نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
خیلی خلاصه وار میگم من ۲۳سالمه و علاقه شدیدی به دختر عموم دارم و اینه به دختر عموم گفتم مشکل اینجاست که دختر عموم قبول داره ولی .........
مادرم کلا با خانواده عموم مشکل داره و اصلا دختر رو نمیبینه و فقط پدر و مادر دختر رو میبینه و میگه اصلاقبول نمیکنم.......
دختره هم این موضوع رو میدونه و میگه مادرت قبول نمیکنه و با این شرایط بی خیالم شو . ....
حالا منو بگو دختره رو یه دل نه صد دل دوست دارم و فکر و ذکرم شده دختر عموم.....
به نظر شما حالا من چیکار کنم؟
به نظر من کلا بی خیال شو...رابطه عاطفی شدید ندارین الان واسه همینم راحته فراموشی..منو ببسن و عبرت بگیر .وقتی خونواده مخالفن نميشه. بالا بری پایین بیای نمیشه! فردا اگه ازدواح کنین مادرت کلی بلا سر دختره میاره.جفتتون بدبخت میشین..کلا پدر مادرا همینن
کاری با مادرت و اختلاف ندارم دوست عزیز
اما میگم بیخیال شو
چون سنت کمه. 25 به بالا رسیدی زن بگیر. معیارهای احساسی الانت دو سال دیگه کامل تغییر میکنه. شک نکن.
به نظرم منم از فکرش بیاید بیرون
مشکلاتتون بعدا زیاد میشه.نقش خانواده خیلی مهمه
شما میتونید به دختر دیگه ای هم علاقه مند بشید.وارد رابطه عاطفی نشید
ممنون از نظراتتون
ولی مشکل من اینه که دختر رو دوست دارم واسم مشکله که بیخیالش بشم تازه اگه بهش نرسم همیشه یه گوشه ذهنمو درگیر میکنه و عقده ایم میکنه