دوستایی که سواله اولم رو دیده بودن ، در جریان هستن.
حالا اون شخص دوباره برگشته . حدود 4 روزی میشه پیامک میده ، ولی فعلا جوابش رو ندادم. آیا قبولش کنم ؟ یا کلا بی تفاوت باشم؟ چیکار کنم ؟ عکس العملم چی باشه دوستان ؟ لطفا از نظر فکری کمکم کنید.
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستایی که سواله اولم رو دیده بودن ، در جریان هستن.
حالا اون شخص دوباره برگشته . حدود 4 روزی میشه پیامک میده ، ولی فعلا جوابش رو ندادم. آیا قبولش کنم ؟ یا کلا بی تفاوت باشم؟ چیکار کنم ؟ عکس العملم چی باشه دوستان ؟ لطفا از نظر فکری کمکم کنید.
سلام...:72:
من در جریان تاپیک قبلی شما نیستم اگر براتون زحمتی نیست خلاصه ای از مشکلتون رو عنوان کنید تا هم من و هم بقیه دوستان که مثل من بار اول تاپیکتون رو میبینن در جریان قرار بگیرن..:43:
__________________________________________________ ______نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزا
آسمانی آبی :
تایپیک قبلم: من 5 ماهی میشه با پسری آشنا شدم .31 سالشه خیلی هم دوسش دارم ، یعنی نمیخوام از دستش بدم.منتها گاهی اوقات حس میکنم رابطه یک طرفه هستش.حالا یا واقعا اینطوریه یا من اینجوری فکر میکنم
ایشون ادمه پرکار و فعالی هستن، جوری که به علت شغلشون اکثرا شبا دیر میان .البته موقته ، یعنی طرح اتمام تحصیل دارن
من هرشب به ایشون اس ام اس میدم، مثلا میگم کی کارت تموم میشه ، کی میای .وقتی میان جواب میدن.و تقریبا یک یا دوساعتی اس ام اس صحبت میکنیم.صبا هم زود میرن
از اخلاقش خیلی راضی ام ولی تا الان 4 یا 5 مورد پیش اومده که اومده اس ام اس نداده ، فرداش علتش رو جویا شدم گفته خیلی خسته بودم خوابیدم.حس میکنم کمی مغروره .چون بارها ناراحتیمو ابراز کردم هیچوقت نمیگه معذرت میخوام ولی علتش رو توضیح میده
منم وقتی ناراحت میشم حس میکنم دیگه نمیتونم ارتباطز برقرار کنم و باید خودش پیشقدم شه .در اینجور موقه ها بعد از دو شب یا سه شب که اس ام اس نمیدیم ، وقتی از سرکار میاد حدود 1 یا 1:30 شب خودش یه اس ام اس ابراز دلتنگی یا متوایی در مورد خوابیدن بدون شب بخیر در قالب متن آماده میفرسته .یعنی از زبونه خودش نیست
و لی من دوس دارم از زبونه خودش بشنوم که مثلا بگه چرا نیستی یا دلم برات تنگ شده . ولی متاسفانه اینطوری نیست.از دوستانی که تجربه دارن میخوام راهنماییم کنن. آیا به اس ام اس دادن هام ادامه بدم شبا ؟ یا چند شب قط کنم تا برای من دلتنگ بشه؟ البته فکر میکنم برای ایشون اس ام اس دادن هام عادت شده چون دو سه شب که نمیدم خودشون پیشقدم میشن.
از طرفی میترسم با قط کردنش ازم سرد شه
اوائل بهش پیشنهاد دادم که بیاد خواستگاری ، ولی گفتش چون یک سال از تحصیلم مونده و الان داره طرحش رو میگذرونه.طوری که صب زود میره و شب میاد.گفت با این شرایط نمیشه.
____________________تایپیکه الانم : این رابطه سری اول 4 ماه شد ، 9 ماه قط شد.دوباره 5 ماه باهم بودیم و دو ماه قط شد.حالا 4 روز پیش دوباره پیامک داده.چیکار کنم دوستان؟ نیاز به همفکریتون دارم.
- - - Updated - - -
__________________________________________________ ______نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزا
آسمانی آبی :
تایپیک قبلم: من 5 ماهی میشه با پسری آشنا شدم .31 سالشه خیلی هم دوسش دارم ، یعنی نمیخوام از دستش بدم.منتها گاهی اوقات حس میکنم رابطه یک طرفه هستش.حالا یا واقعا اینطوریه یا من اینجوری فکر میکنم
ایشون ادمه پرکار و فعالی هستن، جوری که به علت شغلشون اکثرا شبا دیر میان .البته موقته ، یعنی طرح اتمام تحصیل دارن
من هرشب به ایشون اس ام اس میدم، مثلا میگم کی کارت تموم میشه ، کی میای .وقتی میان جواب میدن.و تقریبا یک یا دوساعتی اس ام اس صحبت میکنیم.صبا هم زود میرن
از اخلاقش خیلی راضی ام ولی تا الان 4 یا 5 مورد پیش اومده که اومده اس ام اس نداده ، فرداش علتش رو جویا شدم گفته خیلی خسته بودم خوابیدم.حس میکنم کمی مغروره .چون بارها ناراحتیمو ابراز کردم هیچوقت نمیگه معذرت میخوام ولی علتش رو توضیح میده
منم وقتی ناراحت میشم حس میکنم دیگه نمیتونم ارتباطز برقرار کنم و باید خودش پیشقدم شه .در اینجور موقه ها بعد از دو شب یا سه شب که اس ام اس نمیدیم ، وقتی از سرکار میاد حدود 1 یا 1:30 شب خودش یه اس ام اس ابراز دلتنگی یا متوایی در مورد خوابیدن بدون شب بخیر در قالب متن آماده میفرسته .یعنی از زبونه خودش نیست
و لی من دوس دارم از زبونه خودش بشنوم که مثلا بگه چرا نیستی یا دلم برات تنگ شده . ولی متاسفانه اینطوری نیست.از دوستانی که تجربه دارن میخوام راهنماییم کنن. آیا به اس ام اس دادن هام ادامه بدم شبا ؟ یا چند شب قط کنم تا برای من دلتنگ بشه؟ البته فکر میکنم برای ایشون اس ام اس دادن هام عادت شده چون دو سه شب که نمیدم خودشون پیشقدم میشن.
از طرفی میترسم با قط کردنش ازم سرد شه
اوائل بهش پیشنهاد دادم که بیاد خواستگاری ، ولی گفتش چون یک سال از تحصیلم مونده و الان داره طرحش رو میگذرونه.طوری که صب زود میره و شب میاد.گفت با این شرایط نمیشه.
____________________تایپیکه الانم : این رابطه سری اول 4 ماه شد ، 9 ماه قط شد.دوباره 5 ماه باهم بودیم و دو ماه قط شد.حالا 4 روز پیش دوباره پیامک داده.چیکار کنم دوستان؟ نیاز به همفکریتون دارم.
سلام دوست عزیز
من اینجا با خوندن مطالب و مشکلات بقیه سعی میکنم تجربه کسب کنم و برای نظر دادن کم تجربه هستم , از راهنمایی بیشتر دوستان لذت میبرم به خصوص مدیر که توی پستهای دوستان صبورانه راهنمایی کردن .
آسمان جان خواهرانه میگم فراموشش کن و فقط به خودت و اینده ات فکر کن مطمئن باش روزی میرسه که ازدواج میکنی اون موقع به ارزش خودت پی میبری به نظر شخصی من این آقا شما را فقط برای سرگرمی وقتهای بیکاریش میخواد و نیاز به دوست داشته شدن و مورد محبت قرار گرفتن رو به وسیله شما ارضا کنه که مطمئنا در پی آن فکر و وسوسه شیطانی به وجود میاد و اگر شما به این رابطه ادامه بدهید به این افکار شیطانی دامن زده اید و اینجاست که شما مقصر اصلی میشوید که به این آقا اجازه داده ای شما را بازیچه کنه . امیدوارم دوستان مهربان انجمن با راهنمایی خود شما رو به سوی راهی که مطمئنم خودتون بهتر از بقیه میشناسین راهنمایی کنن.
این موضوع رو دنبال خواهم کرد و امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری عزیزم. موفق باشی خدانگهدارت:72:
از دوستانی که به سوالم پاسخ دادن تشکر میکنم :43: و از دوستانی هم که پاسخ ندادن همینطور .حتما فرتصتشون کمه بیان سوالای مارو بخونن .با اینکه ازشون انتظار داشتم :47:ولی تشکر میکنم
بچه ها هفته ی بعد مراسم خواستگاریمه توسطه همین آقا
خودش پیشنهادشو داد و مامانش تماس گرفت صحبت کرد .دعا کنید همه چی خوب پیش بره:203:
سلام اسمان من کاملا یادم میاد تورو.....همونی که دوستتون همکار منه......یادمه همون موقع میگفتی محلت نمبده و میری بعد چند وقت میاد دنبالت......پس کهرش جدید نیست!خیلیموتکراریه.توام هر دفعه تا الان اشتی کردی و روز نو روزی از نو....
- - - Updated - - -
حالا مدلش عوض شده.من نمی دونم چرا ما دخترها خواستگاری حالا از طرف هر کس و تو هر شرایطی یه فتح میدونیم!!!!!!شهصیت این ادم عوض نمیشه....به هر حال موفق باشی.
______________________________________________نقل قول:
نوشته اصلی توسط کیت کت
آسمانی آبی :
سلام کیت عزیز .هر سری که میام اینجا میام نظرهایی که گذاشتی رو میخونم .نمیدونم ، شاید چون توو یه برحه خاصی با هم آشنا شدیم هیچوقت نمیتونم از یاد ببرمت .لطف داری عزیزم
این بار یه هفته ای جوابشو ندادم ، چون فکر کردم اینبارم چند ماه میمونه میره .ولی با اصرارش بالاخره راضی شدم مامانش تماس بگیره .فعلا این چند روز ماه صفر تموم بشه بعدش.البته شرایطشو توضیح داد واسم ، یه مقدار مشکلاتی پیش اومده بود که نمیخواست منو در جریان بزاره.به هر حال توکل کردم به خدا و امیدوارم تقدیری نیکو واسم رقم بزنه و خیالم راحته از این بابت چون به لطف و کرمش اطمینان کامل دارم:43:
کیت کت جان احسام در مورد خواستگاریش ، احساسه فتح کردن نیست . شاید دلیلش اینه منم علاقه مند بودم بهش بخاطر همین. بخاطر پاسخ دادنت مرسی عزیزم .:43:
مراقب باش در کل....اگه نوسته هام خوندی پس باید بدونی در مورد ازدواج خودم هم با خودم روراستم....با خودت بشین فکر کن...ببین واقعا اخلاقش خوبه؟؟؟؟.....حسابی فکر کنم.وظیفم بود.در پناه خدا باشی