نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان
به نظر شما ازدواج با مردی ک هم موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی داره هم خونه و ماشین ولی دوماه ازدواج کرده و طلاق گرفته و گفته میشه مشکل از دختره بوده کار درستیه؟ حالا فرض میکنیم واقعا مشکل از دخترس الان مشکل اینکه من نمیتونم تحمل کنم طرف با کسی بوده چون خودم همیشه احتیاط میکردم و هیچوقت اجازه ندادم پسری بم دس بزنه حتی در حد دس گرفتن.. و اینکه ترسم از باور ها و تفکرات این اقا بعد طلاقه..من 21 و اون 25 سالشه
ممنون از راهنماییتون
سلام من کسی رو از نزدیک میشناسم که دختره با پسری که سه ماه ازدواج کرده بود ازدواج کرد عاشق هم بودن در ضمن میگفتن مشکل از دختره بوده و ایشون هم کلی تحقیق کرده بوده ودیده پسره پسر سر به زیری بوده ولی دختره بد دههن
بعد ازداج این دوتا وقتی رفتن زیر یه سقف دختره دید پسر خیلی زودرنجه سر هر چیز الکی هی بهونه میگیره تو هر دعوا پسره میگه بریم طلاق بگیریم انگار براش عادی شده دختره میبینه تو زندگی قبلی اون دختره اینقدرها هم مقصر نبوده ولی چون با داد بیداد کردن و فحش جواب میداده اسمش بد درفته بوده خلاصه اینکه دختره با اینکه با التماس پسره و عاشقی ازدواج کرده گاهی میگه ای کاش هیچ وقت اینکارو نمیکردم البته اون پسر میگه تو زندگی قبلیش من اصلا جواب نمیدام و فقط سکوت میکردم اما حالا تو این زندگیش داد و بیداد میکنه و این دختر سکوت
البته اون پسر وقتی خوبن مثل یه فرشته هست ولی خدا نکنه از چیزی ناراحت بشه کلا زود رنجه
البته این فقط یه تجربه بود ولی شاید ادما باهم فزق داشته باشن این گفتم که هواست جمع کنی من نمیخام منصرفت کنم ولی اگه میتونی ازش بگذری
البته اگه واقعا از هر جهت خوبه حتما حتما بیشتر باهاش اشنا شو بدون احساس فقط با عقلت ببین از تمام چیزهایی که برات مهمه کامل بپرس یعنی ریز شو مثلا اگه گغت اهل رفت امدم بگو چقدر قشنگ بازش کن اگه گفت معتقدم ببین چقدر یکی به اینکه خدارو قبول داره میگه معتقد یکی باید نماز بخونه یکی نماز شبم براش مهمه پس تو هر چیز ریز شو مثلا موقع عصبانیت چیکار میکنی بذار مو به مو بگه بیرون رفتنا کامل به حرکاتش ریز شو
بعد اگه دیدی از نظرت اکی پس بله رو بگو
قسمتی که باید روش تمرکز کنی و جدی بررسیش کنی داری فرض می کنی درستهنقل قول:
نوشته اصلی توسط SERENA
قسمتی که مهم نیست را بیخودی گیر دادی.
ایشون ازدواج کرده و با همسرش بوده. کار خلاف که نکرده. حالا به هر دلیلی ازدواجشون دوام نیاورده.
اون فرضی را که داری کل ماجرا را بر اساسش پایه ریزی می کنی، بررسی کن.
سلام
شیدا جان فرض کردن من به معنی این نیس ک این قضیه برام مهم نیس
بررسی ک کردیم دیدیم تقصیر از دختر خانم بوده
حالا جلسه خواستگاری برگزار شد
گفته بودند ک 25 سالشونه ولی در واقع 29 سالشونه از نظر شخصیت خونواده تحصیلات موقعیت اقتصادی و .. در سطح خیلی خوبی قرار دارند
اما مشکل اینجاست ک من 21 سالمه و دختر پرشور و هیجانیم ... منطقی هستم ولی احساس میکنم ایشون اروم تر و منطقشون با منطقم فرق میکنه .. میترسم این ارامش و پختگی بیشترش باعث مشکلاتی شه
از جهتی هم کمی احساس راحتی باهاشون نمیکنم نمیدونم فکر میکنم مناسب هم نیستیم از طرفی هم ایشون ی جدایی داشتند و فکر میکنم دیگه شور کسی ک اولین بار میخواد ازدواج کنه رو نداره
شغلشونم طوریه ک 15 رو کامل سرکارن و 15 روز خونه ک ایشون تاکید زیاد داشتند ک در این مورد فکر کنم تا مشکلی ایجاد نشه و من این رو هم نمیتونم تحمل کنم
خودمم فکر میکنم هنوز امادگی ازدواج رو ندارم 21 سالمه و تازه اول راه... دوس دارم امتیازای بیشتری داشته باشمو ازدواج کنم چون فکر میکنم ازدواجم موفق تر خواهد بود .. ولی به خاطر این موضوع دارم خواستگارایی ک موقعیتشون خوبه رو رد میکنم و این باعث نگرانیمه
خونواده میگن قبول کنم ولی من حس میکنم با مشکل بر میخورم
ممنون میشم راهنمایی کنید
اختلاف سنتون با توجه به شرایط ایشون ممکنه مشکل آفرین بشه.
ازدواج قبلیشون این اختلاف سن را بارزتر می کنه
15 روز نبودن همسر برای یک دختر 21 ساله سخته
و البته 15 روز مداوم بودنش هم سخته و باعث بحث و اختلاف می شه وقتی 15 روز مدام خونه باشه
در یک ازدواج اشتباه که منجر به طلاق می شه نمی شه بگی مقصر فقط اون خانم بودهنقل قول:
بررسی ک کردیم دیدیم تقصیر از دختر خانم بوده
گاهی سهم یکی ممکنه بیشتر باشه اما صفر نیست.
مشکل چی بوده؟ می تونی اینجا بگی؟
چه مدت زندگی کردن؟
درود بانو
معیار شما برای انتخاب شوهر چیست ؟لطفا کامل توضیح بدهید
اخلاق
مسائل مالی
تحصیلات
جایگاه اجتماعی فرهنگی و اجتماعی خود و خانوادش
اعتقاداتش
و......
چیز یکه شما عنوان کردید موقعیت ایشون هستش تصور بنده اینه شما با توجه به شرایط سنی 21 سال که دارید و دیدی که اکثر دخترهای جوان در این سن دارن بیشتر تمرکزتان برای روی موقعیت ظاهری ایشون هستش.
لطفا معیارهای خودتان را دقیق و با توضیحات کامل بنویسید.و اینکه شناخت شما از ایشون در چه سطحیه
شما درست میگین شیدا جان
اجازه بدین نگم دلیلشو
مدت سه ماه با هم بودند ولی کلا طلاقشون یک سال طول کشیده و یک ساله ک جدا شدند
.......
خاله قزی عزیز
من علاقه چندانی به موقعیت ظاهری طرفم ندارم شخصیت . باورها و ارزش و طرز تفکر شخص برام حرف اولو میزنه ک ایشون هم متشخصن هم سطح اعتقادیشون با من میخونه
من اشنایی قبلی باشون نداشتم اشناییمون در حد گفته های دیگرون. خونوادش . از زبون خودشون و دید خودمه
مسایل مالی برام در مرحله سوم چهارمه چون خودم تو خونه پدری چیزی کم نداشتم و ب نظرم طرف اگه پول داشته باشه ولی شعور نه و منو درک نکنه و بام نخونه پول و موقعیتش ب چ دردم میخوره؟
تحصیلاتم ک خودم کسیو میخواستم ک تحصیل کرده باشه و منم ب طور جدی قصد ادامه تحصیل دارم و در حال حاضر هم در حال تحصیلم... اصلا یکی از ملاکای ایشون برای انتخاب هم تحصیلات بود .. ک خودشونم دانشجوی دکترا هستند
قبل از جواب نهایی (اگر جوابتون مثبته) با اون خانم هم صحبت کن.
دلیل طلاق را از زبون ایشون هم بشنو