-
تورو خدا کمکم کنید
پسری هستم 23 ساله. با185 سانتیمتر قدو80کیلوگرم وزن .از بچگی منزوی بودم و زیاد از دخترا خوشم نمیومد به جز دختر دوست بابام(با اسم مستعار لیلا) ولی چون فکر می کردم دوست پسر داره بهش ابرازه علاقه نکردم ولی وقتی 4سال پیش دانشگاه رفتم فهمیدم مورد توجه خیلی از دخترا هستم بطوریکه خودشون بهم پیشنهاد دوستی میدن تا اینکه با یکی از دخترای دانشگاه(با اسم مستعار سپیده) دوست شدم و بعد از یک سال عاشق هم شدیم و بهش پیشنهاد ازدواج دادم به شرطیکه وقتی ازدواج کنیم که درس من تموم شده باشه و اونم قبول کرد تا اینکه 1سال پیش دختر دوست بابام بهم زنگ زدو کم کم ناخواسته با اون در ارتباط بودم و چند ماه پیش به من گفت از نوجوونی عاشق من بوده و منتظر تماس من بوده ومن بهش گفتم من دوست دختر دارم و لیلا به من گفت از سپیده جدا شم تا باهم باشیم من هم چون عشق نوجوونیمو پیدا کرده بودم پیش خودم گفتم از سپیده جدا میشمو با لیلا ادامه میدم ولی وقتی به سپیده گفتم از هم جدا شیم تا مرز دیوونگی رفت یبار هم خودکشی کرد به من میگفت حاضرهست کار کنه و خرج منم بده وهرکاری من بخوام انجام میده ولی ترکش نکنم منم وقتی حالو روزشو دیدم بهش گفتم باشه و ایندفعه به لیلا گفتم نمیتونم با تو باشم و بعد از یک هفته دوستش به من زنگ زد که حال لیلا خیلی بده و همش گریه و زاری و...خلاصه الان 2و3 ماهی هست که با هردوتاشون هستم و عذاب وجدان شدیدی دارم خیلی عذاب می کشم وقتی پیش هر کدومشون هستم به من میکن بگو فقط مال منی بگو عشق منی ومنم وقتی برق عشقو تو چشاشون میبینم اونوقت دوس دارم بمیرم.هر دوتاشون هم سن من هستن و هر2تاشون بینهایت زیبا هستن هر 2تاشون خواستگارای زیادی دارن منم بهشون میگم برید خوشبخت شید میگن یا با تو ازدواج می کنم یا خودمو می کشم حالا من موندم چیکار کنم
-
RE: تورو خدا کمکم کنید
تقصیر خودته
به نظر من بهتره بببین کدوم یکی رو میخوای نه برای دوستی برای زندگی و چقدر دوسش داری
بعد خیلی منتطقی واقعیت رو به اون یکی دیگه بگو
انشالا که خدا کمکت میکنه
-
RE: تورو خدا کمکم کنید
آره تقصیر خودمه فکر می کردم عشقو عاشقی بازیه ولی حالا به هیچ کدومشون نمی تونم بگم بهت دروغ گفتم چون هر دوشونو دوس دارم و وقتی ازم می خوان که بگم دوسشون دارم یا نه نمی تونم بگم نه . دارم دیوونه میشم .به خدا آدم پستی نیستم.تو وضعیتی گیر کردم که نه راه پیش دارم نه پس.فقط اگه ادامه پیدا کنه آبروی خودمو خوانوادم میره
-
RE: تورو خدا کمکم کنید
واقعاً که . انسان چقدر باید خودخواه باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
شمائی که هنوز قدرت تصمیم گیری ندارید چرا وارد بحث ازدواج شدید ؟ شما که معیارتون با توجه به نوشته هاتون زیبائیه فکر میکنید میتونید بار یه زندگی رو به دوش بکشید ؟
بس کنید آقا ! دست از این استیصال و درموندگی بردارید . دل شما مگه هتل 5 ستاره ست که هر کی از راه میرسه بفرمایه داخل .
اگه حتی دلتون واسه اونا نمی سوزه واسه خودتون یه کم بیشتر ارزش و شخصیت قائل باشید .
شما هنوز درگیر احساسات دوران بچگی تون هستید . هر چی که خوبه مگه باید مال شما باشه ؟
بنشینید معیارهاتونو مشخص کنید ، هدفتون از ازدواج و تشکیل زندگی . و بعد به لیلا و سپیده امتیاز بدید هر کدوم که امتیاز بیشتری آوردن اونو انتخاب کنید . البته به دور از احساسات خام .
و یک تصمیم قاطع و محکم بگیرید . و راه هر بازگشتی رو هم ببندید!!!!!!!!!!!!!!
موفق و پیروز باشید .
-
RE: تورو خدا کمکم کنید
دوست من به نظرم هردو رابطه رو تا مدتی کات گن. شما هنوز تکلیفت با خودت روشن نیست وای به حال اینکه بخوای مسئولیت یکی دیگه رو هم قبول کنی. برادر گرامی اول خودتونو بشناسید بعد وارد این راه بشید.
در مورد بی تابی اون خانم ها هم می تونی یک روز خیلی جدی و محکم و منطقی باهاشون حرف بزنی و رابطه رو موقتا تموم کنی. اول تصمیمتو بگیر بعد این کارها رو بکن که دوباره با یک تلفن و زاری سست نشی. برادر خوبم می تونی با مطالعه کتاب های گوناگون به خودشناسی دست پیدا کنی .