چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
جامعه ايراني با ورود به دنياي مدرن، تجربه نويي از جهان اجتماعي را گذرانده و حياتي تقريبا متفاوت با حيات سابق و نظم حاكم بر آن را طي ميكند.
مروري بر ادبيات نظري و تجربي خارجي متعدد پيرامون افزايش سن ازدواج دختران دلالت بر آن دارد كه اين افزايش عموما به خاطر تجربه مدرنيته و شاخصههاي آن از طرف جامعه در سطح كلان و دختران در سطح خرد، ذاتي حركت توسعهاي هر جامعهاي است.
نوشتار حاضر با ارائه يافتههاي يك تحقيق در سطح ملي، به اين موضوع ميپردازد كه چرا دختران ايراني ازدواج خودشان را به تاخير مياندازند.
اين تحقيق با مقايسه برخي متغيرهاي اساسي در بين 1291 نفر از دو گروه دختران متاهل (653نفر) و دختران مجرد (638نفر) 25تا44 ساله پنج استان تهران، مازندران، لرستان، خراسان رضوي و كردستان، به نتايجي دست يافته است كه شناخت آن در چرايي موضوع و دست يافتن به دادههاي بهتر براي تحليل موضوع به روشن شدن ابعاد ماجرا كمك مي كند.
افزايش تحصيلات دختران ايراني باعث استقلال فكري و آزادي هرچه بيشتر آنها از اطرافيان به خصوص والدين شده و در نتيجه كسب چنين آزادي و به عبارتي حركت از ازدواج ترتيب داده شده به ازدواج خودانتخابي، ازدواج را براساس معيارهاي شخصي تعريف كرده و آن را به تاخير مياندازد. براساس اين تحقيق ميانگين تحصيلات دختران مجرد برابر با 71/14 سال و دختران متاهل برابر با 95/12 سال است.
تحليل اقتصادي و شيءگرايانه دختران از ازدواج، سهم زيادي در افزايش سن ازدواج آنان داشته است. دختران مجرد با اين اعتقاد كه هزينههاي ازدواج، بيش از فايدههاي آن است، بر اين باورند كه ازدواج موجب ميشود تا آنها از برخي فرصتهاي ديگر خود (بهخصوص پيشرفت در تحصيل، كار و شغل) جا بمانند و هزينه اين فرصتها بيش از آن هزينهاي است كه فرد بايد با ازدواج نكردن از دست بدهد.
39 درصد از دختران مجرد و 21درصد از دختران متاهل چنين اعتقادي داشتند. افزون بر اين، اين نگرش به افزايش هزينههاي فرصت در ميان دختراني كه تحصيلات بالاتري دارند، بيشتر وجود دارد. دختراني كه از تحصيلات بالاتري برخوردارند، ارزش فرصتهاي از دست رفته براي آنها بالاتر است.
در حيات مدرن، در نتيجه تجربه مدرنيته اعم از اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي توسط جامعه ايراني و خاصه دختران، آنها تعريف خود از ازدواج را تغيير دادهاند. اين تغيير بار معنايي ازدواج، بار ارزشي آن را نيز از امري مادي به امري غيرمادي تغيير داده است؛ يعني كاركرد امنيتي خانواده (در نتيجه ازدواج) در قلمرو ارزشهاي مادي قرار گرفته و در جامعه مدرن، روبه زوال مينهد. از اينرو، شاهد عدم گرايش دختران امروزي به ازدواج و تشكيل خانواده هستيم.
ساختار نابهنجار و آشفته اقتصادي و اجتماعي (مانند طلاق) جامعه نيز موجب كاهش قطعيتهاي اقتصادي و اجتماعي، افزايش آنومي اقتصادي و اجتماعي، افزايش نااميدي اجتماعي، تغيير معيارها، خواستهها و انتظارات خانوادهها و دختران و پيامدهاي ديگري شده كه به نوبه خود در فشردهسازي دايره همسرگزيني و تاخير ازدواج جوانان موثر بودهاند.
شدت تاثير شرايط بد اقتصادي و زمانبندي ازدواج جوانان زماني بيشتر است كه در چنين شرايطي، هنجارهاي فرهنگي در ارتباط با هزينههاي ازدواج و استاندارد زندگي تغيير نكرده و با آن هماهنگ نشده است.
در چنين شرايطي، شاهد نوعي پسافتادگي عنصر فرهنگي ازدواج از عنصر اقتصادي آن هستيم.
به دليل شرايط آشفته اقتصادي و اجتماعي كنوني از يك طرف و افزايش تحرك اجتماعي خود دختران، آنها انتظارات و توقعات بيشتري از استاندارد زندگي لازم براي بعد از ازدواج دارند و اين موضوع باعث ميشود تا آنان ديرتر ازدواج كنند. افزايش اين انتظارات عموما در زمينههاي تحصيلات عالي (61درصد از مجردها و 51درصد از متاهلها) و شغل خوب (83درصد از مجردها و 74درصد از متاهلها) بارز بوده است.
دختراني كه ديرتر ازدواج ميكنند، معمولا كساني هستند كه دسترسي كمتري به فرد مورد نظر خود دارند. طبق نتايج اين تحقيق، 81.5 درصد از دختران مجرد و 72.6 درصد از دختران متاهل اشاره كردهاند كه پيدا كردن فرد مناسب براي ازدواج امر دشواري است.
برخورداري دختر ايراني از آزاديهاي اقتصادي و اجتماعي موجب شده تا آنان به واهمه از اين گمانه برسند كه با ازدواج كردن، ديگر اين آزاديها را نخواهند داشت. طبق نتايج اين تحقيق، اين ترس از دست دادن آزادي در نتيجه ازدواج، در بين 37.7 درصد از دختران مجرد و 30.9 درصد از دختران متاهل ديده شده است. ضمن آنكه اين گرايش در بين دختران شاغل و با تحصيلات بالاتر بيشتر بوده است.
نتايج نشان داد كه كاهش نظارت و فشار خانوادهها بر دختران نيز به سهم خود در افزايش سن ازدواج آنان تاثير گذاشته است، به طوري كه براساس نتايج اين تحقيق، دختران مجرد (68.4 درصد) در قياس با دختران متاهل (60.3 درصد) كمتر مورد فشار و پافشاري خانواده براي ازدواج قرار ميگرفتند.
بنابراين، محدوديت كمتر خانوادهها بر نسل جوان امروزي (خاصه دختران) باعث شده تا آنها نسبت به پذيرش رفتارهايي كه به قبول مسئوليت و تعهد براي آنها ختم ميشوند، بيخيالتر باشند و در نتيجه ازدواج خود (به عنوان نمودي از اين رفتارها) را به تاخير بيندازند.
1.41 درصد از دختران متاهل و 14.3درصد از دختران مجرد دانشجو بودند؛ يعني، دختران در حين تحصيل گرايش كمتري به ازدواج كردن دارند. دختران دانشجو معمولا به سه دليل: 1) نداشتن آمادگي لازم براي تقبل نقشهاي بزرگسالي، 2) نداشتن وقت كافي براي نقشهاي غير از تحصيل و 3) وجود انتظارات هنجاري منبيبر خودكفايي مالي افراد متاهل، ديرتر ازدواج ميكنند تا دختران غيردانشجو.
هرچه تعداد اعضاي خانواده و نيز تعداد دختران مجرد در خانواده كمتر باشد، ازدواج ديرتر صورت ميگيرد. تعداد اعضاي خانواده در بين دختران مجرد از يكطرف و تعداد اعضاي دختر مجرد در خانواده اين دختران، كمتر از تعداد مشابه هر دوي آنها در خانواده دختران متاهل بوده است.
ميانگين تعداد اعضاي خانواده درخانواده دختران مجرد 4.54 نفر و در خانواده دختران متاهل
64.5 نفر بوده است. همچنين، ميانگين تعداد دختران مجرد در خانواده مجردها 1.58 نفر و در خانواده متاهلها 1.95 نفر بوده است.
تحقيق نشان داد دختراني كه از طبقه اقتصادي و اجتماعي خانوادگي بالاتري برخوردارند، ديرتر ازدواج ميكنند. 14درصد از دختران مجرد و 9.6 درصد از دختران متاهل از طبقه بالاي اقتصادي و اجتماعي بودند. برخورداري اين دختران از تحصيلات بيشتر، استقلال و آزادي بيشتر، اعمال فشار و نظارت كمتر، خانواده هستهاي و... ازدواج آنان را بيشتر به تاخير مياندازد تا دختراني كه از طبقات پايين جامعه هستند.- بياعتمادي به پسران نيز عامل ديگري است كه باعث شده تا دختران ايراني كمتر تن به ازدواج دهند. 86.3 درصد از دختران مجرد و 87 درصد از دختران متاهل اعتقاد داشتند كه اين روزها اعتماد كردن به يكپسر براي ازدواج كار دشواري است.
*********** نظر شما چیست ؟ **************
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
به نظر منم مهمترین عاملی که ازدواج رو در دختران به تأخیر میندازه پیدا نکردن فرد مناسب یا بهتر بگم کسی که بشه بهش اعتماد کرد هست . متأسفانه خود من به کثرت مردایی رو دیدم که متأهلن و به همسرشون خیانت می کنن ، خانم ساده دلشون هم تو خونشون نشسته و غصه شوهر و بچه شو می خوره و فکر می کنه شوهرش یه فرشته س که از آسمون افتاده . در حال حاضر در جامعه ی ما کم هستند پسرایی که لیاقت عشق پاک و یک همسر خوب رو داشته باشن چون تو جامعه ی ما همیشه پسرا حق دارن همه کار بکنن در حالیکه اسمشو میذارن جوونی ولی اگه یه دختر اون کارارو بکنه بی حیاست ، به درد زندگی نمیخوره و ... . مشکلات ازین دست زیاده و به نظر من باید طرز نگاه و هنجارهای جامعه تغییر کنه تا این وضعیت درست شه .
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
سلام
منم با حرف پارميس جان موافقم يكي از دلايلش عدم اعتماد و پيدا نكردن فرد مناسبه و دلايلي هم كه شما ذكر كردين درسته ( خوب بر اساس تحقيق و آمار اين داده ها به دست اومده ) ببخشيد ميخواستم بگم اينقدر كه توي اين مقاله از عدد و رقم حرف زده و درصد داده چرا نگفته كه ميانگين سن ازدواج در دختران ايراني چقدره ؟ به هرجا كه سر ميزني واسه خودش يه سني رو گفته ....ولي اينقدر اين سن ها با هم فرق ميكنه كه آدم نميدونه كدوم درسته يه جا گفته 22 يه جا 28 !!!!!! من ميخواستم بدونم توي ايران به طور متوسط دختران در چه سني ازدواج ميكنن؟ اگه كسي آمار دقيق رو ميدونه ميشه بگه ؟
مقاله ي خوبي بود .... ممنون ازتون
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
سلام
با تشكر از مقاله ي مفيدتون .خيلي عالي بود.تمام دلايل براي دير ازدواج كردن دختراي ايروني رو قبول دارم اما همانطور كه خودتون هم فرمودين اصلي ترين عامل همون اعتماد كه اصلا تو اين دوره زمونه نميشه به كسي اعتماد كرد.به قول پرميس عزيز پسرا هر كاري بكنن ولي دختر اشتباهي ازش سر بزنه تا ابد همه به چشم بد بهش نگاه ميكنن.اخه يكي به من بگه اگه اين دخترا نباشن اين پسرا با كي مي خوان باشن.حالا پسرا هر كاري كه بكنن موقع ازدواج دنبال يه دختر پاك و نجيب و با حيا ميگردن.آخه بگين مگه اين پسرا ميذارن يه دختر پاك و با حيا بمونه؟؟؟
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
و البته از آن سوی نیز پسران این دوره و زمانه که مشکلات بسیاری را از جمله:تحصیلات،کار و سربازی و یافتن شغل را پشت سر گذارده اند،دخترانی را که پته شان را به آب نداده و لایق مادری فرزندانشان باشند و با خوب و بد زندگی آنها بسازند و همان اول آشنایی و خواستگاری سخن از پول و مهریه و مجلس آنچنانی و پس از ازدواج هم حرف از خانه شخصی و جدا و پول خرج کردنهای بی مورد و استقلال مالی با کار کردن نزنند را،نمی یابند.
اگر پسران چون تصویری هستند که برخی دختران نشان می دهند،پس دختران نیز چنین هستند.اگر دختری بفهمد که شوهرش او را به هر زنی در آینده به شرط تمکین او و محبت به او ترجیح می دهد و خانواده های نادان دختردار این شعور را داشتند که یک پسر جوان تازه اول زندگیش است و چیزی ندارد و دختران نیز می فهمیدند که باید کمک حال و مونس شوهرشان باشند تا باهم در زندگی آینده شان پیشرفت نمایند،در خانه نمی ماندند تا حسرت بخورند و یا خدای ناکرده دل به پسرانی از قماش خود بسپارند و گناه کنند.
اگر فصاص پیش از جنایت نمی کردند و برای اگر و اما که پسران نکند زمانی دخترشان را طلاق دهد یا آزار دهد،مهریه های کثیف و گناه آلود هنگفت نمی گرفتند تا پسران پا جلو نگذارند،دخترشان در خانه نمانده یا خدای ناکرده فساد اخلاقی پیدا نمی کند.اگر اوضاع کار و درآمد و مسکن در حد معقولی که بتوان زندگی کرد بود،دختران در خانه نمی ماندند.
اگر پسران هرزه و گناهکار که توان ازدواج دارند اما چشم به ناموس مردم دارند،نبودند تا اعتماد از همه پسران سلب شود،دختران در خانه نمی ماندند.اگر در این زمانه بد دختران و پسران نبودند،دختران و پسران تنها نبودند . . . .
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
نقل قول:
در حال حاضر در جامعه ی ما کم هستند پسرایی که لیاقت عشق پاک و یک همسر خوب رو داشته باشن چون تو جامعه ی ما همیشه پسرا حق دارن همه کار بکنن در حالیکه اسمشو میذارن جوونی ولی اگه یه دختر اون کارارو بکنه بی حیاست ، به درد زندگی نمیخوره و ... .
نقل قول:
به قول پرميس عزيز پسرا هر كاري بكنن ولي دختر اشتباهي ازش سر بزنه تا ابد همه به چشم بد بهش نگاه ميكنن.اخه يكي به من بگه اگه اين دخترا نباشن اين پسرا با كي مي خوان باشن.حالا پسرا هر كاري كه بكنن موقع ازدواج دنبال يه دختر پاك و نجيب و با حيا ميگردن.آخه بگين مگه اين پسرا ميذارن يه دختر پاك و با حيا بمونه؟؟؟
1- فکر میکنم این طرز تفکر اونقدر ها زیبنده نیست . قسمتی از ماجرا مربوط به تفکر شما میشه. مسلما رفتار عاقلانه و با اعتماد نفس , بسیاری از این برخورد ها رو حنثی میکنه اما این مساله در رفتار دختران و زنان امروزی دیده نمیشه
2-در رابطه با پسران و اینکه هر پسری تنها هدفش بی حیا کردن یک دختره باید بگم اگر هم واقعا اینگونه باشه ( که نیست ) , مگر قدرت تفکر و انتخاب از دختران گرفته شده . بر مبنای کدام قانون به اولین پیشنهاد ( دوستی یا ازدواج ) باید جواب مثبت داد. چرا باید به هر پیشنهادی که از طرف پسر داده بشه جواب مثبت داد . کاری که این روزها اکثر دختران انجام میدهند بدون اینکه تفکری در پشت این انتخاب اونها وجود داشته باشه
3- در دوستی یا نامزدی نباید به لحاظ عاطفی چنان دو طرف به هم نزدیک بشن که جدایی غیر ممکن بشه. این باید در دو طرف رعایت بشه . اما از آنجا که دختران در یک رابطه فیزیکی آسیب پذیرند این برای اونها یک الزام ایجاب میکنه . گفتن این حرف نه به جهت محدود کردن اونها است نه به جهت مبارزه . این یک حقیقتی است که باید پذیرفته بشه
4- جوامع غربی هم در این سی چهل سال اخیر بوده که به سمت بی بند و باری اجتماعی سوق داده شده . بعد از تب فرویدیسم که بعد از مدتی بی پایه بودن قسمت های زیادی از اون اثبات شد , جامعه غرب کمی متعادل تر شد . چنان که در خاطرات جمالزاده , وقتی خانواده دختر سوئدی میفهمند که جمالزاده با دختر اونها فقط یک دوستی در حد سلام دادن پیدا کرده , از تحصیل دختر جلوگیری میکنند. اما در این سالهای اخیر جامعه غرب به طور کلی از ایده آل های خانواده فاصله گرفتند. به طوری که حتی در جوامعی مثل ایتالیا یا انگلستان , راهپیمایی هایی در جهت حفظ خانواده انجام میشه.
متاسفانه خیلی ها ظاهر یک فرهنگ غربی یا فیلم های نقاشی شده هالیوودی رو سر لوحه خودشون قرار میدن و فکر میکنند آزادی تنها آزادی رفتاری و کنترل نشده در روابط زن و مرده . یک ضرب المثل آلمانی میگه : آزادی که زیاد شد مردم در لجن فرو میرن
5- من خودم هم آدم خیلی مذهبی نیستم اما عقل اینطور حکم میکنه که سلامت اخلاقی در گرو رعایت برخی پیش نیاز هاست.
6- معضلاتی مثل تعویق افتادن سن ازدواج یک پدیده اجتماعی محسوب میشن و حل اونها نیاز به برنامه ریزی های زمان بر داره. قسمتی زیادی از این برنامه ریزی مربوط به آموزش میشه. ضمن اینکه در بین مردم هم باید تمایلی برای حل این مشکل وجود داشته باشه. با تمام چیزهایی که گفته میشه من معتقدم فعلا تمایلی برای حل این مشکلات در افراد جامعه دیده نمیشه.( این قسمت نیاز به بحث بیشتر داره ). یک سری معضلات مثل کار و مسکن و درآمد و ... نیز وجود داره که روی پدیده ازدواج تاثیر مستقیم میذاره . مسائل دیگه ای هم وجود داره که به طور غیر مستقیم تاثیر گذاره . نتیجه اینکه غیر از فرهنگ و آموزش , برنامه ریزی دولت هم روی این مساله تاثیر زیادی داره
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
سلام
1-یکی از دلایل اصلی خانواده ها هستند دختره فرد مناسب خودش رو پیدا کرده ولی خانواده قبول نمی کنن و به خاطر کلاس و قیافه گرفتن مخالفت میکنن
2- دخترها همه درس خونده شدن و پسرها بیشتر می رن دنبال کار و دختری که لیسانس داره کسر شانش هست بره با یک دیپله ازدواج کنه
3-ازدواج سنتی ور افتاده و هر پسری زن مورد علاقشو خودش پیدا میکنه دیگه نمی ره خواستگاری کسی
4- دختران اکثرا شاغل هستند و خودشون مستقل می شن و دیگه نیازی به این نمی بینن که پولی که در میارن خرج زندگی مشترک کنن چرا خرج خودشون نکنن و حالشو ببرن
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Delbaz
1- فکر میکنم این طرز تفکر اونقدر ها زیبنده نیست . قسمتی از ماجرا مربوط به تفکر شما میشه. مسلما رفتار عاقلانه و با اعتماد نفس , بسیاری از این برخورد ها رو حنثی میکنه اما این مساله در رفتار دختران و زنان امروزی دیده نمیشه
2-در رابطه با پسران و اینکه هر پسری تنها هدفش بی حیا کردن یک دختره باید بگم اگر هم واقعا اینگونه باشه ( که نیست ) , مگر قدرت تفکر و انتخاب از دختران گرفته شده . بر مبنای کدام قانون به اولین پیشنهاد ( دوستی یا ازدواج ) باید جواب مثبت داد. چرا باید به هر پیشنهادی که از طرف پسر داده بشه جواب مثبت داد . کاری که این روزها اکثر دختران انجام میدهند بدون اینکه تفکری در پشت این انتخاب اونها وجود داشته باشه
3- در دوستی یا نامزدی نباید به لحاظ عاطفی چنان دو طرف به هم نزدیک بشن که جدایی غیر ممکن بشه. این باید در دو طرف رعایت بشه . اما از آنجا که دختران در یک رابطه فیزیکی آسیب پذیرند این برای اونها یک الزام ایجاب میکنه . گفتن این حرف نه به جهت محدود کردن اونها است نه به جهت مبارزه . این یک حقیقتی است که باید پذیرفته بشه
بحث رابطه جنسی نیست ، رابطه جنسی که به نظر من و در هر مملکتی با هر دینی درست نیست و بحث ما اصلاً در این رابطه نبود . ولی مشکل همینجاست که امثال شما عقیده دارن یه پسر هر کاری میخواد می تونه بکنه و بعد میگید مگه عقل رو از دختر گرفتن ؟؟؟ و حتماً در این رابطه پسر یک موجود پاک و معصومه که اصلاً قصد سوء استفاده از احساسات لطیف و شکننده دختر و فریب دادن اون رو نداشته .
آیا قدرت تفکر و تعقل رو از پسرا گرفتن؟؟ از نظر شما و امثال شما در این رابطه پسری که فقط یک پیشنهاد داده اصلاً گناهکار محسوب نمی شه ؟؟؟ و اگه دختر به پیشنهاد اون پسر بنابه هر دلیلی جواب مثبت بده دختر ضرر کرده نه پسر . چرا ؟؟؟؟؟ چرا ما فقط برای دخترامون قید و بند می ذاریم . چرا فقط دور دخترا حصار می کشیم . بحث این نیست که دختر چون احساساتی تره ضربه بیشتری می خوره ، بحث سر نگاه و تفاوت دید جامعه نسبت به دختر و پسره .
پسر خطاکار در جامعه ی ما وجود نداره و همیشه دختران که باید خودشونو از دسترس گرگها حفظ کنند.
چرا دید جامعه ما به دختر و پسری که هر دو یک خطا و یک گناه رو انجام دادند یکی نیست ؟؟؟
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
و البته از آن سوی نیز پسران این دوره و زمانه که مشکلات بسیاری را از جمله:تحصیلات،کار و سربازی و یافتن شغل را پشت سر گذارده اند،دخترانی را که پته شان را به آب نداده و لایق مادری فرزندانشان باشند و با خوب و بد زندگی آنها بسازند و همان اول آشنایی و خواستگاری سخن از پول و مهریه و مجلس آنچنانی و پس از ازدواج هم حرف از خانه شخصی و جدا و پول خرج کردنهای بی مورد و استقلال مالی با کار کردن نزنند را،نمی یابند.
اگر پسران چون تصویری هستند که برخی دختران نشان می دهند،پس دختران نیز چنین هستند.اگر دختری بفهمد که شوهرش او را به هر زنی در آینده به شرط تمکین او و محبت به او ترجیح می دهد و خانواده های نادان دختردار این شعور را داشتند که یک پسر جوان تازه اول زندگیش است و چیزی ندارد و دختران نیز می فهمیدند که باید کمک حال و مونس شوهرشان باشند تا باهم در زندگی آینده شان پیشرفت نمایند،در خانه نمی ماندند تا حسرت بخورند و یا خدای ناکرده دل به پسرانی از قماش خود بسپارند و گناه کنند.
اگر فصاص پیش از جنایت نمی کردند و برای اگر و اما که پسران نکند زمانی دخترشان را طلاق دهد یا آزار دهد،مهریه های کثیف و گناه آلود هنگفت نمی گرفتند تا پسران پا جلو نگذارند،دخترشان در خانه نمانده یا خدای ناکرده فساد اخلاقی پیدا نمی کند.اگر اوضاع کار و درآمد و مسکن در حد معقولی که بتوان زندگی کرد بود،دختران در خانه نمی ماندند.
اگر پسران هرزه و گناهکار که توان ازدواج دارند اما چشم به ناموس مردم دارند،نبودند تا اعتماد از همه پسران سلب شود،دختران در خانه نمی ماندند.اگر در این زمانه بد دختران و پسران نبودند،دختران و پسران تنها نبودند . . . .
در سخنان شما جناب گرد آفرید فقط باید دختران بفهمند ، دختران درک کنند ، دختران تمکین کنند تا در خانه نمانند و حسرت نخورند
کی گفته دختری که ازدواج نکرده در خانه مانده و حسرت می خورد ؟؟؟ تو یه پست دیگه هم گفتم من تو یه استخر کار می کنم و اتفاقاً 90٪ پرسنل اونجا که همگی جوانند و از هیچ نظر موردی ندارند مجرد هستند و اتفاقاً کمال لذت و استفاده رو هم از مجرد بودنشون می برند و حسرت رو زنانی می خورند که گیر مردان بی احساس و بی وفا که البته کم هم نیستند افتادند. خدای نکرده من قصد ندارم جمع ببندم همه ی مردا اینجوری نیستن ولی زیادن مردهایی از این قبیل . اگه قبول ندارید می تونید تاپیک آقای سنگتراشان با عنوان " گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش" را مطالعه کنید .
http://hamdardi.net/showthread.php?tid=229
وآیا شما تضمین می کنید مردان همسری را که به شوهرش محبت می کند و تمکین می کند را به هر زنی ترجیح می دهند ؟؟؟
کمند مردانی که با وجود داشتن یه همسر وفادار و مهربان ازدواج مجدد می کنند ؟؟؟
البته با قسمتی از نظر شما راجع به مهریه موافقم . متأسفم که در جامعه ما همچین رسمی وجود داره و فکر می کنن هر چه مهریه بالاتر باشه شأن و ارزش اون دختر بیشتر بوده ، مگه غیر از اینه که با این کار دختر به عنوان یک کالا محسوب می شه که مهریه قیمتشه ؟ آیا مهریه می تونه قیمت یک انسان باشه ؟ آیا ما با این کار خودمون بین زن ومرد یک تفاوت بزرگ ایجاد نمی کنیم ؟ ارزش یک آدم به اخلاق و درک و فهم و شعورشه و به نظر من باید یک سری از قانون ها مثل حق طلاق و کار کردن زن و اجازه گرفتن زن هنگام بیرون رفتن از خونه از شوهرش و ... تغییر کنه تا مهریه هم تغییر کنه . چرا باید همچین قوانینی وجود داشته باشه که دختر برای نقضشون ، تبصره ای به نام شرط ضمن عقد داشته باشه . همونطور که یک دخترمی تونه حقوقشو شرط ضمن عقد کنه ، مرد هم می تونه زیر بار مهریه سنگین نره و اصلاح قوانین رایج مملکت ما لازم برای کاهش یافتن مهریه است .
تا زمانی که قانون به زن به عنوان یک انسان ضعیف که بعد از ازدواج باید همواره زیر نظر شوهر باشه یاد می کنه و زنی که حتی برای بیرون رفتن از خونه ( که حقی طبیعی برای یک انسانه ) نیاز به اجازه شوهر داره ، پس ضعیفه ای بیش نیست که به مهری که برایش تعیین می کنند برای ادامه حیات نیازمند است
این رو هم اضافه می کنم به نقل از مدیر همدردی جناب آقای سنگتراشان :
باید مواظب باشید که هنوز بعضی ها دختر را بی ارزش می دانند که فقط وقتی با ارزش شمرده می شود که زود ازدواج کند و اسم پسری در شناسنامه اش وارد شود ، و فقط در این صورت ارشمند می گردد.
RE: چرا دختران ايراني دير ازدواج ميكنند؟
با همه سخن های شما موافقم و از ودن کنار سرکار در این تالار خوشحال.اما درباره مردها شما نظری افراطی دارید و گروه کمی از مردان را که دنبال شهوت و زورگویی هستند،بجای همه مردان می گیید که مسلماً کار اشتباهی است.
من اگر سخن از تمکین نمودم،منظورم آزار ندادن مردان است در زندگی مشترک و اینکه بخواهیم او را با مردان پول دار تر و زیباتر و باعرضه تر بسنجیم و مدام غرور او را زیر سؤال ببریم.به هر حال من مطمئنم که شما نظرتان درباره مردها اشباه است و تصویری بد از آنها را در ذهن خود ساخته اید.