RE: من هنوزم غم دارم و گریه
عسل خانم سلام
چرا خودت رو ناراحت می کنی ؟
مطمئن باش اگر اون آقا پسر قصد ازدواج با شما رو داشت می تونست خانوادش رو راضی کنه پس خودش هم خیلی مایل به این کار نبود ه می دونی بیشترین شکست توی این عشق ها و اشنایی ها برای دختر خانمهاست چون زود دل می بندند اما نمی تونند به همین راحتی دل بکنند
حالا هم اگر می بینی واقعا گذاشته و رفته تو هم بی خیال اون شو با کارهای دیگه خودت رو سر گرم کن زیاد دعا بخون و نماز بخون با ارتباط با خدا و درد و دل با خدا سعی کن فراموشش کنی لیاقت تو خیلی بیشتر از این هاست اون عشقش واقعی نبود وگرنه تو باید دیگه زیاد داستان لیلی و مجنون رو خونده باشی یا شیرین و فرهاد دیدی برای عشقشون چه کار کردند . پس قبول کن اون می تونه جز تو شخص دیگری رو هم دوست داشته باشه . ناراحت نباش به خدا توکل کن و سعی کن زیاد تنها نباشی که بشینی و به اون فکر کنی البته چند روز اول یا شاید هفته اول این حالت در شما باشه اما کم کم سعی کن فراموش کنی خودت هستی که می تونی فقط به خودت کمک کنی و هیچ کسی نمی تونه کمکت کنه چون ما فقط حرف می زنیم اما عمل با شما ست .
امید وارم توی پست بعدی بنویسی که حالت خوبه و بیش از پیش خدا رو دوست و همراه خود قرار دادی .
RE: من هنوزم غم دارم و گریه
سلام عسل جون
قصه ي شما دوست گلم قصه ي قديمي اي نيست ... اگه تو اين تالار بگردي ميبيني عزيزم .
ميدونم خيلي سخته . خيلي خيلي سخته ... خود من هم با اينكه حدودا 2-3 هفته گذشته و تقريبا قطع ارتباط كرديم هنوز گاهي ميشه كه شبها با بغض ميخوام و صبح توي خيابون نا خود آگاه اشك از چشمام جاري ميشه و نميتونم جلوي خودم رو بگيرم ولي الان ديگه مثل اون روزهاي اول نيست كه صبح تا شب كارم شده بود گريه و چشمام ورم كرده بود ... هفته ي اول يك ذره هم آروم و قرار نداشتم ولي الان دارم آروم تر ميشم .... نميگم كه از يادم رفته ... هنوز هم هر 1 ربع يك بار سر كلاس يا توي خونه موبايلم رو چك ميكنم به اين اميد كه شايد باهام تماس بگيره ولي .....
ميدونم عزيزم خيلي سخته ولي بدون خيلي از آدم ها هستن كه مشكل تورو دارن و شايد مشكلشون از تو هم بد تر باشه ... عزيز دلم اين گريه ها ي شبانه تا يك هفته طبيعيه ولي بعدش كمتر ميشه ( چون به خدا ديگه رمقي برات نميمونه كه گريه كني و تو اين يك هفته با گريه غم هات رو ميريزي بيرون و بعد از اون تحملش برات كمي آسون تر ميشه .... نميدونم كه چقدر طول ميكشه كه فراموشش كني ولي ميدونم كه بعد از يكي دو هفته حالت بهتر ميشه و از حال و احوالات مياي بيرون
موفق باشي عزيزم
اميدوارم خدا كمكت كنه كه بتوني راحت تر با اين مسئله كنار بياي
فقط بدون كساني هستن كه بتونن دركت كنن و همدردت باشن
RE: من هنوزم غم دارم و گریه
سلام عسل جون من هنوز نخونده اشكام جارى شدند منم مثل خودت اما من ازدواج هم كرده بودم خانوادم منو از بهترينم جدا كردند و با يه دروغ دنيا رو رو سرم خراب كردند الان دماه رفته از جدايى ام هنوز يه روز نشده يه ثانيه نشده كه من بخوابم شايد باورتون هم نشه البته شوهرم هم شايد از خداش بوده كه اصلا سراغم نيومد حتى يه تلفن هم نكرد بعضى ها حرفششون اينه كه بعد دوسه هفته كم كم خود بخود فراموش ميشه عشق .اما دروغه فراموش شدنى نيست مثل زخم تاتو است كه تا ابد تو قلب ميمونه ولى برات عزيزم ارزو خوشبختى ميكنم ان راهى كه دروسته انتخاب كن تا ميتونى خودتو به خدا نزيك نزديكتر كن التماس دعا
RE: من هنوزم غم دارم و گریه
من هم 12 سال يكنفر را دوست داشتم كه آخرسر ناچار شدم از او جدا شوم.
من هم گريه مي كردم.
يك آهنگ، يك مكان، يك لباس و يك جمله دائم مرا به ياد او مي انداخت و اشكهام سرازير مي شد اما چيزي كه توانست به من كمك كند ديد درست و آگاهانه از اتفاقي كه افتاده و صلاحي كه درش بوده بود. دائما با خودم مرور مي كردم كه اين بهترين كار بود و يا اينكه مرور مي كردم كه اگر مي ماندم ديگر فايده اي نداشت و من به او نمي رسيدم. وقتي واقعيتها از جلوي چشمهام كنار نمي رفتند باعث مي شدند كه راحت تر با مسئله كنار بيايم.
وقتي كه احساسي مي شدم به محض اينكه بغض گلويم را مي گرفت فضا را عوض مي كردم، به دوستهايم تلفن مي زدم، تلويزيون تماشا مي كردم، لباس مي پوشيدم و مي رفتم بيرون و هزاران كار ديگر كه باعث مي شد بغضم به گريه تبديل نشود. كم كم توانستم به وضع موجود عادت كنم. الان كه چند ماه است گذشته حال و اوضاعم خيلي بهتر است از او به عنوان يك خاطره خوب و يا يك دوست خوب و يك تجربه خوب ياد ميكنم و اصلا در وادي گريه و اشك و اين حرفها هم نمي روم. كافيست كمي صبر كنيد.هر انساني خيلي زودتر از آنچيزي كه فكر كنيد مي تواند به محيط عادت كند.
RE: من هنوزم غم دارم و گریه
در شرایط فعلی از اینکه در عشق و رابطه ات شکست خورده ای افسرده ای ولی این نفرین کردنها به دلیل بار منفی که دارد کار درستی نیست عزیزم به نیمه پر لیوانی که در دست داری نگاه کن . جه چیز خوبی در این رابطه به تو داده شده ؟!برو خدارا شکر کن که این آقا پسر و خانواده را در همین ابتدا ی دوستی و .. هر چه که بود شناختی که ادامه رابطه با آدمهای این چنینی این خواهد شد که تو ازدواج هم بکنی و بعد از مدتی با بچه یا بی بچه کارت به جدایی می کشه . الان از این میزان آسیبی که خورده ای این طور افسرده و غمگینی ، در آن روز می خواستی چه بکنی ؟ پس شانس آورده ای . بعد هم تجربه ای کرده ای خوشحال باش که این تجربه را داری . هیچ تجربه ای مفت و ارزان به دست نمی اید . حالا می دانی که از احساس و خودت باید مراقبت کنی و مفت و ارزان و با ساده اندیشی تمام روح و جسمت را در اختیار فرد نالایق ندهی . برای خودت ارزش قائل باش خودت را هم به خدا بسپار و از خدا آرامش بخواه . با نفرین امواج منفی که می فرستی مستقیما خودت آزار می بینی و برای خانواده و آن آقا پسر هیچ اتفاقی هم نمی افتد ولی وقتی یاد بگیری که باید بگذری و رها کنی آن وقت خدا می داند چکار بکند . آرآمش داشته باش. و شکر کن که خدا اینقدر دوستت داشته .
RE: من هنوزم غم دارم و گریه
سلام
من هم مثل شما 8 سال با یک دوست بودم به خواستگاریم آمد ولی خانواده ها راضی نشدند ما رابطه جنسی با هم داشتیم . ÷رده بکارتم را برداشت و با هم خیلی خوش بودیم . حالا بعد از 8 سال رفت و ازدواج کرده و من هم با این ننگ دارم دست و پا می زنم و کارم شده گریه و دیگه هیچ چاره ای ندارم جز اینکه خودم ایندم و خراب کردم و همش گریه می کنم . خودم کردم که لعنت بر خودم باد . کاش هیچ وقت باهاش دوست نمی شدم