درس و عبرت های ماندگار

سلام دوستان
هدفم ازین تایپیک انتقال تجربه دوستان متاهل هستش برای کمک به افرادی مثل من که در شرف ازدواجیم
میخوام اگه دوست دارین درسایی که از زندگیه متاهلیتون گرفتینو واسم بزارین، مثلا کجاها باید سکوت میکردین، موردیو به روی خودتون نمیاوردین، کجاها باید سیاست به خرج میدادین....
خلاصه هر برهه ای که یه درسی توش گرفتین و اگه برگردین عقب دیگه اونکارو نمیکنین(تو رفتار با شوهر، زن، مادر شوهر، مادر زن ...)
خیلی از مشکلات اعضای این تالارو که میخونم بهم کمک میکنه که نباید فلان کارو کرد ، از یه حرف کوچک یهو حرف طلاق در میاد و ناسازگاری، میخوام از تجارب شما یه درسی ما تازه واردای زندگی زناشویی بگیریم:72:

با اجازه بارن جان
همینطور مواردی که قبل ازدواج در مورد انتخاب همسر ، الان میگین کاش بیشتر به این موضوع توجه میکردم
معیارایی که قبلش مهم نبوده زیاد اما الان میبینید خیلی هم مهم بودن :encouragement::dodgy:

عزیزان متاهل؟؟؟؟

اشتباه های که اگر انجامشون نمی دادم الان خوشبخت تر بودم
1توی دوران عقدزیاد خونه مادر شوهرم نمی موندم ونهایتش فقط یک شب اونجا در هفته وای می ستادم چون هرکسی خونه خودش راحته وگاهی دوست نداره مهمونی بیاد خونه خودش الان که خونه دارم واقعا این موضوع درک میکنم من اوایل عقدم هفته ای چهارشب به اصرار شوهرم اونجا بودم واین باعث شد شدیدا روشون توی روی من باز بشه وچون زیاد اونجا می موندم باید کار های خونه شون انجام میدادم کلی عذاب داشتم شوهرم الان میگه اگه یک دختر داشته باشم از اول میگم ما رسم داریم دختر خونه مادرشوهرش شب وای نسته وبا این جمله مارسم داریم خودم راحت میکنم
2از اول عقد شوهرم به نخریدن عادت نمی دادم وهمیشه بهترین لباسها رو توی مهمونی ها وخونه مادر شوهرم می پوشیدم در کل سعی میکردم خیلی شیک ومرتب باشم با این کارم هم به خودم احترام می گذاشتم هم به همسرم این واقعا مهمه چون بقیه که منو برای اولین بار می بینند از روی ظاهرم در موردم قضاوت می کنند

3 همیشه در مورد احساساتم باهمسرم صادق بودم وناراحتی واحساساتم به ایشون طبق اون چیزی که در کارگاه رفتار منفعلانه امده بود بروز میدادم وتوی خودم نمی ریختم

4 قبل از عقد حتمااجازه ادامه تحصیل وکاردر عقد نامه ام ذکر میکردم وبه قول های شفاهی روز خواستگاری دل خوش نمیکردم

5به همسرم اجازه شک کردن وتهمت های بیجا رونمی دادم و این طور مواقع ناراحتی ام رو واقعا بروز میدادم

6ای کاش قبل از ازدواج بااین جا اشنا بودم مقالات کلید مرد کار گاه رفتار جرات مندانه رو به جای خیلی ازکتاب های بی ارزش دیگه چند بار گوش میکردم می خوندم

7 از این توصیه ها سرسری رد نمی شدم واین حر فها رو ملکه ذهنم میکردم

- - - Updated - - -

خب مثل اینکه هیچکدوم از اعضای تالار از زندگیه مشترکشون درس نگرفتن یا خدارو شکر کسی تا الان مشکلی واسش پیش نیومده ک واسش درس بشه یا خساست تو اشتراک تجربه:324::43:

به خدا من متاهل نیستم وگرنه یه چیزی برات مینوشتم دوستی ناراحت نباش!!!!!!

:43::43::43::43:

سلام

نه تنها از خدا پنهون نیست ، بلکه از شما هم پنهون نیست که من یک راس مجرد عزبم ولی متاهلها رو خیلی دوست دارم :biggrin: مخصوصا جینگوله مستونهاشون رو … حالا درسته که من مجردم ولی درس زیاد دارم برای افراد متاهل… یعنی اونقدری که برای زندگی متاهلی درس دارم برای زندگی مجردها تجربه ندارم:biggrin:… خلاصه اگه خواسته باشید میتونم هر روز بیام اینجا چند تا درس متاهلی بدم ، حضور غیاب هم نمیکنم…:biggrin:


اما درسهای امروز…


درس اول: مشکلات زناشویی خود را درون خانه خود محبوس کنید:

دروغه اگه کسی ادعا کنه توی زندگی زناشویی خودش هیچ مشکلی با همسرش نداره… معمولا اوایل زندگی در مواجهه با مشکلات افراد خوب بلد نیستند مشکلات رو حل کنند و اون رو مدیریت کنند.. اما مشکلات زندگی زناشویی هم کم کم با گذشت زمان ، قلق حل کردنش دست زن و مرد میاد.. اما یک نکته خیلی مهمی که وجود داره اینه که مشکلات زندگی چه اول زندگی باشه ، چه اخرهای زندگی و زمانیکه طرفین افتاب لب بوم میشن ، فقط و فقط بین طرفین باقی بمونه … نه اقا پسر و نه دختر خانم از پشت بوته بعمل نیومدن که… هم اقا پسر هم دختر خانم خانواده و پدر و مادر دارن .. زمانیکه مثلا مادر یا پدر دختر خانم متوجه بشه ، دخترش توی زندگی مشکلی داره ، ناخوداگاه و از سر دلسوزی شروع به دخالت در زندگی اونها میکنن.. اما وارد شدن افراد غیر به مشکلات زندگی زن و شوهر یکطرف ، و رشد سرطانی یک مشکل که میتونست خیلی ساده حل بشه از یکسو… اما اگر دختر و پسر تصمیم بگیرن فقط و فقط خودشون مشکلات زندگی خودشون رو حل کنن ، بدون اینکه اجازه بدن فرد ثالثی متوجه مشکلاتشون بشه و دخالت کنه.. و کمی صبر و گذشت رو چاشنی زندگی کنن.. مشکلات زندگی خیلی زود سپری میشن و زندگی خواهید ساخت که همه حسرت اون رو میخورن … پس لطفا تمام جنگ و دعواهاتون رو توی چاردیواری خونتون بگذارید و جلوی دیگران با خوشی و بدون غر زدن از وضع زندگیتون ظاهر بشید ولو اینکه همین الان با همسرتون جر و بحث کرده باشید….



درس دوم : همسرتان را جلوی جمع بزرگ کنید…

فرقی نمیکنه یک نونهال خندان باشید که در مهدکودک مشغول اموزش هستید یا یک استاد تمام دانشگاه هستید… در هر لول و سن و سالی که هستید ، وقتی در جلوی جمع از شما تقدیر و تشکر میشه ، حس فوق العاده و غیر قابل وصفی به شما دست میده ، از اون حسها که هر چقدر هم میخواید لب و لوچتون رو کنترل کنید که باز نشه ، اقا اصلا انگار نه انگار که بشه کنترلش کرد… خوب وقتی فرمول به این ساده ای همه جا جواب میده ، چرا در زندگی زناشویی ازش استفاده نکنیم (البته منظورم شما هست اخه من که زندگی زناشویی ندارم که بخوام زنم رو بشورم و از این تکنیکها استفاده کنم:biggrin:) پس از همسرتون تا میتونید و بصورت خلاقانه در جمع های مختلف تقدیر و تعریف و تشکر کنید .. از اشپزیش ، از بیدار خوابیهاش برای مراقبت از کودکتون ، از زحمتکش بودنش و کاری بودنش ، از ایمانش ، از حجاب و حیاش و…. با این کار همسرتون رو در اون لحظه به فضا میفرستید و پر از کیف و سرشار از انرژیش میکنید…



درس سوم : زن و مرد تشنه هستند…

زنها تشنه محبت هستند ، مردها تشنه قدرت… اگر زن ، از طرف همسرش ظرف عاطفیش پر و لبریز باشه و اگر مرد از طرف همسرش همیشه قدرتمند جلوه داده باشه و حتی برای لحظه ای زن اجازه نده غرور مردش بشکنه … طبق اماری که خودم از همسایه ها گرفتم تا 82.36% بقای زندگی مشترک تضمین شده هست.. پس وقتی با این فرمول ساده میشه به پایه های زندگی استحکام بخشید ، چرا ازش استفاده نکنیم؟؟

فعلا این بود درسهای امروز…

با سلام
اینگونه تاپیکها باید در انجمن تجربه های فردی ایجاد شود.

معمولا خیلی پیش می آید که وقتی کسی در زندگیش یک مشکل دارد و یک نوع عملکردی هم دارد، و ادامه می یابد ، تصور می کند که اگر عکس این رفتار را انجام می داد، رفتار صحیحی بوده است.
مثلا مهربان بوده است. ... اما مشکلش ادامه یافته است. به اشتباه نتیجه می گیرد که زیاد مهربان بوده است.
دست و دلباز بوده و در زندگی مشکل پیدا کرده است به اشتباه نتیجه می گیرد که باید خسیس بود.
و ....
این پدیده ها که جزء جبرانهای افراطی نامیده می شود معمولا درسی نیست که دیگران استفاده کنند.

لذا اینها باید به صورت تجربه فردی در تاپیکهای جدا افراد ایجاد کنند. تا اگر احتمالا نتیجه ای که از زندگی گرفته اند اشتباه هست زودتر توسط کارشناسان اصلاح شود. در درجه اول خودش اشتباه دیگری نکند(به جای این طرف پشت بام از آن طرف پشت بام نیفتد)، و از طرفی دیگران که مطالعه می کنند به این اشتباه نیفتند.