چی کار کنم

سلام بر همگی بازم از دست مادر شوهرم و خانواده شوهر
به راهنمايی مدير سايـ و بقيه دوستان سعی کردم که توی اين 1 سال که با خانواده شوهر دعوا داشتيم البته اونا به من و خانوادم توهين کرده بودن من سعی کردم که به مادر شوهرم زنگ زده و به مناسبت های مختلف مثل روز مادرو تولد و ووووو بهش زنگ بزنم و هيچی هم به روی خودم نياوردم
هيچوقت روابط مثل سابق نشد ولی مسيله ای که منو ناراحت می کنه زخم زبون و زبون بد مادر شوهرمه که مثل مار نيش می زنه
الان می خوان برم ايران و دوباره قسم شده......ما الان بچه نمی خوايم به من می گه که بچه دار نمی شی نکنه عيب داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برای من مهم نيست که به من بگه ولی به مادر منم همش می گه دخترت چرا بچه دار نمی شه ببزش دکتر.....

مادر من مريضه مادر پدر من دکتر هستن و مادر پدر شوهرم بی سواد واقعا مادرم خداييش هميشه حرمتشو نگه داشته ولی از قيافه مادرم می فهمم که ناراحت می شه
به شوهرم همون اوايل گفتم گفت اون نظر مادرمه ما که به حرف اونا نيستيم !!!!!!!!11 سوالم اينه که بايد با شوهرم قبل از رفتن صحبت کنم؟ بايد اگر رفتم ايران و اونا مادر و خواهراش گفتن دوباره من بايد جئواب بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راه درست در مقابل اين حرفها چيه؟ ترو خدا راهنماييم کنيد؟ هميشه چيزی بهشون نگفتم و تو دلم ريختم ...آيا بايد جواب بدم؟

به نظر من بهترین کار اینه که همسرتون این قضیه رو مطرح کنن و بگن که خودشون قصد بچه دار شدن ندارن. بهتره از زبون شما حرفی زده نشه، وگرنه این کشمکش ادامه پیدا می کنه. قبل از رفتن با همسرتون هماهنگ کنید که اگه این بحث پیش کشیده شد، فقط همسرتون صحبت کنن تا کدورتی ایجاد نشه

آخه موضوع اينجاست که اونا معمولا به من تنها می کن و به خورشم تنها و يکبار که به خودش گفتم گفت من می گم باشه بچه دار هم می شيم وقتی بهش گفتم که خوب چرا اينجوری می گی می گه آدم که نبايد بحث کنه !!!!!!!!! اونا يه چيزی می گن ما چرا به خاطرش خودمونو ناراحت کنيم من خيلی از حرکاتشون ناراحت می شم ولی به خاطر شوهرم هميشه سکوت کردم تا چيزی پيش نياد

سلام سحر جون.من با نظر شاد عزیز موافقم.اما همیشه لازم نیست آدم سکوت کنه.ازخودت دفاع کن.خیلی موءدبا نه به مادر شوهرت بگو فعلا"قصد مادرشدن ندارم.از زندگی دونفرمون خیلی لذت میبرم و واسم مهم نیست این بین کی چی فکر میکنه.بهشونم بگو هروقت تصمیم گرفتم بچه دار بشم خبرتون میکنم فعلا"منتظر نباشین!!!
من که حرصم در میاد یکی اینجوری تو زندگیم دخالت کنه!واز یه آدم بیسواد نمیتونی بیشترازین انتظار داشته باشی...امیدوارم موفق باشی همیشه...

سلام گلها.
من از نظر شما عزیزان خیلی استفاده کردم ولی یکمی هم از andiya دل خور شدم بهتر است همه را با یک چوب نراند خیلی از آدمهای بی سواد هستند که از تحصیل کرده های این زمانه بهتر صحبت می کنند و بهتر فکر می کنند و یا بالعکس بهتر همدیگر را راهنمایی کنیم تا توهین به همه افراد و یا قشرها.
سحر1 خانم گلم بهتر از هر رفتار و گفتار دلخور نشی و نخواهی جبهه بگیری و کمی خودت را پشت همسرت مخفی کن یعنی بهتر بگویم اجازه بده او در بیشتر مواقع با مادر و خانواده خودش رو در رو شود چرا شما دلخور و ناراحت می شود. قبل از رفتن با همسرت صحبت کن و بگو من سکوت می کنم تا زماتی که شما از من در قبال آنها و صحبتهای که دلخوری پیش می آید در حضور خودم دفاع کنی ولی اگر زمانی فکر کنم شما کمی کوتاهی کنی خودم پاسخ می دهم ولی بهتر است شما صحبت کنید اینجوری نه شما درگیری فکری دارید که ناراحت شوید و همسرتان هم وظیفه خودش میداند که بیشتر حواسش به شما باشد تا به هر دوی شما خوش بگذرد.

سلام سحر عزیز
اول از همه باید به خودت بفبولونی که اونها رو همینطوری بپذیری تو نمیتونی اونها رو تغییر بدی. میتونی؟
پس نباید بیش از این از اونها انتظار داشته باشی . این خیلی مهمه
و دوم اینکه به شوهرت بگو یه دفعه جلوشون بگه که یکی از دوستامون خانمش حامله شده نمیدونم چرا به این زودی؟
من که فعلا" بچه نمیخوام اینجوری هم درباره خودتون گفتید هم اینکه هونها میفهمند که شوهرت فعلا" بچه نمیخواد

حالا كه نمي خواهيد فعلا" بچه دار بشيد هر وقت سئوال كردند بهانه هاي مختلف كاري وتحصيلي بيار و بهشون بگو سال ديگه تصميم داريد بچه دار بشيد . همينكار رو دارم انجام مي دم و هيچوقت سال ديگه هم نمياد ديگه كسي هم كاري به كارم نداره .

سلام عزیزم . منم با الینا موافقم . همین طوری که هستند قبول کن. در مورد بی احترامی به خانوادت هم یک تذکر جدی به همسرت بده که اون خودش بره با خانوادش صحبت کنه.
اگر هم در مورد بچه کسی حرفی زد بگو : مگه دست منه ؟!شوهرم بچه نمی خواد. اجازه من دست اونه. همیشه در مقابل خانواده همسرت توپ رو تو زمین شوهرت بنداز. تا کسی بهت حرفی زد بگو اجازه زن دست شوهرشه، هرچی شوهرم بگه. ( اینطوری هم اونا دیگه به تو حرف نمی زنن و هم همسرت کیف می کنه که خانوادش فکر می کنن همه کاره زندگی خودشه و بس!!! باور کن مردها لذت می برن جلوی خانوادشون اینطوری باشه که حرف حرف اوناست. من امتحان کردم) بذار تقصیر ها گردن اون باشه نه تو. شماهم تا می تونی سعی کن روابطتو باهاشون محدود کنی . وقتی بعد از یکسال احترام گذاشتن باز هم نتیجه ای نگرفتی و اونا حتی حرمت خانوادتو نگه نمی دارن پس این همه زنگ زدن و هی روابطو حفظ کردن شما برای چیه ؟؟؟ کمی فاصله بگیر. بی احترامی نکن ولی بذار اونا هم بفهمند شما انسانی و از خیلی چیزها می تونی ناراحت بشی. تلفن هاتو کوتاه کن. کمی سرد باش ولی بی احترامی نکن.
به نظر من سحر جان کلاهتو هفت تا اسمون بنداز بالا که پیش اونا زندگی نمی کنی و توی یک کشور دیگه ای !!! ( شوخی کردم) موفق باشی

برای مادر شوهرتون هر روز اسپند دود کنید ، تا مبادا با این اخلاقشان چشم زخمی چیزی بخورند .

سلام بر همگی خيلی ممنون از راهنمايياتون.........به نظر منم آدما همينن که هستن و عوض نمی شن آدم وقتب گير اين آدما می افته نمی دونه که بايد چی کار کنه
مشکل اينه که شوهر من از اول می گفت بهشون که من بچه می خوام به منم اوايل می گفت ولی بعد که توی زندگی رفتيم ديگه چيزی نمی گه ولی اونا می دونن که شوهرم عاشق بچش!!!!!!!!! شايدم جلوی خانوادش اينجوری می گه مه سحر نمی خواد من که نمی دونم.....
ولی من خودم نمی دونم که بايد چی بگم و چی جوابشونو بدم؟؟؟؟؟؟؟؟ بايد وقتی بگن عيب داری سکوت کنم يا جواب بدم
به شوهرم گفتم که بگو اصلا خودت بچه نمی خوای می گه که من چرا دروغ بگم و مادرمو ناراحت کنم اون مريضه و قصه می خوره