اختلاف برسر برخورد و مساعل مادی

سلام
چند ماهیه که عقد کردم خواهش میکنم کمکم کنید سر خیلی از مساعل چه مالی چه برخورد نه تنها من و شوهرم مشکل خوردیم بلکه خانواده ها هم با هم مشکل پیدا کردن حتی شوهرم از دست خانوادم ناراحته منم و منشا همه این ها هم ناشی میشه از برخوردهاشون
شوهرم میگه واسه اعیاد و مناسبت ها چرا برا من چیزی نمیخرین. البته خود شوهرم عید که بیاد چیز خوبی نمیخره رو این حساب خانواده من هم حاضر نیستن اعیاد بخرن. واقعا واقعا خسته شدم
خانوادشون وقتی میخان چیزی بخرن از ما انتظار دارن و رو این حساب برخوردهای شوهرم عوض شده تازه اگر چیزی برام بخاد بخره مگه عید باشه بگیره وگرنه نمیگیره و از طرفی خانواده ام هم واسه خرید مناسبت راضی نمیشن. خانوادم میگن مثلا عید نوروز و شب چله و تولد ما میخریم بقیه عیدها نمیگیریم.
چون به خاطر برخوردهای خانواده اونا یسری دلخوری هایی دارن و من اینو به همسرم نگفتم
واقعا این وسط من افسرده ام.

سلام فرناز جان.
شما دو تایپیک با یک موضوع ایجاد کردین. یکی رو انتخاب کنین و ادامه بدین و دیگری رو گزارش بدین حذف کنن.
براتون چند نفر از دوستان وقت گذاشتن و جواب دادن چرا به جای اینکه جواب اونهارو بدین و رو حرفاشون فکر کنید دوباره تایپیک میزنین؟

و اما جواب من که البته جدید نیستو بقیه هم به شما گفتن ولی نمیدونم چرا توجهی نکردینم
رسم هر خانواده ای میتونه متفاوت باشه و ممکنه واقعا خانواده شما که رسم به خرید هدیه جز همون مناسباتی که گفتین ندارن و خانواده همسرت همه مناسبات رو رسم به خرید دارن. با این حال شما دو راه به نظرم دارین:
یا از خانوادتون بخواین که در این دوران عقدتون که اونقدر هم طول نمیکشه برای مناسبت ها کادوی مناسب بخرن (اگر توان مالی دارند البته)
و یا از همسرتون بخواین که اونها هم دیگه به جز همون چند مناسبت که خانواده شما راضی به هدیه دادن هستن، برای شما کادو نگیرن تا بعد هم متوقع نباشند که از طرف شما کادو نگرفتن.
خانواده من که رسم داشتن تمام اعیادو مناسبت ها هر دو خانواده به هم هدیه بدن و در یک سطح هم هدیه ها بودن و من هم هرکس دیدم همینطور بوده پس شما اول گزینه یک رو با احترام امتحان کن اما اصرار نکن اگر خانوادت مخالف بودن گزینه دو رو انجام بده.

در کل سعی کنین زودتر عروسی کنین و به خونتون برین .

بله درست می فرمایید واقعا خسته شدم دلم گرفته و مجبور شدم دردمو خالی کنم. برا خانواده من بحث مالی نیست ولی به علت بعضی از برخوردهایی که خانواده اونا داشتن ناراحتند.
و این که واقعا چرا همسرم این حرفو رک بهم میگه برا من چرا نخریدین. من دوست دارم شوهرم تبیعت بلند باشه. یعنی من واسه خودم یکسری ملاک هایی داشتم و وقتی با این برخوردهایی که شوهرم میکنه مواجه میشم ناراحت میشم انتظار ندارم اخلاق همسرم اینطور باشه. واقعا این موضوع منو زجر میده.
نمی دونم گاهی اوقات یکسری برخوردهایی میکنه و رک صحبت میکنه که دلم میشکنه ناراحت میشم ازش. واقعا دوست ندارم باهاش صحبت کنم و جدیدا اخلاقش عوض شده دیگه نمیگه چرا ناراحتی بالاخره یکی باید کوتاه بیاد. من دست خودن نیست ناراحت بشم نمیتونم با کسی حرف بزنم و بعضی از این رک گویی همسرم منو آزار میده. نمیدونم چیکار کنم
چطور باهاش برخورد کنم.