-
شوهرم خیلی دهن بینه
سلام به تمام دوستان من 1 ساله که ازدواج کردم با شوهرم وقتایی که با هم هستیم مشکل نداریم اما کافی بریم خونه مامانش انقدر شوهرم رو پرمیکنه که می اییم خونه دعوامون میشه اونا دوست دارن همیشه ما صبح وشب اونجا باشیم همش تیکه می ندازن ما حداقل هفته ای 2 بارو اونجا میریم من دوست ندارم شب اونجا بمونیم اخه خونمون 10 دقیقه هم فاصلش نیست ولی اونا خیلی نسبت به این موضوع پافشاری میکنند انقدر به پسرشون میگن .الانم دیگه یه روز تعطیل ندارم تو خونم پنجشنبه که میشه شوهرم میگه برو خونه مامانم بریم هم جمعه شب میاییم توی حسرت یه ناهار 2نفره هستم خیلی اذیت میکنن میرم همش تیکه میندازن یه کاری میکنن شوهرم با من دعواش شه انقدر پر میکنن به شوهرم میگن برو مسافرت با دوسات مادر شوهرم می گه همش از کسایی حرف میزنه که به زن هاشون خیانت کردن همش جلو شوهرم میگه نگاه کن چه پسری تربیت کردم قدرشو بدون اگه این نصیحتشو بیاد به خودم بگه میگم حتما دوستم داره وداره منو اگاه می کنه ولی اون قصد دیگه ای داره چرا جلو پسرش میگه خیلی تو زندگیم دوست دارن تسلط داشته باشن من تو عروسیم هم روزگار خوبی نداشتم خیلی اذیتم کردن منو خورد کردن چون پدر م فوت شده سو استفاده میکنن الان که دارم مینویسم اشکام می ریزه من الان تو حسرت اینم که مامانم رو ببینم چرا اقایی که دوست داره هر روز خونه مامانش باشه لااقل ماهی یک بارمنو به دیدن مامانم ببره اینم بگم شوهرم با مامانم مشکل نداره وقتی میره اونجا جز احترام چیزی نیست خودشم اینو میگه ولی نمی دونم منو ماهی یک بارم نمی بره الان از فروردین یک بار رفتم خونه مامانم وقتایی که میگه بریم خونه مامانت نمیدونید به خدا تا خود صبح از خوشحالی بیدارم اخه چرا باید روزگارم این باشه
-
درود
اول اینکه خدا پدرتونو رحمت کنه و روحش شاد باشه.
یه بار تو جمع خصوصی و دو نفرتون که اتفاقا حال هر دوتون هم خوبه بشین باهاش حرف بزن,باهاش درد دل کن و بگو که: منم دوست دارم هفته ای دو سه روز مادرمو ببینم.با زبون خوش بهش بفهمون که مثلا آخر هفته ها رو برای خودتون نگه دارین.بهش سرکوفت نزن و جلوش از مادرش بد نگو.سیاست داشته باش خواهر من.
خانماااااااااااااا لطفا توجه کنن ما مردا همینجوری که عاشق همسرمان هستیم:43: عاشق مادرمان نیز هستیم :227::43:ولی به خدا قسم, نمیخوایم مادرمونو بین رابطمون قرار بدیم.
به این فکر کنید که اگه هر کدام از شما روزی پسر دار بشین از پسرتان چه انتظاری دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میشه بگید علت تاخیر در دیدن مادرتون چیه؟قصور شوهرتون و یا دوری راه و مشغله زندگی؟
-
سلام روزهایی که خیلی حالش خوبه امتحان کردم گفتم ولی فرداش بدتر میکنه شوهر من یه ادمیه وقتی بهش میگی لجباز تر میشه مثلا یه بار که حالش خوب بود بهش گفتم هر چند بار که تو هفته میخوای بری خونه مامانت برو من مشکل ندارم فقط شب نمونیم یا همین موضوع مامانم بهش میگم منو خونه مامانم ببر مامانم هم واسم پدر بوده هم مادر درست نیست ما باهاش اینطوری برخود کنیم منو از 2 سالگی با بی پدری بزرگ کرده ازدواج نکرده الان اون دلخوشی زندگیش ما هستیم اول گوش میده انگار که حرفت رو تایید کرده بعد فرداش بدتر میکنه. فاصله خونه مامانم 30 مین اخه راهمون هم زیاد نیست بگم بخاطر راهه .