RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
همه ما خودمون رو از ديگرون بهتر مي شناسيم و مي دونيم كي هستيم و چكار مي كنيم ولي متاسفانه اون خود واقعيمونو نشون نمي ديم و نقابي كه ديگرون پسنده به صورت مي زنيم و از اينكه شناخته بشيم اونطوري كه هستيم مي ترسيم.
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
سلام هاله نو. خوب بود بخصوص پست دومت که حرف دل من بود. چی میشد یه روزی هممون این نقاب رو از صورتمون برمی داشتیم.
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
سلام.جالب بود.
با اجازه از هاله نو.من یاد گرفتم به اندازه ی آرزوهام (هدفهام)تلاش کنم .
یاد گرفتم که اگه کسی رو دوست دارم ولی اون من رو دوست نداره .ازش متنفر نباشم (هیچ اتفاقی در زندگی فراموش نمی شه)بلکه مثل آدمهای باهاش برخورد میکنم که اهمیت چندانی برام ندارن و بود ونبودشون برام فرقی نمیکنه.:D
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
سلام
اومدم كه بعد از مدتي بگم من پذيرفتم كه فقط دو نفر از دوستان تالار جواب اين موضوع را دادند. و مهم نيست كه ديگران چرا فقط نگاه كردن و رفتن مهم اينه كه حداقل يه نگاهي كردن.
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
آدم هر چقدر در مورد خودش بدونه کمه . وسعت وجودی ما تا بینهایت ادامه داره و من به شخصه تنها بخشی از توانایی هام و استعدادهامو شناختم. حتی من هنوز دقیق نمی تونم واسه سرنوشت خودم تصمیم بگیرم و این یعنی خیلی راه مونده تا خودمو بشناسم . روح وسیع و والا مرتبه من هنوز خیلی جا واسه شناخت داره . گاهی وقتا بعضی سئوالا ما رو وادار می کنه تا بیشتر به خودمون فکر کنیم . ممنون از هاله نو .
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
قربون صفا و صميمت همتون
پاراميس جان با حرفت موافقم كه روح وسيع همه بريا شناخت خيلي جا داره ولي بنظرت اين فرصتهاست كه سراغ ما مياد يا ما هستيم كه سراغ فرصتها مي ريم؟ چه خوب بود كه قبول مي كرديم فرصت زيادي براي شناختن و فهميدن نداريم و بايد تا مي تونيم دنبال اين فرصتها از هر طريقي و كسي باشيم. من اعتراف مي كنم كه شناخت بيشتر و دقيقتر خودم و خدا و اطرافيانمو مديون يه شخص غيرمسلماني هستيم كه مسيحي بود ولي اونقدر خدارو براي من ملموس كرد كه من تا بحال از هيچ كسي نشنيده بودم. هيچ وقت يادم نمي ره وقتي كه رفتم پيش يه حاج آقايي كه مثلا لباس... تنش بود و سوالمو مطرح كردم و اون بجاي جواب دادن به من گفت برو و اين فكرها رو نكن چرا كه كافر ميشي و من چقدر از اين افراد و ... متنفر شدم ولي بطور اتفاقي با اين نويسنده برخورد كردم و اون چقدر قشنگ جوابمو داد. واقعا كه فرصتها رو نبايد از دست داد
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
آخی امروز که داشتم ارسالهامو چک میکردم دیدم که چقدر زود گذشت و من نفهمیدم
وای خدای من چه زود سه سال گذشت و من توی این تاپیک(کاش میتونستیم بپذیریم) چی نوشتم و چی شنیدم.
باورم نمی شه که سه سال بزرگتر یا به قولی پیرتر شدم. جای دوستمون نقاب خالی که با دیدن اسمش نبودنشو بیشتر حس کردم.
بذارید اضافه کنم به این جمله که کاش میتونستیم بپذیریم که دوستان میرن و تنها یادشون می مونه پس بیاید اسم و یاد خوب از خود بجای بگذاریم.
RE: كاش مي تونستيم بپذيريم
سلام
ممنونم از تاپیک خوبتون
من تو زندگیم در شرایط های مختلفی بودم با آدمای زیادی برخورد داشتم یه قسمتی شو تو تاپیکم نوشتم اما کم شاید خیلیاشو نتونم هیچ وقت براتون بگم
اما
باید بپذیریم که محدود و مخلوقیم باید بدونیم زمان سریع تر از ما حرکت میکنه باید بفهمیم که مرگ بیشتر از اینکه ما به یادش باشیم به یادمونه
باید بخواهیم که بپذیریم که بدونیم که بفهمیم