وقتتون بخیرحدود ده ماهه با همسرم متارکه کردیم ولی متاسفانه با این موضوع کنار نیومدم وهنوزمنتظرم برگرده.نمیدونم آیا کارم درسته صبرمیکنم آیا انتظارم بجاست یا نابجا ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
وقتتون بخیرحدود ده ماهه با همسرم متارکه کردیم ولی متاسفانه با این موضوع کنار نیومدم وهنوزمنتظرم برگرده.نمیدونم آیا کارم درسته صبرمیکنم آیا انتظارم بجاست یا نابجا ؟
منظورتون از صبر کردن چیه؟
بهشون فکر میکنید یا مثلا در عمل کیس های خوبی دارید یا برنامه خاصی تو زندگی دارید که اونهارو به امید بازگشت همسرتون به حالت تعلیق دراوردید؟
چون از لحاظ روحی طبیعیه،وقتی رابطه ای قطع میشه طول میکشه تا ادم به حالت طبیعی برگرده و یه دوران نقاحتی داره که باید سپری بشه در غیر این صورت درست نیست در عمل زندگیتون به انتظارشون مختل کنید.
راستی فکر کنم شما باید خانوم باشید ..... هضم این جیزهابرای ما خانوم ها سخت تره.
سلام خیر آقاهستم
سلام
معمولا آقایون قدم پیش میزارن. منظورتون از اینکه منتظرم برگرده چیه؟ اقدام خاصی انجام دادین و منتظر هستید یا صرفا نشستید د دست و روی دست گذاشتید تا برگرده؟
علت متارکه چی بوده؟ شاید اگر علت رو بگید دوستان بهتر بتونن راهنمایی کنن
من تمایلی به طلاقمون نداشتم باخواسته واصرار اون رضایت به طلاق دادم.
خانمم یعنی خانم سابقم اپلای کرد برای تحصیل به سوئیس رفتش.دلیل جدا شدنمون همین بود.
میخواست بره دلش بازندگی نبود دیگه اعتقادی به زندگی مشترک نداشت
"با من نیازت خاک زمین بود"
"تو پل به فتح ستاره بستی!"
برادر عزیزم ایشون اساسا تو ی فضای فکری دیگه ای هستن و کلا مدل فکریشون فرق کرده! اصلا امیدی به برگشت نداشته باش و رها کن و به زندگی آیندت برس.
سلام خدمت همه!!!
دوست عزیز طلاق خیلی سخته..ولی ان شخصی که ترابه اجبار به کرسی طلاق نشونده بایستی منفور دانست وازش نفرت کرد ولی خب ما مردها مثلا خودمو میگم ناقص العقل شده ایم من در طلاق دومی یکسال شبانه روز میگریستم مرور خاطرات منو دیونه می کرد.در قدیما انقدر غرور مردا اززنها بالاتر بود که به زنها کم عقل میگفتند ولی در عصر جدید انقدر غرور مردها له شده پلاک کم عقلی راازان خودمون کرده ایم.واقعا زجر کشیدن بخاطر کسی که دوستت ندارد دیونگی محض هست.ولی خب غرورمون نمیتونه بااین دشواری جدایی ها بجنگد ودرانتظار طرف مینیشینیم تا روزی برگرده درحالیکه عمرا برنمیگرده..اونی که رفته خودش رفته نباید برش گردونی..
بفکرزندگی جدید باش.هرچند میدونم زجر هجران خیلی سوز دارد ولی با غروردوام بیار!!!!من شمارا درک میکنم چون دوبار طلاق وباتجربیات فراوان دقیقا حال شما برایم عیان هست فقط براشون فکر نکن وبه طور کلی ازیاد ببرش وسریع ازدواج کن!!
بستگی به شخصیت ایشون و علاقه شون به شما و سابقه زندگیتون و ... داره.
اگر احساساتی باشه و خیلی دوستت داشته، ممکنه پشیمون بشه.
ولی خب معمولا خانمها مردی که اینقدر مطیع و منفعل باشه را دوست ندارند. اون گفت من می خوام برم، شمام گفتی بیا بریم طلاقت بدم :54:
اگرم حسابگر و منفعت طلب باشه و شرایطش خوب نباشه و حس کنه با برگشت به شما شرایط بهتر می شه، بازم ممکنه برگرده.
اگر الان در شرایط بهتری باشه و راضی باشه نه.
اگه تو زندگی با شما خیلی اذیت شده باشه، ممکنه دلتنگ بشه، اما مقاومت می کنه و برنمی گرده ...
خلاصه ما که جادوگری نمی دونیم که بگیم برمی گرده یا نه. شما که می شناسیش بهتر می تونی بگی برمی گرده یا نه.
دوست عزیز من با شیدا موافقم و ما نمیتونیم حدس بزنیم که برمیگرده یا خیر چون اصلا نمیتونیم خودمون رو جای ایشون بذاریم با همون احساسات و همون شرایط زندگی و همون طرز فکر و غیره
فقط و فقط من یک توصیه بهتون میکنم
زندگی خودتون رو بکنید و به کارهاتون بپردازید
نه میخواد هی تلاش کنید که فراموشش کنید و نه میخواد هی تلاش کنید که خاطراتش رو به یاد بیارید
و البته توصیه خییییییییییییییلی مهمتر:
اصلا و ابدا فعلا به مورد جدید و ازدواج و اینجور مسائل فکر نکنید
اصلا هم عجله ای برای ازدواج مجدد نکنید
شرایط بعد از طلاق یک پروسه ای داره که باید طی بشه
از همه لحاظ
مالی-عاطفی-روحی-شخصیتی و غیره
آدم بعد از طلاق حدااقل دو-سه سال باید به خودش و روحیه خودش و زندگیش برسه
ازدواج هول هولی که متاسفانه بعضی ها توصیه میکنند باعث جدایی دوباره و زخمهای شدیدتر میشه
یاحق
دو سال اول همه چی خیلی خوب وعالی بودزندگیمون مثال شده بود.
از کاراش ورفتارش میفهمیدم بهم علاقمنده منم براش کم نذاشتم بهم میگفت تو هر زنی وخوشبخت میکنی.اماازوقتی فکررفتن وزندگی اونورتو مخش رفت دیگه منم نمیدید
چندماه برا طلاق بامن میجنگید.من برا شغلم نمیتونم خارج برم حتی راضی شدم بره درسشوبخونه برگرده ولی رو دنده طلاق افتاده بود