با بی توجهی شوهرم چکارکنم؟؟

سلام دوستان
من 23 سالمه و حدود یک سال و شش ماه که عقد کردیم.
با اینکه حدود 3 سال بیشتر تفاوت سنی نداریم ولی خیلی از نظر طرز فکر با هم تفاوت داریم.
شوهرم خیلی شدید به فوتبال علاقه داره و به طور حرفه ای دنبال میکنه یشتر مشکلات ما هم سر همین شروع شد. شوهرم هیچ وقتی واسه تفریح و خوش گذزونی با من نداره. همیشه فقط دنبال تمرین و باشگاه و استخر و.... جمعه هم که اکثرا خارج از شهر هستن.اگه وقتی هم داشته باشه با دوستاش یاتوی واتس اپ میگذرونه.. حتی شب ها هم زودتر از من میخوابه ما شاید سه تا چهار هفته هیچ رابطه ای با هم نداریم که اینم من رو خیلی نگران کرده.حتی در این مورد هم اهمیتی بهم نمیده و هرموقع خودش بخواد منم باید راضی باشم. همیشه موقع صحبت کردن بحث رو عوض میکنه ادعای دوست داشتن رو داره ولی رفتارش اینو نشون نمیده.هیچ موقع باهام بدرفتاری نمیکنه ولی توجهی هم نداره انگار نیستم.من دلم میخواد باشوهرم مهمونی برم ولی اون هیچوقت اهمیت نمیده. من باید چکار کنم؟؟؟

یه خانوم دیگه و یه مشکل ساده که واسش تبدیل به کوه شده.
خانوم سخت نگیر همه زندگی ها همینه اصولا مردا عاشق فوتبال و پلی استیشن بازی کردن و گاهی بیرون رفتن مجردی با دوستاشون هستن. منم عاشق این کارهام.
این مه میگی زیاد نزدیکت نمیشه, بهتره توی خودت جستجو کنی.
خانومای ایرانی توی بیرون از خونه مثل طاووس هستن هزار جور آرایش و لباسای خوشگل. ولی تو خونه .....!!!
خانوم شما توی خونه لوند و سکسی باش و عشوه و کرشمه رو هم چاشنی رفتارات بکن تا تغییری که میخوای رو ببینی.

در مورد فوتبال دیدن و ... هم سخت نگیر مشکل حادی نیست شما زیادی بزرگش کردی.
بشین پا به پاش فوتبال ببین باهاش کل کل کن بشین باهاش پلی استیشن بازی کن هم لذتشو ببر هم شوهرت لذت ببر.

خانوما اگه بدونن این مدل زندگی چه لذتی به خودشون و شوهرشون میده!!

یه تمرین میگم انجام بده . همه انتظاراتت از شوهرت رو یک تیکه کاغذ بنویس و به ترتیبی که برات مهمه رو لیست کن و یکبار باهاش بشین و صحبت کن و تک تک این انتظارات رو بهش بگو و از اون هم بخواه که به انتظاراتشو بهت بگه . و تاکید کن که ما یک رابطه ای رو شروع کردیم و تا اخر میخوایم ادامش بدیم و هر کدوم از ما انتظاراتی از این رابطه داریم که نیاز داریم برآورده بشه و باید تلاش کنیم که در حد معقول طرفمون رو راضی نگه داریم و به نیازها و خواسته هاش اهمیت بدیم
خیلی راحت و بدون دعوا و ترس بهش بگو عزیزم عشقم من نیاز دارم وقت بیشتری رو با من بگذرونی و زمان بیشتری رو با من باشی ، دوست دارم تو مهمونی ها باهم بریم و . .
ولی یادت باشه مجبورش نکنی ، کاری که از روی اجبار انجام بشه تداومی نداره ... حالت دستوری نباشه ، حالت پیشنهاد باشه . بهش بگو اگه این کارارو کنی چه مزایایی داره و رابطمونو همیشه خوب نگه میداره وگرنه کم کم دلخوریمون از هم زیاد میشه و کار به جاهای باریک میکشه . بگو نکته های خیلی ریزی هست که تو رابطه با یک زن باید رعایت کنی و اینایی که الان بهت گفتم و میگم چندتاشونه . هر کدوم از این نکته های خیلی کوچیک میتونه باعث دلخوری بزرگ شه یا برعکس انجامشون میتونه باعث نزدیکی خیلی زیاد بشه