-
بازیابی خود بعد از طلاق
سلام دوستان
من قبلا هم اینجا تاپیک داشتم. بلاخره جدا شدم . نزدیک به سه ماهه. بخشی از حق و حقوقم رو تونستم بگیرم و بخش زیادیش رو بخشیدم. چون برای دادنش اذیت میکرد.
من اصلا دلم برای اون آدم و زندگیم تنگ نشده و اگه باز هم برمیگشتم به گذشته همین کار رو می کردم.
فقط مشکلی که دارم اینه که اصلا انگیزه برای هیچ کاری ندارم و مدام خودم رو با دیگران مقایسه می کنم و به شدت ناراحتم که چرا این قضیه برای من پیش اومده در حالی که کسانی که با من ازدواج کردن الان تو شرایط خوبی هستن و دارن با همسر و بچشون یه زندگیه عادی رو می گذرونن.
خیلی از خدا دلگیرم و همش میگم چرا اصلا باید یه همچین آدمی سر راه من قرار می گرفت. من همه چیزم رو از دست دادم از جمله کارم رو و تو این مدت نتونستم کار هم پیدا کنم.
وقتی به کارهای همسر سابقم فکر می کنم دیوانه میشم. همش میگم ای کاش منم اذیتش می کردم.
لطفا بهم کمک کنید از این حس های بد دور شم. ممنون
-
دوست عزیز من تلازه عضو شدم و الان میخواستم یه پست بزارم که پسا شمارو دیدم
من با همسرم دو ساله که مشکل دارم و هرروز بدتر شده اوضاع
شما که جدا شدید راحت شدید من هنوز جدا نشده مشکل شمارو دارم و همش فکر میکنم چرا این مشکل برای من پیش اومد
جون در همه زمینه ها موفق هستم غیر از زندگی مشترک. هر کاری هم کردم نمیشه که نمیشه
شاید خنده دار باشه که یه مرد اینجوری فکر کنه در حالیکه همسرم خیلی هم ناراحتی بروز نمیده
اما به نظرم این اتفاق مثل تصادف تو رانندگی هست یا اینکه یهو آدم بیخبر مریض میشه. چه میشه کرد دیگه باید قبول کرد مگه کسی که سرطان میگیره دست خودش بوده؟ اینم مثل اون
حالا من اگر یاد بگیرم چجوری میشه پست جدید زد حتما داستانم رو تعریف میکنم.
-
سلام. منم عضو جدیدم. به نظرم این حسها تا حدودی طبیعی هست، ی مقدار زمان لازمه تا از این چیزا فاصله بگیری، به خودت فشار نیار
به نظر من مدتیو سرگذاشتای مختلف همین سایتو بخون. البته اونایی که مشکل مشابه خودتو دارن بیشتر بخون.یه دفترم بردار و تمام محاسن و معایب خودتو و اونو بنویس و همچنین چیزایی ک باعث جدایی شدن
و در حینش زندگی اشخاص مختلف سایت رو هم مطالعه کن، چون باعث میشه که محاسن و معایبی که داشتین ولی توجهی بهش نبوده و یا مورد غفلت بوده کشف کنی و بهتر بتونی نقاط ضعف و قوت زندگیتونو در بیاری.
این کار هم باعث نگاه دقیقتر به زندگی قبلیت میشه و برداشتن درسای اون برای زندگی جدید و هم اینکه میبینی خیلیا مشکلات مشابه شما و حتی بدترم دارن و فشار کمتری بهت میاد
بنظرم چند وقتیو به اینکار اختصاص بدی خ خوبه
-
دوست خوبم وضع روانی تو کاملا طبیعیست لینک زیر در شناخت موقعیتی که در آن قرار داری کمکت می کنه
پايگاه اطلاع رسانی سلامت ايرانيان : دومين باردومين يار
-
سلام عزیزم من حست درک میکنم یکی ازآشناهامون بعد۱۵سال زجر واقعا زجرکشید هرزجری که فکرش کنی،شوهرش معتادصفر شده بود که مدام زندان بود زنش مدام کتک میزد به قصدکشت میزد با زنهای زیادی رابطه جنسی داشت طوریکه زنش میترسید ازش مریض بشه خرج این زنها میداد اماخرج زن وبچش نمیداد تااینکه زنش مجبورشد به قصدکشت کارکنه که هزینه هازندگیش بده وشوهرش زورگیری ازش پول میگرفت چندبارهم برای جدایی رفت اما یا وساطت دیگران بود یاشوهرش قول میداد یابخاطرجدایی ازبچش برمیگشت تااینکه جداشد،فکرکن بعداینهمه سختی وبدی اما بازبعد طلاق شدیدا افسرده شد این طبیعیه امابعد۶ماه کاملانرمال میشی کمتریکسال.بتظرم باعبادت وقران ودعا خودت اروم کن امتحانش مجانیه ضررنمیکنی
-
خانوم سحرناز عزيز
مشكلتون رو تا حدي خوندم ،مشكل منم خيانت هاي پي در پي همسرم بود و الان در شرف جدايي هستم
ولي من نميخام جدا شم اون ميخاد ، ميخاد خوشگذروني بكنه و مجرد باششه
اين فكر رو منم ميكنم هم سن شمام و وقتي همسالنم رو ميبينم ك بچه دارن و زندگي هاي خوب (اصلا حسادت نميكنم اصلاً) ميگم چرا زندگي من اينطوري شد انقد داغون
متاسفانه الان يه ناراحتي برامون پيش اومده و خيلي وقته از خودم يادم رفته بود ،
من سر كار ميرم و اصلا نميخام از كار دور شم چون وقتي ادم بيكار ميشه و هدف نداره خيلي مشكلات بيشتر ميشه
سعي كن سرت گرم باشه