RE: چی فکر می کردم چی شد؟
سلام عزیزم
به نظر من خودت به تنهایی پیش همون روانپزشکی برو که با هم رفتید و با اون مشورت کن ببین این ازدواج به صلاحته یانه؟
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
با سلام
خانمی هستم 30 ساله و دارای لیسانس شیمی کاربردی در سنین نوجوانی وقتی که سال دوم دبیرستان بودم به پسری که هم محلمان بود علاقمند شدم و بعد از چند سال فاصله و تغییر محل زندگیمان بدلیل اصرار خانواده آنها برای ازدواج ما با هم ازدواج کردیم و الان بعد از 8 سال زندگی و دارابودن یک فرزند دختر 4 ساله فهمیدم که در تصمیم گیری اشتباه کرده ام و این موضوع را پذیرفته ام ولی کارهای همسرم من را عصبی می کند ایشان مرد مهربان و خوبی می باشد و دارای یک عیب است و آنن اینست که مسئولیت پذیر منی باشد و در زندگی همه چیز را شل می گیرد و من را سخت ناراحت می کند و الان نیز بلیل همین طرز فکرش بیکار است و فشار مالی سختی بر ما وارد می شد تاینکه من به سرکار رفتم من خودم درای عیبهایی هستم مثلا زندگی را خیلی جدی گرفته ام و حساس می باشم ولی کارهای همسرم که بچه آخر می باشد و من نیز که فرزند اول هستم
و پدر بالای سرم نبوده است و مشکلات زندگی را با تمام وجود لمس کرده ام و او اینطور نمی باشد سخت من را آشفته کرده و تنها دلیل زندگی با ایشان را فرزندم می دانم و مشکلات روحی نیز پیدا کرده ام افسردگی و اضطراب و دوست دارم راه درست را در پیش بگیرم ولی متاسفانه سرگشته و حیرانم.
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
سلام شب تاريك. به نظر من اين ازدواج از اول اشتباه بود.
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
shabetarik عزیز فکر کنم قبلا هم یک همچین پستی گذاشته بودی.
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
سلام خانم علي محمدي
اي كاش براي خودتان تاپيك جداگانه اي ايجاد مي كرديد.
خانم شب تاريك
من متوجه نشدم. شما ازدواج كرده ايد و يا عقد هستيد. اگر عقد هستيد به شما توصيه مي كنم كه براي شروع كردن زندگيتان كمي تعلل و تأمل كنيد اما اگر ازدواج كرده ايد به هر طريقي شده او را به نزد مشاور و روانشناس ببيريد و به او كمك كنيد. شما به عنوان همسر اين آقا موظفيد كه تا جايي كه مي شود به او كمك كنيد.اگر واقعا از بهبود او نا اميد شديد از طريق گواهي پزشكي دال بر داشتن مشكلات شخصيتي و اعصاب مي توانيد در دادگاه از او درخواست طلاق كنيد. البته ايني را كه گفتم آخرين مرحله است. الان فقط به كمك به او و زندگيتان فكر كنيد
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
دوست عزیز خواهر من روانشناسی خوندن دیشب راجبه مشکله شوهر شما باهاش صحبت کردم میگه 50 درصد این بیماری ارثیه و به صورت نهفته است ولی از وقتی خودشو نشون بده روز به روز پیشرفت میکنه درمانه قطعی هم نداره فقط میشه با دارو کنترلش کرد .
زندگی با این آدما یه جورایی خطرناکه به خدا آجی نمیخام بترسونمت ولی خیلی دقت کن تا جایی که وجدانت حکم میکنه بهش کمک کن فکر کن داری به یه دوست صمیمی کمک میکنی بزار یه کم اوضاع روبه راتر شه بعد در مورد ادامه زندگی خوب فکرکن .
دعا میکنم بهترین تصمیمو بگیری ........
RE: چی فکر می کردم چی شد؟
shabetarik منم با نظر elina كاملا موافق هستم برو پيش همون روانشناس بهتر از همه ما ميتونه بهت كمك كنه.اما يه توصيه ميخوام بهت بكنم:اگه جواب مشاورت مبني بر جدايي بود نذار عشقي كه الان داري يه عمر بيچارت كنه.