چگونه میتوانم در این شرایط برای ازدواجم قدمی بردارم؟
سلام به همگی، من به همراه خانواده ام نزدیک دوازده سالی هست که به تهران نقل مکان کردیم و قبلش در یه شهرستان کوچیک زندگی میکردیم یعنی وقتی من بیست ساله بودم... و تازه شیش سال هم من در شهر دیگه دانشجو و مشغول ادامه تحصیل در مقطع لیسانس و فوق بودم.. یعنی عملا دیده نمیشدم نه توی مهمانی ها ونه مسافرت ها، اعتراف میکنم کاملا عین کبک سرم توی برف بود و فقط دنبال درس و مشقم بودم و اصلا به ازدواج فکر نمیکردم و حتی دختر خیلی شاد و سرحالی هم بودم طوری که الان دلم خیلی برای اون موقع تنگ شده..متاسفانه ما در تهران کسی رو نداریم و کاملا منزوی هستیم یعنی اگرم جایی بریم خانوادگی و واسه تفریحه... دو تا از برادرهام هم اصلا ایران نیستند و جالبه که فامیل و خانواده زن داداش هام هم وقت عید تا عید میبینیم ، یعنی همه وصلت میکنند و خانواده اشون و ارتباطاتشون بیشتر میشه ولی با ازدواج دو تا داداش هام مخصوصا که از ایران هم رفتند خانواده ما کوچکتر شد، همه اینها رو گفتم که یعنی امکان معرفی و دیده شدن من نیست انگار، فامیل هامون هم که شهرستان هستند هم فقط از راه دور در حد احوالپرسی در تماسیم.. و از همه بدتر هیچکدوم فکر نمیکنند من و خواهرم خواستگار نداریم فعلا... قبلا داشتییم که رد کردن مامان و بابا..... این روزها محل کارم به شدت ازار دهنده شده.... خیلی احساس تنهایی میکنم... نمیخوام دختر حسودی باشم... ولی ترس هایی به جونم افتاده که نکنه سرنوشت من تنهایی... ایا اگر همون شهرستان خودمون بودیم من الان بازم تنها بودم؟ من چه قدمی میتونم بردارم برای ازدواجم توی این شرایط؟