بافردی که خواستگار دختر داییم بوده چگونه برخورد کنم؟
سلام.من یک خانم هستم و 26 ساله هستم
خیلی خلاصه بگم اخیرا با یکی از فامیل های نسبتا نزدیک که به مدت دو سال خواستگار دختر دایی من بوده و شاید هنوز هم باشه ارتباطات خانوادگی مان بیشتر شده .البته در گذشته هم ارتباطات زیادی داشته ایم.و به نحوی غیرمستقیم طالب من هستن .البته این اقا پسر قبل از خواستگاری از دختر دایی من خیلی به خانه ما رفت و امد میکرد وکم و بیش بهه من توجه داشت که من نادید میگیرفتم و شاید البته شاید این دلیلی شد که او به خواستگاری دختر داییم برود. البته دختر دایی من از لحاظ خانوادگی و مادی در شرایط بهتری نسبت به من قرار داشته و دارد و در دانشگاه غیر دولتی یک رشته نون و ابدار قبول شده و اخیرا به په پایان رسانده و من دققیقا نمیدونم مخالف ازدواجشان خود دختر بوده یا خانواده اش.
نکته ای که باید بگویم اینه که این اقا زمانی که من البته نمیدانستم و خواهان این دختر بود رفتارهای نه چندان مناسبی با من داشت مثل اینکه زمانیکه به خانه ما می امدند و من به پذیرایی میومدم بدون توجه خاصی این جمله رو میگفت که من برای خودم کسی رو دارم.که من نه برایم مهم بود نه توجهی میکردم.یا یکی دوبار زمانیکه کنار دایی و زن دایی بودیم رفتار بسیار بدی با من داشت که یعنی چیزی رو به خودت نگیر. که من باز اهمیت نمیدادم
برای خودم من مهم اینجاست که بهرحال انها دختر دایی من رو در ابتدا به من ترجیح دادن و الان بعد از کلی پیگیری از انها ئ ناامید شدن از انها به ارزانی و راحتی میخوان صاحب من بشن چون میدونن من یکم ضعف جسمی دارم.
سوالی هم که اینجا برام پیش میاد اینه که ایا دختر دایی من در ابتدا به اینها روی خوش نشان داده که یکی دوسال خواستگارش بودن یا اینها خودشون خواشتکارش بودن؟ اگه از اول روی خوش بهشون نشون نمیداد مثل من هم خواستگاریش میرفتن یا نه؟
این رو در نظربگیرید موضوع من خیالبافی نیست و اونها منتظر روی خوش یا لبخندی از من هستن زمانیکه موضوع ازدواج تو بحث پیش میاد
حالا شما دوستان نظرتون در این موارد چیه؟ تجربه هاتون چی میگه؟ بازهم بگم که این اقا با هم من و دختر دایی من نسبت فامیلی دوطرفه نسبتا نزدیکی دارن
- - - Updated - - -
و دلیلی که باعث شده من درباره این فرد الان فکر کنم علاقه من برای شانا شدن با شخصیت این ادم هست که البته اگه دوستانی بتونند من رو راهنمایی کنن که شاید ارزشش رو نداره .از این هم صرفنظر میکنم و مثل گذشته و بی توجه به این ادم میشم