با سلام
مردی 29 ساله هستم که پارسال با دختری 25 ساله عقد کردم
متاسفانه بدلیل اینکه خانواده همسرم خیلی مذهبی بودن شرط کردن بعد از 3ماه آشنایی عقد کنیم یعنی کاملا سنتی و من از روی اشتباه پذیرفتم
بعد از مدتی متوجه شدم که خانمم پر از نیازهای مالیه و منو تحت فشار میذاره اولش فکر کردم طبیعیه ولی بدتر و بدتر شد هر چقدر بهش پول دادم نیازهاش بیشتر شد خانواده زنم خسیس و پر توقع هستند تو این یک سال حتی سر عقد هم کادویی به من ندادند ولی زنم میگه تو باید برای حتی تولد اعضای خانوادم هم کادو بخری از طرف دیگه ب حرفم هم گوش نمیکنه هرکاری بخواد میکنه و هر جا بخواد میره خودش میگه من تو خونه بابام اختیارم با بابامه ناراحتی بیا عروسی بگیر ببرم خونت کم کم بحث ما به دعوا و قهر کشید تا جایی با خانواده منم درگیر شد اولش با وساطت پدرش کمی بهتر شدیم و قرار شد بریم پیش مشاور بعد از دو جلسه مشاور تشخیص داد که بیشتر خانمم مقصره بهش راهکارایی داد تا کمکمون کنه یکم خوب شدیم ولی بعد از مدتی دوباره با هم درگیر شدیم و زنم گفت مشاور میخواد زندگیمونو خراب کنه و تو میخوای مشاور در مورد آینده ما تصمیم بگیره
چند روز پیش وقتی برای روز پدر با کادو و شیرینی رفتم خونشون برای تبریک پدر و مادرش مخصوصا مادرش باهام درگیر شدن و مادرش هرچی خواست به خودم و خانوادم گفت البته منم عصبانی شدم و جوابشونو دادم و حدود یه هفته ست کلا با زنم قطع ارتباط کردیم
دیروز رفتم پیش مشاور و متوجه شدم که زنم و پدرش چند روز قبل رفتن پیشش و با مشاور هم درگیر شدن زنم به مشاور گفته تو داری زندگی مارو ازهم میپاشی
مشاور بهم گفت من هم به زنت گفتم هم به خودت میگم که آینده زندگی شما آینده خوبی نیست بهتره مسالمت آمیز از هم جدا شین اما زنم میگه من زندگیمو دوست دارم تو باید طلاقم بدی
مهرش 214تا سکه ست و باکره ست
من بهم ریخته ام و درست و غلطو نمیتونم تشخیص بدم به همه چیز شک دارم
ب نظر شما بهترین و عاقلانه ترین راه چیه؟