مشکل بین من و همسرم راهنمایی میخوام
من و همسرم ۵ ساله ازدواج کردیم و یک پسر دو ساله دارم
توی این سالها همه جور حرف و برخوردی که فکرشو بکنین دیدم ولی فقط سکوت میکردم و هیچی نمیگفتم وفقط به همسرم میگفتم من و خواهر شوهرم هم سن هستیم وقتی که ما ازدواج اون مجرد بود و بیشتر اختلاف هامون باعثش ایشون بود تا این که ازدواج کرد و بعد از اختلاف هایی که با شوهرش پیدا کرد کمتر وارد زندگیمون میشد تا اینکه تصمیم گرفتم دیگه به کسی اجازه توهین ندمهفته پیش که خونشون بودیم جاریم و دامادش هم بودن شروع کرد به مسخره کردن من
که هرچی براش میخریدیم میگفته گرونه و چیز هایی که هیچ وقت اتفاق نیفتاده بود و این وسط دخترش هم شروع کرد با خنده رو به جاریم اره این اینجوریه و چیزهایی میگفت که داشتم شاخ درمیاوردم من هم فقط در جواب مادرشوهرم گفتم نه اینطوری نبوده و چون شوهرم خیلی وضع مالیش خوب نبوده منم سعی میکردم کمتر خرج بتراشم واسش شما بودین که هرچیزی میخواستم واسه خرید عقدم بخرم میگفتین گرونه بریم یک جای دیگه
چون واسه تمام خریدام بودحالا مادرشوهرم ناراحت شده که چرا من این حرفو زدم و گفته نمیخواسته مسخرم کنه و فقط میخواسته اطلاع رسانی کنم ششوهرم بهم گفت از نظر من کار بدی نکردی و حرف بدی نزدی ولی از دل مامانم در بیار چون هردفعه منو میبینه کلی بم حرف میزنه ممکنه این حرفاش باعث بشه طلاقت بدم و بچه را بر دارم برم شوهرم شدیدن از مادرش میترسه میگه من به مادرم هیچی نمیتونم بگم برو ازش عذرخواهی کن دیگه اعصاب حرفاشو ندارم
من کاری نکردم که بخوام به خاطرش از کسی معذرت خواهی کنم
لطفا راهنمایی کنید
شوهرم چه طور با مادرش صحبت کنه