سلام خوبید؟
خیلی عجیبه چند هفته پیش یکی از همکارام ازم خواست باهاش دوست شم ایشون در دوران عقد هستند و من هم رد کردم. ازم شماره خواست ندادم. یک ماه بعد با موبایل به داخلیم زنگ زد و گفت چون تلفنهای داخلی شنود داره میشه با موبایلتون بهم زنگ بزنید یه کار مهم اداری دارم. فکر کردم میخواهد اسم کسیو بیاره یا یه پیزی تو این مایه ها . زنگ زدم و ارتباط شروع شد. زندگیشو برام تعریف کرد دیدم کپی خودمه. البته من یه دختر مجرد هستم.خانمشو دوست نداره. میگه نمیتونم ازش جدا شم احساس مسئولیت دارم بهش ولی نمیتونم تورو هم فراموش کنم کاش زودتر همو میدیدیم ... منم الان واقعا دوسش دارم ولی راه مشترکی در آینده نداریم. از کار و زندگیم افتادم خیلی ناراحتم. چیکار کنم؟ کمکم کنید..