1 فایل پیوست
منشور حقوق بشر كوروش كبير
http://upload.wikimedia.org/wikipedi...s_cilinder.jpg
برگرفته از ویــرایــش تـازه و چاپ پـنجم كـتاب «منشور كورش هخامنشی» به زبانهای فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی (تهران 1384/ چاپ نخست 1377)
پیشگفتار
منشور كورش هخامنشی، كهنترین بیانیه حقوق بشرِ شناخته شده جهان و سند سربلندی ایرانیان از همزیستی آشتیجویانه و گرامیداشتِ باورها و اندیشههای همه مردمان تابعه در هنگامه بنیادگذاری نخستین امپراطوری جهان است. دنیای باستان همواره از آتش جنگها و یورشهای بیپایان در رنج بوده است و كشورهای آشتیجو نیز ناچار بودهاند تا برای رهایی مردمان خود از تاختوتازهای همیشگی همسایگان ناآرام، به رویارویی و چیرگی بر آنان بپردازند. اما مهم این است كه پیروزمندانِ میدان نبرد و چیرهشدگان بر شهرها، چگونه با سپاه شكسته و مردم فرودست رفتار میكردهاند؟ تاریخنامههای بشری بازگوكننده رفتار نیك كورش بزرگ، پادشاه نیرومندترین كشور آنروز جهان، و كنشهای ستیزنده دیگر فرمانروایان گیتی بوده است.
جهان امروز، نه با چشمداشت بر خاك سرزمینها، كه با تاختن بر اندیشه، باورها، غرور و هویت ملی مردمان، چیرگی بر آنان را در سر میپروراند. مردمانی كه باورها و هویت ملی و تاریخی خود را به فراموشی سپارند؛ مردمانی كه نیازمند دانش و فنآوری كشورهای دیگر باشند؛ شكستخوردگان جهان امروزند. پیشینیان ما گذشتهای سرافرازانه برای ما به ارمغان نهادند. ما برای فرزندان آینده خود چه دستاوردی داریم و برای شكسته نشدن در جهانِ سخت نامهربان امروز، چه راههایی اندیشیدهایم؟
در سال 1258 خورشیدی/ 1879 میلادی، به دنبال كاوشهای گروه انگلیسی در شهر باستانی بـابِـل در میاندورود (بینالنهرین) استوانهای از گل پخته بدست باستانشناسی كـلدانی به نام «هرمز رسـام» پیدا شد كه امروزه در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود.
ترجمه و انتــشار فرمــان كــورش بــزرگ (كــورش دوم) پــرده از نادانــستههای بســیار برداشت و بزودی بعنوان «منشور آزادی» و «نخستین منشور جهانی حقوق بشر» شهرتی عالمگیر یافت و نمایندگان و حقوقدانان كشورهای گوناگون جهان در سال 1348 خورشیدی با گردهمایی در كنار آرامگاه كورش در پاسارگاد، از او بنام نخستین بنیادگذار حقوق بشر جهان یاد كردند و او را ستودند. حقوقی كه انسانِ امروز پس از دوهزاروپانصد سال در اندیشه ایجاد و فراهمسازی آن افتاده است و آرزوی گسترش آنرا در سر میپروراند.
(نسخهبدلی از منشور كورش به عنوان كهنترین فرمانِ شناختهشده تفاهم و همزیستی ملتها در ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورك نگهداری میشود. این كتیبه در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیمومت جای دارد).
------
كورش پس از ورود به شهر بابل (در كنار رود فرات و در جنوب بغداد امروزی) فرمان آزادی هزاران یهودی را صادر كرد كه قریب هفتاد سال در بابل به اسارت گرفته شده بودند. هزاران آوند زرین و سیمین آنان را كه پادشاه بابل از ایشان به غنیمت گرفته بود، به آنان بازگرداند و اجازه داد كه در سرزمین خود نیایشگاهی بزرگ برای خود بر پای دارند. رفتار كورش با یهودیان موجب كوچ بسیاری از آنان به ایران شد كه در درازای بیست و پنج قرن هیچگاه بین آنان و ایرانیان جنگ و خشونت و درگیری رخ نداد و آنان ایران را میهن دوم خود میدانستهاند.
------
كورش این رفتار را از مردمان سرزمین خود، از نیاكان خود، از فرهنگ رایج كشورش، در آغوش مهرآمیز مادر و از پرورش او آموخته بوده و بكار بسته است. سرافرازی نخستین بیانیه جهانی حقوق بشر نه تنها برای كورش، بلكه همچنین برای فرهنگ كشوری است كه سراسر پهنه پهناور آن از كهنترین روزگاران تابشگاهِ رفتار نيك ، اندیشه نیك و كردار نیك بوده است كه امروزه و از پس هزاران سال مردمان جهان در آرزو و آرمان فراهم ساختن آن هستند.
منشور كورش هخامنشی ارمغانی است از سرزمین ایران برای جهانی كه از جنگ و خشونت خسته است و از آن رنج میبرد.
منشور كورش هخامنشی
" منم كـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر كمبوجیه، شاه بزرگ … نوه كورش، شاه بزرگ … نبیره چیشپیش، شاه بزرگ …
آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوك خدای بزرگ دلهای پاك مردم بابـل را متوجه من كرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تكان داد … من برای صلح كوشیدم.
من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند.
مَـردوك خدای بزرگ از كردار من خشنود شد … او بركت و مهربانیاش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را كه ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم.
همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوك خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. بشود كه دلها شاد گردد.
بشود، خدایانی كه آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘ به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی میدارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’
من برای همه مردم جامعهای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم. "
تصميم گرفته شد که نسخه ای از روی استوانهء موزهء بريتانيا تهيه شده و در محفظه ای شيشه ای در طبقهء دوم ساختمان سازمان ملل در نيويورک، در ميان درهای ورودی شورای امنيت و شورای اقتصاد آن سازمان، قرار گيرد.
منبع : United Nations Press Release 14 October 1971
معاون کنونی دبيرکل سازمان ملل، در فيلم مستند بی.بی.سی، علت انتخاب اين جايگاه را چنين شرح می دهد: «استوانه در آن مکان جای گرفت تا نمايندگان ملل که برای شرکت در اجلاس های اين دو شورای مهم وارد اين سالن ها می شوند از برابر آن بگذرند و به ياد آورند که مهمترين وظيفهء آنان پاسداری از حقوق بشر است
دانلود فيلم از : http://www.savepasargad.com/audio-video فايل cyrusthegreat.wmv
http://upload.wikimedia.org/wikipedi...s_Cylinder.jpg
______ پيوست زير ترجمه منشور كوروش كبير به پنج زبان زنده دنيا هست .
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
با سلام خدمت خانم ها و آقایان
لازمه اینقدر ناسیونالیستی به همه چی نگا کرد؟
نوستالژی گذشته رو رها کنین.اکنون چه هستیم؟
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
اکر شما هستید،لاجرم پدری و نیاکانی داشته اید که به هر حال هر اندازه هم در درازای تاریخ خون شما و ما آلوده بیگانگان شده باشد،باز هم خون گرم و پاک پارسی در رگهای ما جریان دارد،پس اگر شما شناسنامه ای دارید که نام پدرتان در آن است،باید از تازیخ خود آگاهی داشته باشید.
برای شما متأسفم که با آنکه باید و هزاران بار باید به نیاکان پرافتخار خود بنازید و در اندیشه آنها باشید،اما باژگونه سخن میرانید.ما اگر چیزری هستیم به خاطر کوشش آنهاست و اگر ایرانی هست به دلیل پدیدآوری این سرزمین توسط مردمان و جنگاوران و اندیشمندان همان زمان هخامنشیان است و بس.این ناسینالیستی نیست که واقع بینی است.
اگر می خواهیم هم اکنون بهترین باشیم یا در آن راه گام برداریم،باید ببینیم که آنانچه کردند که بزرگترین کشور را با آن دستگاه دادگر و منسجم بوجود آوردند.
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
کورش بزرگترین پادشاه ایران، کسی که در قرآن از او به عنوان ذولقرنین یاد شده، کسی که در کتاب تورات به عنوان پیامبر منجی معرفی شده، کسی که هیچ گاه برای تصرف سرزمینی خونریزی نکرد، کسی که به هیچ گروهی ظلم نکرد و ایران حتی ایران ویران شده امروز مدیون اوست..
جالب اینجاس که در مدارس ما می گفتند ذولقرنین اسکندر مقدونیس!!! چه تشابهی بین اسکندر و کورش بود که این اشتباه فاحش را موجب شد؟؟؟ اسکندری که در هر سرزمینی که وارد می شد خون می ریخت و زنان و کودکانش را آزار می داد، اسکندری که همسرش را برشانه هایش نشاند تا تخت جمشید را به آتش بکشد...
ما فرهنگمان را از دست داده ایم و منتظر نشسته ایم تا ببینیم مرغ همسایه که غاز است چه می کند!
افسوس که منشور پادشاه ما، همان کسی که با دست خودمان داریم تمام آثارش را از بین می بریم، در کشوری بیگانه قرار دارد، ما حتی نتوانستیم قانون نامه او را در ظاهر هم حفظ کنیم..
Search عزیز ممنون از مطلبی که نوشتید..
:72:
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
با سلام خدمت دوستان
قصد من از مطلب پیشین به هیچ وجه توهین به تاریخ باشکوه و پرعظمت ایرانیت نیست.بلکه غرض دوری و اجتناب از افراط و تفریط است.آری من به ایرانی بودن خویش مینازم وهمچنین به تاریخ و تمدن با شکوه کشورم.اما با این سخن احساسی و متعصبانه مخالفم که اگر اکنون چیزی هستیم یا چیزی داریم(که آقای گرد آفرید گفتند) مدیون تلاش مردمانی است که در 2500 سال پیش میزیسته اند و اگر به راستی چنین است نه تنها به تاریخ کشورم افتخار نمیکنم که آن را مستحق فراموشی که فحش و ناسزا میدانم و البته اینگونه نیست.سرنوشت هر نسل را نه گذشتگان که خود آن نسل رقم میزنند.سرنوشت هر قومی را نه دیگران که خود آن قوم تعیین میکند.موفقیت هر نسلی مقتضیاتی دارد.نسخه ی گذشتگان را نمیتوان برای امروزیان پیچید و نسخه ی امروزیان به درد آیندگان نخواهد خورد.شاید تمدن گذشته ی ایران زمین سزاوار به به و چه چه باشد اما آیا میتوان آن را در دنیای پیچیده ی امروز به کار گرفت؟اگربخواهیم با تاریخمان بزرگمان اینچنین افراط گرایانه ومتعصبانه برخورد کنیم نه تنها به آن خدمتی نکرده ایم بلکه آن را به ورطه ی نابودی کشانده ایم و خود به سوی رادیکالیسم غلطیده ایم.
موفق باشید
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
غرض از بیان تاریخ پنهان شده کشورمان برای حسرت خوردن و .. نیست ..فقط خوبه که گاهی یادمون باشه ما از چه نسلی بودیم.و تبدیل به چه نسلی شدیم .
و کمی در اعمالمان تفکر داشته باشیم.( وقتی تاریخ واقعی ایران و مورد مطالعه فرار میدیم ..همیشه آرزو میکردیم کاش زمانی که اعراب به این سرزمین هجوم آوردند..ای کاش و ای کاش دلاورانی همچون داریوش یا کوروش کبیر و امثال اینها در پادشاهی بودند تا ما امروز به این وضع دچار نشیم. و اینچنین درجا نزنیم.
این تا حدودی درسته که هر نسلی سرنوشتش را خودش رقم میزنه..اما این را هم فراموش نکنید که اونچه که نسل قبل به ارث میگذارند استارت و پشتوانه ایست برای پیشرفت و حرکت نسل بعدی ...پشتوانه ای که اعراب به کل آن را نابود کردند و دیگر اجازه ظهورش را ندادند.و ما همچنان داریم عذابش رو متحمل میشیم .
اجازه بدید بیشتر از این پیش نرم.
نتیجه : با تحقیق و تفحص در تاریخ حقیقی ( تاریخ هفت هزار ساله ی میترایی )متوجه خواهید شد که شروع پسرفت و درماندگی وحشتناک ایران زمین از زمان ورود اعراب به این سرزمین شروع شد و تا امروز ادامه داره و احتمالا حالا حالا ها هم ادامه خواهد داشت.
فعلا فقط باید به حالمان گریست..!
RE: منشور حقوق بشر كوروش كبير
Searchعزیز کاملا با شما موافقم...
ایران در زمان حمله اسکندر مقدونی، ایران باقی موند، هر چند که یونانیان سعی در چپاول فرهنگ ما داشتن اما موفق نشدند، ایرانیان هنوز با داریوش و کورش می زیستند و چیزی آنها را دگرگون نمی کرد. اما در زمان حمله اعراب، ایران نه تنها فرهنگ، بلکه خط خودش رو از دست داد، (من کاری به مسائل دینی ندارم) البته وضع ایران بهتر از مصر بود، چون مصریان علاوه بر فرهنگ و خط، زبانشان را نیز از دست دادند.
البته درسته که رسم الخط ما عربی است اما همین خط عربی از خط آرامی گرفته شده که یکی از خطوط رایج در ایران بود.
متاسفانه ایران مورد تاراج اقوام زیادی واقع شد که مغولان هم یکی از آنها بودند.