دختر هجده ساله و مشکلاتش

سلام من سایه هستم هیجده سالمه تک فرزندم یه سری مشکلات تو زندگیم دارم که نمیتونم حلشون کنم میخواستم اگه کسی میتونه لطفا راهنماییم کنه خیلی ممنون.من بسیار ادم منفعلی هستم و نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.خیلی سست اراده هستم تو کارام.مثلا تصمیم میگیرم درس بخونم ولی به جاش تلویزیون میبینم.سال 94 باید کنکور بدم ولی هیچی نخوندم مجبورم یه سال دیگه بمونم پشت کنکور فوق العاده ادم افسرده ای هستم و اصلا دوست ندارم زندگی کنم .اعتماد به نفسم خیلی پایینه.تو روابطم با دوستام مشکل دارم همش میخوام همه رو راضی نگه دارم حتی برای راضی نگه داشتنشون از علایق خودم میگذرم اگه با کسی به مشکل بخورم حتی اگه اون مقصر باشه عذاب وجدان خفم میکنه.هیچ چیز خوشحال کننده ای تو زندگیم نیست از خودم متنفرم حوصله هیچ کاری رو ندارم همه تحقیرم میکنن احساس میکنم تو باتلاقی گیر کردم که نمیتونم خودمو بکشم بیرون .هیچ انگیزه ای واسه درس خوندن ندارم همش به خودم میگم باید درس بخونی ولی بازم تنبلی اراده ضعیف منو شکست میده...حوصله زندگی کردن ندارم اگه از رفتار کسی ناراحت بشم نمیتونم بهش بگم و همه رو میریزم تو خودم .بسیار ادم خجالتی و پراسترسی هستم.فک کردن به هیچ چیز به من انگیزه نمیده من یه مرده متحرکم تو رو خدا بهم کمک کنین.لطفا بهم بگین چه جوری میتونم سخت تلاش کنم و درس بخونم تا سال نود و پنج یه دانشگاه خوب قبول شم.من وقتی کتابو باز میکنم حالم ازش بد میشه و از درس متنفرم خواهش میکنم کمکم کنید

سايه خانوم احتمالاً اين مشكل شما از يه جا شروع نشده يا اوج نگرفته؟ امكان نداره مطمئناً از يه جا يه مشكل باعش شده اوج بگيره اما برخى از اين رفتار ها تو اين بازه ى زمانى عاديه اما نه اينكه اين قدر افسرده باشيد.اگر نمى گوييد كه هيچ ولى اگر بياد نمى آوريد سعى كنيد بياد آوريد در ضمن اينجا كسى هويت كسى را نمى فهمه خجالت نكشيد لطفا.وگرنه در غير اينصورت طبيعى نيستند اگر به فكر راه حل هيتيد احساسات و مشكلات خود را بيان كنيد در صورت عدم تمايل مى توانيد به يك مشاور مراجعه فرماييد .عزيز، ما اينجاييم به هم كمك كنيم.