-
کمک ب همسرم خیانت کردم
سلام . کمکم کنید تو رو خدا . من وارد ی رابطه اشتباه شدم با خواهرزاده همسرم . این رابطه خیلی نزدیک شده. در اوج احساس قولها . قرارهایی گذاشتم ک عمل کردش غیر ممکن مثل فرار و ....الان گیرکردم . ازطرفی میخام تموم کنم میگه منو بازی دادی ازطرفی کاری ازم برنمیاد میدونم تهش بی ابرویی و تباهیه . تا میخام تموم کنم میگه زدی زیر حرفات و نامردیو نمیزارم منو بازی بدی و بری با اون زندگیتو ادامه بدی و تا جوابشونمیدم مزاحمت ایجاد میکنه و من هم از ترس همسرم وهم درگیر شدن وجدانم باز ادامه میدم . توروخدا کمکم کنید . همه چی در خطره . خانوادش متوجه شدن ولی چیزی نمیتونن بگن . زودتر کمکم کنید. نمیدونم ب همسرم اعتراف کنم یا نه ؟خیلی میترسم ...
-
بهترین راه اینه که اگه همسرتون آدم منطقیه و شما هم رابطه تون فقط در حد حرف بوده! یه جوری سرپوشیده قضیه رو بهش بگید. در مورد رابطه تون و اینکه جه مدتی ادامه داره برای ما هم بیشتر توضیح بدید
-
اگر رابطتون به جاهای باریک و مسائل خیلی خصوصی نکشیده با همسرت حرف بزن بگو درگیر یه اشتباه شدم الان نمیخوام اشتباهمو ادامه بدم اون نمیذاره و تهدیدم میکنه
البته قبلش کامل با فامیل شوهرت که باهاش بودی حرف بزن و بگو قصدت بازی دادن نبوده و همین الانم اونی که بیشتر متضرر شده تویی نه اون
بهش بگو راضی به خراب کردن یه زندگی نشه هشدار لازمو راجع به حفظ ابروتون بده و اینکه اگه شوهرت بفهمه همونقدری که از زنش ناراحت میشه از خواهر زادشم میشه پس بخاطر خونواده بهتره همه چی تموم بشه و سکوت بهتره اگه باز راضی نشد راهی نداری جز اینکه خودت به همسرت بگی
گفتی خونواده ی اون پسر فهمیدن یعنی خواهر شوهرت درسته؟؟؟
در اخر متاسفم که بعضی از ما ادما به جای اینکه از اول به عواقب کارامون فکر کنیم به اخر که رسیدیم به اول فکر میکنیم
یک لحظه به شوهرت فکر کردی که اینکارت چقدر کمرشو میشکنه؟؟؟ اونم با خواهر زادش؟؟؟
راستی چند سالتونه؟؟؟
-
فکر میکنم ایشون آقا هستند.
-
نه من خانوم هستم .من واقعا درگیر شدم نفهمیدم چیشد ک این اتفاق واسم افتاد . به همسرم تقریبا گفتم و ان ادم اومد کلی منو تهدید کرد کتو با من بازی کردی ولی من نتونستم متقاعدش کنم ک مبور شدم جلو اتفاقات بعدی رو بگیرم همسرم ازم خیلی ازردس. اون ادمم رفت ب خونواده خودش همه چیو گفت .خیلی نگرانم ک چی پیش میادد اون گفت نباید میگفتی و باید همینجوری ادامه میدادیم تا ببینیم چی پیش میاد ولیواقعا من نمیتونستم اون؛شرایطو دیگه تحمل کنم .من در واقع خواستم اونم نجات بدم ک بتونه ب زندگی بهتری فکر کنه . نمیدونم واقعا من کار اشتباهی کردم ؟میترسم خونواده اون واضحتر ب همسرم توضیح بدن مساله رو چون من خیلی مختصر گفتم و وارد جزییات نشدم
-
با سلام
این تاپیک طبق بند 22 به انجمن آزاد منتقل م شود.
پاسخ:
شما باید با قاطعیت و بدون ترس ارتباطت را کاملا و یک مرتبه قطع کنید و نیاز نیست برای کسی توضیح دهید.
راههای ارتباطی مثل گوشی همراه و .... را هم حذف کن.
حتی اگر مدتی نیاز بود خودت را در خانه حبس کنی.
مطمئن باش این بهترین راهکار هست. هر چه باج بدهی، یا هر چه بترسی وضعت از هم اکنون بدتر می شود.
اگر بعد از این پست بنده ، حتی اگر یک کلمه دقت کنید حتی یک کلمه با آن آدم صحبت کردی یا پیامی با هر مفهومی رد و بدل کردی تبعاتش با خودت.
حالا که صد در صد پشیمونی ، توکل به خدا کن و از او کمک بخواه.