خانواده شوهرم خيلي طمع كار و متوقع هستند
سلام دوستان من 29سالمه و شوهرم هم 31سالشه ماشش ساله كه ازدواج كرديم از اول عقدمون بكم كه خانواده شوهرم كادو بهم ندادن دوران عقد هم اصلا هيج كاري واسم انجام ندادن واسه عروسي هم كمك مالي نكردن هيج كادو هم ندادن تازه توقع داشتن از ماه عسل كه بر مي كرديم واسه همه كادو بياريم البته ناكفته نمونه شوهرم واسم سنك تموم كذاشت شوهرم خيلي آبرو دار بود سعي ميكرد هميشه من رو راضي نكه داره بعد از اينكه من وشوهرم با هزار وام وقست ازدواج كرديم و خانواده شوهرم خودشون رة به نداري زدن رفتن واسه اون بسرشون يه ماشين صفر خريدن خوب اين يكي از كارشونه يكي ديكش اين بود كه شوهرم أول ازدواجمون حقوقش كم بود يه وامي كرفت كه قستش زياد بود به خاطر همين بدر شوهرم كفت يه مقداريشو بده من ،خودم اندازه بولي كه بردم قستش رو ميدم خلاصه بول رو بودن يه ماه قست ميدادن سه ماه نمي دادن تا آ خر ديكه اصلا ندادن و تازه كلي هم با شوهرم دعوا كردن كه مردم بسر دارن ما هن بسر داريم ما هم جون حقوقمون كم بود مجبور شديم طلاهاي من رو بفروشيم تا وأم رو تصفيه كنيم والبته خدا رو شكر ما يه شهر ديكه زندكي ميكنيم وازشون دوريم هميشه وقتي كه ميريم خونشون همون اول كار شروع ميكنن به ناليدن كه نداريم ماهم خودمون خرج ميكنيم همش جلوي ديكران بشت سر شوهرم حرف ميزنه يه جوري وانمود ميكنه كه ما خيلي در حفظ بد كرديم كه رفتيم يه شهر ديكه زندكي ميكنيم اصلا به من احترام نمي ذاره اينايي كه كفتم جيزهاي كمي خيلي بيشتر از أين در حق من و شوهرم بد بودن االان كه شوهرم خيلي بيشرفت كرده وحقوق بالايي داره به هر صورتي دنبال سواستفاده هستند مثلا بول قرض ميكردن بس نمىدن اكه بهشون كفتي داد و بي داد ميكنن من خودم ليسان دارم ولي خانه دار هستم جون شوهرم درامد خوبي داره احتياج نيست من كار كنم مادر شوهرم هر وقت من رو ميبينه شروع ميكنه از عروس همسايه تعريف كردن و اينكه واسه بسر بعديش مي خواد عروس دكتر بكيره من حسود نيستم ولي كنايه رو مي فهمم البته شوهرم خيلي از مت دفاع ميكنه و إصلا دل خوشي ازشون نداره رفت وآمد و هم كم كرده با يكي از خواهراش كلا قطع ارتباط كرد جون حظوري به من توهين كرد ولي باز هم خيلي اعصاب شوهرم و خودم رو خورد ميكنن ماهي يك بار يه برنامه ايي جور ميكنن واسه شوهرم اكه باهم دعواشون بشه از اونجا زنك ميزنن به شوهر من ولي واسه كاراي ديكشون مثل خواستكاري رفتن واسه بسرشون از مامخفي ميكنن البته بكم كه شوهر من خيلي واسشون خوب بوده از اون بسرايي بود كه واسه مادرش طلا مي خريد وسيله خونه ميخريد كلا نمى دونم جرا توقعاتشون از ماست و جان فشانيهاشون واسه بقيه است حالا دوستان به نظرتون جه كار كنم بهتره ممنون ميشم اكه كمك كنيد