مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
من تقريبا 7 ماهه كه عقدم . حدود 4 ماه هم نامزد بودم ...
بعد از جشن نامزديمون چندتا اتفاق تو زندگي هر دو خانواده افتاد مثلا بابايه همسرم تصادف كرد كه خيلي زود خوب شد و حتي مامان منم سه بار اتاق عمل رفت ... اين از نظر خونواده من چيز عادي و معقوليه اما متاسفانه خونواده همسر من كه هم تحصيلكرده اند و هم با اصالت خيلي خرافاتيند
مادر شوهرم كلافم كرده هر بار كه ميرم خونشون ميگه من از اون روز كه واسه پسرم زن گرفتم زندگيم بهم ريخته .. همش بد بياري مياريم ( اگه يه خار تو دستش بره بازم ميندازه گردن اين قضييه ) شروع ميكنه به اه و ناله كردن كه اين چه چشميه كه افتاده دنبال زندگيمو هزار حرفايه اين مدلي ، ديگه خستم كرده .. از خونشون و خودشون بدم اومده
نميدونم چه جوري بايد به اين غائله خاتمه بدم . چون اين خانوم مي خواد تا عمر داره هر چيزي رو بندازه گردن ما و شايد من
حتي اين اواخر تا من از در خونشون ميرم تو ، ميره و اسفند دود ميكنه ... نميدونم شايد واقعا فكر ميكنه من منحوس و پليدم و مي خوام چششون كنم . به مامانم گفتم اونا هم از اين حرفشون كه دائم تكرار ميكنن ناراحت شد و گفت كه يكبار براي هميشه بهشون بگم كه : بيين مامان اگه فكر ميكنيد كه من باعث اين همه ناراحتي و عذابتونم سعي ميكنم چند روز نيام خونتون تا شمام راحتتر باشيد كمتر منو ببينيد . اما من هنوز نگفتم تا با شما مشورت كنم
تو رو خدا بگيد چيكار كنم
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
سلام. به نظر من رابطه ات رو کمتر کن خانومی . در دوران عقد هر چه رفت و امدها کمتر باشه احترام ها بیشتر سر جاشه و حرف و حدیث ها کمتر
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
نه فدات شم چرا ما ها عادت داریم اول همه چیز رو یه طور دیگه ببینیم
عزیزم شاید منظور مادر شوهرت اینه که یکی دیگه چشم میزنه
یعنی از وقتی عروس گرفته بقیه طاقت خوشبختی شما ها رو ندارن (من خرافاتی نیستم اما بنا به حرفای مادرشوهرت دارم قضاوت میکنم)
اسپند هم واسه اینه که حتما میخواد بگه که کسی چشمت نزنه
قربونت برم
چرا داری خودتو عذاب میدی
تو خودت سعی کن اینطوری نگاه کنی باور کن واسه خودت هم راحتتره
ایشالاا همه چیز درست میشه
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
من هم فکر نمی کنم که اون منظور بدی داشته باشه
یه کم حساس شدی عزیزم
صبور باش
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
سلام
من فکر نمیکنم مادر شوهرت منظور بدی داشته باشه
اگر هم اینطور باشه بهتره کمی سیاست داشته باشی مثلآ وقتی اسفند دود میکنه ازش تشکر کنی که واسه عروسش اسفند دود کرده میتونی بگی بترکه چشمی که مادر شوهر منو چشم کنه! یا واسش به مناسبت های مختلف کادو بخری مثلآ یه شاخه گل. ببین از چی خوشش میاد تو هم همون کارو بکن
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
سلام:72::228:
به نظر من هم اول که حتما منظور نداشته دوما اگر هم داشته با مادر شوهر نمی شه دربیفتی یعنی یه جورایی خود آدم خراب می شه . منم با نظر مثل من موافقم با مادر شوهر باید با سیاست وارد بشی خودت رو شیرین کن ازش تعریف کن نمی دونم دیگه از همین کارا...:228::43:
و اصلا هم بهش نگو که تقصیر تو بوده و نمیدونم من چند روزی کمتر میام و ... چون ممکنه روش توی روت باز بشه و اگه یه موقع منظوری هم نداشته این موضوع که گفتی روش اثر بزاره و بیشتر عذابت بده
کمتر برو خونشون به قول دوستان تا احترامت هم بیشتر باشه دوری و دوستی:160:
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
ممنون از همتون دوستاي گلم
ببنيد آخه من ميگم اگه واقعا منظور نداره چرا هر بار كه من ميرم اونجا اونم هفته اي دو يا سه بار (كارمندم )
اعصاب منو داغون ميكنه . الان كه هفته اي 2 يا 3 بار ميرم بازم به شوهرم شاكي ميشه ميگه زنت يادي از ما نميكنه خودشو ميگيره غرور داره ...
وقتي هم ميرم همش داره از اين موضوع كه ... حالمو بهم ميزنه گفتنش
آخه انصافه اين ؟ الان 7 ماهه ميگذره ولي اين خانوم دست بردار نيست كه نيست
حتي توقع داره من هرروز بهش زنگ بزنم .. وقتي هم ميزنم اينقدر عصبي ام ميكنه كه واسه روزايه ديگه دستم به تلفن نميره كه يه حال كوچولو ازشون بگيرم
همسرم هم همش بهم ميگه حساس شدي ... اما من حساس نشدم مامان اونه كه حساسيت اين قضيه داره خفش ميكنه ( جو گير )
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
من چند بار اومدم گل بگيرم واسش اما ميدونيد
من دو تا خواهر شوهر دارم يكي تو خونه است مجرده اون يكي ازدواج كرده .. يعني اون جاريم اينارو لوس كرده كه اگه من بخوام واسه مادر شوهر نازنينم چيز بخرم بايد واسه اون دوتاهم بخرم
حالا من چيكار كنم
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
آخ آخ. نگو ماندگار جون که دلم خون! اگه راهی پیدا کردی به منم بگو. امان از دست این مادرشوهرها... دقیقا می فهمم چی می گی.
RE: مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
نه چه دلیلی داره واسه همه کادو یا گل بخری؟ خودت باش و مثل خودت رفتار کن نه اون جوری که بقیه میخوان همه که مثل هم نیستند و نمیتونند هم باشند. چون اول زندگی هستی هر جوری رفتار کنی باید تا آخرش بری. یه دلیل دیگه که شاید وجود داره اینه که هنوز زندگیتون کاملا مستقل نشده به قول معروف سر خونه و زندگی خودت نرفتی و همه ازت توقع دارند اگه صلاح میدونی زودتر برو سر زندگی خودت.
زیادم به شوهرت غرغر نکن چون فایده ای نداره یکم سیاست داشته باش. مهم اینکه همسرت تو رو میخواد و دوستت داره و این چیزا واسش مهم نیست. یک پیشنهاد دیگم اینه که خیلی تو این مسائل ریز نشو و خودت رو بزن به بیخیالی یه گوشت و در کن یکی دروازه این جور مسائل واسه همه هست. اینو بدون آدمای خونسرد هرگز حرص نمیخورن بلکه حرص میدن! البته من منظورم این نیست که حرص کسی رو در بیاری! یه کم هم خودت رو لوس کن و زبون بازی کن مامان دلم تنگ شده و...
امیدوارم مشکلت حل بشه