سر در گم هستم که با زندگیم چه کنم
سلام بچه ها
من همون تاپیک روحیه ام از بین رفته هستم چون قفل شدم گفتن که عنوانم عوض بشه حالا عنوانم عوض کردم
بچه ها من چند وقت از نظر روحی کلی بهم ریخته هستم علتشم هم قبل توی اون تاپیک گفتم ولی یکبار دیگه اینجا میگم
1- وسواس عصبی بودن همسرم و نبود ثبات رفتاری
2- اعتیاد پدرم
3- عدم ازدواج خواهرهام
الان 4 سال ازواج کردم خودم 31 سالم شوهرم هم 39
الان چند وقته چند تا موضوع بد جوری اذیتم میکنه به حدی که علاقه به ادامه زندگیم ندارم و بع بچه هم فکر نمیکنم
1- الان چند روز فهمیدم پدر همسرم روی مهریه جاریم یک سفر مکه گذاشته
و این مطلب خیلی دلمو شکست حس کم چقدر بی ارزش بودم که پدر همسرم اونموقع سر مهریه من سه بار رفتن و آمد تا مهریه کم کرد و بعدش توی محضر جلوی منو گرفته میگه مهریه عندالسطائه باشه من گفتم که من نمی دونم بعد رفت پیش پدرم گفت پدرم هم گفت من نمیدونم هر طور صلاح میدونید
بعدشم مهریه من کلی آورد پایین و مهریه ام عندالسطائه کرد ولی حالا که جاریم گفت مهری اش باید سه دونگ خونه باشه اونم گفت خونه نه ولی به همون مقدار به سکه های مهریه اضافه میکنم و اضافه کرد و یک سفر مکه هم گذاشت روشت
کلی دلم از این موضوع گرفت به حدی از پدرش شوهرم متنفر شدم که حتی نگاهش هم نمیکنم فقط بهش سلام میکنم
2- از اینا بگذریم همیشه دوست داشتم همسرم نماز بخونه و اینو اول ازدواج هم گفتم ولی مثل همه حرفهایی که اول ازدواج زده بود انجام نداد اینم انجام نمیده
3- رابطه سردی بین من و همسرم وجود دارد اکثریت حرفها به دعوا کشیده میشه
4- به همسرم میگم بیا بریم دکتر متاسفانه اصلن گوشش بدهکار نیست