بي تربيتي و بي فرهنگي خواهرشوهرام و ساكت بودن من
سلام دوستاي گلم
تو تاپيكاي قبلي گفته بودم كه اختلاف فرهنگي با خانواده شوهرم زياد داريم كه 99% مشكلاتمون به همين خاطره. مشكل جديدي كه پيش اومده اينه كه هفته قبل خونه مادرشوهرم بوديم فيلم عروسيمو برده بودم كه ببينن آخه بعد 1.5 سال هنوز فرصت نشده بود فيلمو ببينن. همه خواهرشوهرام اومدن و خلاصه فيلمو گذاشتم. توي مجلس من خواهرشوهرام اصلا تو فيلم نرقصيدن. ترسيده بودن بعدا فيلمو بابا يا داداشم ببينه. با اينكه قول داده بودم نبينن ولي نرقصيدن منم اصلا واسم مهم نبود. خلاصه كه توي فيلم فقط فاميلاي من هستن كه همه شون چه مجرد چه متاهل حتي دوستام توي فيلم و پيش شوهرم رقصيدن چون شوهرم انقد سرش پايينه و همه ميشناسنش براشون مهم نبود و بيچاره ها خواستن مجلسو گرم كنن اگه اونام نبودن كه فيلم خالي ميشد. داشتيم ميديديم كه يهو خواهرشوهرم برگشت گفت ماشالا خواهرات و دختر خاله هات انقد پررو ان كه پيش داداشم ميرقصيدن (دوبارم اينو گفت) بعد اون يكي خواهرشم فرمايشات اينو تاييد كرد. من خيلي ناراحت شدم داشتم منفجر ميشدم مشكلم اينه كه مثل جاريم نميتونم جوابشونو بدم فقط گفتم اونا مشكلي ندارن شوهرمو ميشناسن. من تا حالا كوچكترين بي احترامي بهشون نكردم اين خواهرشوهرم 7سال از من كوچكتره هميشه زهراخانم بهش ميگم واسه بچه هاش جايزه ميگيرم يه بار نشده زنگ بزنه تشكر كنه. وقتي با خودمون مقايسه ميكنم كه چقد به زن داداشم و خانواده ش احترام ميذاريم حالم بهم ميخوره. انقد ناراحت شدم كه توي راه برگشت شوهرم فهميد گفت چي شده براش تعريف كردم گفتم تا حالا خواهرت بمن بي احترامي و بي محلي زياد كرده 3.5 ساله هيچي نگفتم ولي بي احترامي به خانواده مو نميتونم تحمل كنم شوهرم گفت ولش كن از نفهميش اين حرفو زده ولي من نميتونم ولش كنم ميخوام بفهمه ازش ناراحتم ميخوام بفهمه حق نداره درمورد خوانواده م چرت و پرت بگه. از يه طرفم نميخوام حرمتها شكسته بشه تا حالا نذاشتم اين اتفاق بيفته. جاريم باهاشون دعوا كرده خيلي زياد. ولي من نه. خواستم هميشه حرمتها حفظ شه ولي انگار اونا نميذارن. نميدونم چكار كنم ديگه نميخوام برم خونه مادرشوهرم ولي با اينكار ميدونم نميفهمه. نفهم تر ازين حرفاس كه با بي محلي بفهمه. ميخوام مستقيم بهش بفهمونم. يكي از خواهرشوهرام (فقط يكيشون) خيلي باشعوره به نظرتون درسته به اون بگم؟؟
چون اگه به مادرشوهرم بگم تا فرداصبح صغري كبري ميچينه و از دخترش دفاع ميكنه كه اون منظورش چيز ديگه بوده و تو بد فهميدي. شوهرمم بعيد ميدونم بهش بگه اگه ميخواست بگه تا حالا نشونده بودش سرجاش. به نظرتون به خواهرشوهرم بگم كه ناراحتم و اجازه نميدم كسي پشت سر خانواده م بد بگه و جلو زبون خواهرشو بگيره؟ بعضي وقتها حالم از خودم بهم ميخوره كه نميتونم جوابشونو بدم و هميشه با خنده رد ميكنم. به قول خواهرم نجابت زيادي كثافته...