به پسر خاله ام بگم دوسش دارم ؟ مایلم با او ازدواج کنم

سلام دوستان عزیز امیدوارم شاد باشید و از تک تک لحظه هاتون لذت ببرید
من 18 سالمه و 4 ساله عاشق پسرخالم شدم که 27 سالشه ما خیلی با هم صمیمی هستیم و تقریبا هر روز کنار هم هستیم
حتی چند بار تنهایی خرید یا رستوران و ... رفتیم
فکر میکنم اون هم دوستم داره مطمین نیستم ولی معمولا واسه تیپش از من نظر میخواد یا واسه خرید از من کمک میگیره کلا توجه بیشتری به من نسبت به بقیه داره
اما میترسم به عنوان خواهرش به من نگاه کنه بعضی وقتا حتی بهم میگه خواهر جون ... من که بهش میگم داداشی ناراحت میشه !
چند بار میخواستم بهش بگم دوسش دارم ولی جراتشو ندارم بنظرتون چیکار کنم .. بهش بگم ؟؟
آخه کم کم باید ازدواج کنه اصلا دوس ندارم از دستش بدم یا بعدا افسوس بخورم که اگه بهش میگفتم شاید الان وضعم این نبود و ...

اصلا لزومی نداره شما ابراز کنی بلاخره این همه در ارتباطین اگه شما رو مناسب ازدواج بدونه وبهترین گزینه برای انتخابش باشین حتما خودش اقدام میکنه
شما فقط یه خورده ازش دور بشین به نظرم اینقدر صمیمت شاید همون حس خواهر بودن رو بهش بدین چون اختلاف سنیتون هم کمی زیاده
اونقدر بهش نزدیک شدین که اجازه نمیدین بهتون فکر کنه چون احتمالا همیشه دم دستش هستین.
باز هم میگم شما اصلا هیچ ابراز علاقه یا پیشنهادی نکنین!!!!!!

اولا افرین به شما واسه اینکه بهترین راه انتخاب کردی ومنطقی عمل میکنی شقایق منم حدود سن تورو دارم به نظر من به زبون نیاری برات خیلی بهتره ویه عمر خودتو از تحقیر وتوهین (البته خدای نکرده)راحت کردی مردا بعضی موقع ها تو این لحظات جو زده میشن وناگهان از چشمشون اون طرف میفته چون توی فطرتشون هست که زن اویزون رو دوست ندارن ودوست دارن خودشون چیزی کشف کنند به هرحال در جامع ما شرایط طوری هست که معمولا مرد اول احساسشو بیان میکنه ونیاز میکنه وزن ناز اونم خودش این میدونه پس منتظر نیست تو شروع کنی که اگه همچین انتظاری داشته باشه باید تو عشقش کمی شک کرد با این کار اولین قدم رو توی دم دستی بودن براش برداشتی شاید اگه از دستش بدی افسوس بخوری که وای رفت ولی مطمین میشی تورو نخواسته اما اگه تو بگی واون قبول نکنه دیگه از افسوس میخوای سر بزاری به بیابون وچقدر تحقیر میشی واگر هم قبول بکنه برای همیشه اون قدم اول که مهم ترین خاطره رو میسازه تو ذهنت دوست داشتنی نخواهد بود ممکنه فکر کنه دختر بدی هستی وحجب وحیا نداری وازت دلزده بشه یا زیادی مغرور بشه وبره دمبال کس دیگه علارغم اینکه دوست داشته باشه یا بعدا اجازه هر توهینی به خودش بده حتی دیدی بعضی دخترا که واقعا به شوهرشون کم ابراز علاقه مستقیم میکنند بجاش بیشتر خاطرشونو میخوان وچقدر دخترا که میگن کاش هیچوقت نگفته بودم دوسش دارم
اما طوریم نباشه اون فکر کنه تو علاقه بهش نداری یا فکر کنه فکرت جای دیگست یا کلا سرد باشی بهتره تو شرایط مهیا کنی و اون ادامه بده واول بیان کنه در ضمن شقایق عزیز به صرف علاقه داشتن نباید تصمیم گرفت کمی هم نگاه کن ببین واقعا ویژگی هاش مناسبه اینکه فامیل نزدیکید مشکل ساز نیست اینارم دقت کن

ممنون که راهنماییم کردید ♡
ولی اون با بابام خیلی راحته واسه همین بهش گفته یکی رو دوس داره که هرگز حاضر نیست علاقشو بهش ابراز کنه چون میترسه غرورش خورد بشه
البته اینو بابام بهم گفت
واقعا گیج شدم ..

سلام

دختر خوب بهتره از خانواده ات کمک بگیری . خوبه پسر خاله شما هست میتونی با مادرت در میون بگذاری و خودت هم . دردسترسش نباشی یعنی فاصله بده و ریش و قیچی را بده دست بزرگترهات که با عقل و دریات پیش ببرند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

سلام

دختر خوب بهتره از خانواده ات کمک بگیری . خوبه پسر خاله شما هست میتونی با مادرت در میون بگذاری و خودت هم . دردسترسش نباشی یعنی فاصله بده و ریش و قیچی را بده دست بزرگترهات که با عقل و دریات پیش ببرند

---

فرشته مهربان کامنت گذاشته !!!!!!
درست میبینم؟
:227:

حالا این مهم نیست
مهم این هست که فرشته مهربان این ارتباط را تحریم نکرده

به نظر من بهتره که این ارتباط در مرحله اول قطع شود
اگه قضیه ازدواج مطرح شد که خود به خود دوباره این ارتباط شروع میشه
و گرنه این خود شما هستی که به شدت اسیب میبینی ار این ارتباط به این شکل
و بعد هم اگه ایشون پا پیش نمیذاره برای خاستگاری اصلا به صلاح نیست که خود شما پا پیش بزاری :81:
(همان طور که فرشته مهربان گفتن عمل کنید )

چه ایرادی داره بهش بگو دوسش داری.