و جسمی و شکیبایی فراوان می خواهد و گذشت از بسیاری از عادتها و علایق شخصی.
کوتاه سخن آنکه:ازدواج و زندگی مشترک مداوم سخت است و با هیچ تصویر و تلقی ذهنی که هم اکنون به جوانان ارائه می شود،همخوانی ندارد.

سلام گرد آفرید
از شما تشكر می كنم.
مطلب بسیار قابل تاملی هست. دستتون درد نكنه.
به نقاط مهم و آسیب پذیری در زندگی جوانان اشاره شده است.

سلام دوست عزیز
از مطالب خوبتان ممنون.
(شعار من برای زندگی مشترک:در این راه 1001 مشکل وجود دارد ،قشنگی آن به این است که راه حل مناسب را پیدا کنی ،آنوقت زندگی زیباتر وزیباتر میشود.)

مرسی.خب حالا این واقعیتها چی هستن؟ باتجربه ها بگن ما هم مطلع بشیم

سلام
به نکات جالبی اشاره کردین.مرسی

واقعیت اینکه بعد از ازدواج دیگه من ، معنایی نداره. ما معنی میده. بدون مشورت بدون هماهنگی هیچ کاری نمی شه انجام داد. خیلی مسئولیت ها بهمون محول می شه. مثلا دیگه نمی تونیم مثل زمان مجردی هر وقت که دوست داریم بخوابیم بیدار شیم. حتی تایم غذا خوردنمون هم فرق می کنه. کمی رابطه با دوستان و محیط قبلی کم می شه. پای افراده جدیدی که شاید نازتومانند پدر مادرت نخرند به زندگیت باز می شه . مجبور می شی خیلی جاها حرفتو بخوری و به زور لبخند بزنی ( کاری که در دوران مجردی در 99%ز موارد انجام نمی دهیم ) . باید ذهنمون قوی تر باشه و خیلی از مسائل رو به یاد داشته باشیم. باید برنامه ریزی کنیم. باید یاد بگیریم گذشت و صبوری یعنی چه . خیلی جاها برخلاف میلمون از خواسته هامون بگذریم و...

اینها واقعیت هایی که شاید سخت به نظر برسه ولی اگه با کمک و هم یاری شریک زندگیمون باشه ، قطعا طعم شیرینی پیدا می کنه.

ممنون دوستان

بسیار موضوع جالبیه منتظر حرفای آموزنده تون هستیم0000000.

بعد از ازدواج احساس و طرز فکرمون نسبت به همسرمون عوض میشه، سطح توقعات بالا می ره، کسانی که تا قبل از ازدواج کسی جز همسرشون به چشمشون نمیومد، حالا کم کم اطرافیانشون رو می بینن.
بعد از ازدواج مسائل مادی در کنار مسائل معنوی مطرح میشه و گاهی اوقات رنگ بیشتری به خودش می گیره. دیگه نمی تونیم به پیشرفت فردی فکر کنیم، نمی تونیم به تنهایی حتی برای یک روز آینده برنامه ریزی کنیم، نمی تونیم به راحتی به خاطر دلایل شخصی، برای انجام ندادن کاری بهونه بیاریم، نمی تونیم قبل از فراهم کردن آسایش طرف مقابل (چه مرد چه زن) اوقاتمون رو به فراغت بگذرونیم، تنها سفر کردن معنا نداره...
بعد از ازدواج دو طرف خیلی باید خودشون رو بتراشن تا در کنار هم جفت بشن، استوار و محکم!
:72:

تشکر ازدوستان عزیز مطالب کلیدی وجالبی بود