زدم به سیم آخر میخوام با یکی دوست بشم...
سلام وقت بخیر.
سعی میکنم خلاصه مشکلمو بگم.و از خودم زیاد تعریف نکنم تا مثل پست قبلیم متهم نشم به مغرور بودن و خودشیفته بودن و این چیزا.
من 26 سالمه ارشد دارم و کارم تدریسه.خواستگار زیاد داشتم ولی نتونستم تا الان ازدواج کنم داخل پرانتز بگم که خواهشا به بررسی خواستگارهامو و پایین اومدن از معیارهامو و سخت پست بودنم اشاره نفرمایید چون واقعا گوشم از این حرفا و سرزنشا پره.
چند ماهیه بدجور احساس تنهایی میکنم با اینکه سرکار میرم و خونوادم بهم محبت میکنن ولی بازم نمی تونم از این حس بیام بیرون.
میخوام دیگه بعد از این رویه خودمو عوض کنم میخوام با یکی دوست بشم البته میدونید دیگه منظورم جنس مخالفه.چون واقعا از هر نظر بهش نیاز دارم.
الان میگین با ازدواج نیازاتو براورده کن منم در جواب میگم تا الان نشده که ازدواج کنم یعنی نتونستم کسی رو انتخاب کنم از بین خواستگارهام.
من دیگه 26 سالمه همسنای من بچه دارن.اون وقت من تا کی باید به امید ازدواج این نیازارو تو خودم سرکوب کنم.
چند بار هم کیسای خوب واسه دوستی پیش اومد ولی به خاطر شغلم نتونستم قبول کنم چون شهر ما کوچیکه و ممکنه واسه موقعیت شغلیم بد بشه ولی دیگه زدم به سیم آخر و میخوام پیه همه چیو به تنم بمالم.
خسته شدم از تنهایی.:54: