-
احساس شكست در ازدواج
با سلام
دخترى هستم ٢٦ ساله ، نزديك ٢ ساله عقد كردم. خيلى مشكل تو زندگيم دارم، اوليش دورى از همسرم.
من تو كانادا زندگى ميكنم. ٢ سال كه منتضرم كاراى همسرم انجام شه و بياد اينجا تا زندگيمونو شروع كنيم. ما حدود ١ سال با هم دوست بوديم( البته هر ٢ دانشجو در كشور ديگه اى بوديم ). وقتى من كارام برا كانادا انجام شد اومدم اينجا و شوهرم موند تو همون كشور تا درسش تموم شه. بعد ٦ ماه كه اومدم كانادا با هم عقد كرديم تو ايران. هر چى زمان ميگذره احساس ميكنم علاقمون به هم كمتر ميشه. شوهرم اصلا منطقى نيست. هميشه با هم دعوا داريم وقتى تلفونى حرف ميزنيم. هميشه غير منطقى حرفاش. تو همه چيز با هم مخالفيم. من خيلى عجولم مثلا همش پيگير كاراى شوهرمم، اما اون خيلى بيخيال! اصلا پى كارشو نميگيره. من همش حرص ميخورم. موضوع ديگه اينه كه خيلى آدم تو داريه، هيچى بهم نميگه. با دوستاش اگه از صبح تا شب بره بيرون حتا يك كلمه تعريف نميكنه كه چى گفتن. بهش ميگم خب حرف بزن ميگه آخه اصلا چيز خاصى نشد تعريف كتم و كلا سكوت ميكنه! پشت تلفن سكوت طولانى ميكنه هميشه و اگه سر هر موضوعى باهاش دعوام بشه كلا قطع ميكنه تلفونو و به خواسته ى من اصلا اهميت نميده. تا حالا شده يك هفته اصلا حرف نزده، بعد يك هفته هم كه حرف زديم ديگه انگار نه انگار كه دعوايي بوده! پس خواسته هاى من چى ميشه؟ من خودم اگه بدونم مثلا اون از يه كار من بدش مياد، ديگه اونكارو نميكنم! اما شوهرم اهميتى نميده، اصلا تلاش نميكنه برا بهتر شدن رابطه!
كمكم كنين چيكار كنم؟؟؟
-
سلام وایت رز عزیز.
من یه سری به تاپیک قبلیت زدم. پس شما هنوز با ایشون از ته قلبت اوکی نشدی!
بدترین نوع رابطه با شریک زندگی، رابطه با تلفنه. آقایون به خودی خودش کم حرف هستن چه برسه بخوای باهاشون تلفنی صحبت کنی، و بدتر اینکه ازشون بخوای واست از کارایی که درطی روز کردن تعریف هم بکنن!!!!
آقایون که مثل ما نیستن، در مورد همه چیز تعریف کردنی داشته باشیم! من و خواهرم با هم همکاریم. در طول روز چندبار با هم تلفنی صحبت میکنیم. شب که میریم خونه یه بار دیگه با تلفن با هم صحبت میکنیم. اونم طولانی! همه بهمون میگن تو این چندساعتی که حرف نزدین مگه چقدر اتفاق افتاده که اینقدر حرف میزنید؟؟:311:
به نظرم ایراداتی که ازهمسرت میگیری، چیزاییه که تو ذات آقایونه و عوض شدنی هم نیست. من کمتر مردی دیدم از صحبت طولانی با همسرش پشت تلفن لذت ببره. به نظر من یه مدت رویه تون رو عوض کنید. بزارید یکم اعصابش راحت باشه. اصلاً ازش در مورد کارای روزانه اش و کارای مهاجرتش پرس و جو نکنید. چه شما بپرسید و نگران باشید و چه نپرسید و عادی رفتار کنید بالاخره باید یه زمانی طی بشه تا کارشون انجام بشه. پس بهتره شما خودتون رو با چیزای دیگه مشغول کنید.
به طور محسوسی همونطوری بشید که ایشون دوست دارن.
- تماس های تلفنی پی در پی و طولانی ممنوع.http://www.hamdardi.net/images/smilies/81.gif
- سوال در مورد روند کار مهاجرت ممنوع.
- سوال در مورد ریز جزئیات کارای روزانه ممنوع.http://www.hamdardi.net/images/smilies/81.gif
- غرزدن درمورد اینکه اینجا تنهام و دلم واست تنگ شده و دوری از تو داغونم کرده و فلان هم ممنوع.http://www.hamdardi.net/images/smilies/81.gif
- شما که هنوز زندگی مشترکتون رو آغاز نکردید، پس تلاش برای تغییر رفتارهای همسرتون هم ممنوع.:81:
در عوض
- تماس های تلفنی کم و کوتاه.
- خودتون در مورد کارایی که میکنید، چیزایی که به نظرتون بامزه و شنیدنی هستن، کمی صحبت کنید و به محض اینکه خواستید برید تو حالت سکوت، سریع باهاشون خدافظی کنید.
- بیشتر در مورد چشم انداز آینده صحبت کنید. مثلاً داشتم فکر میکردم اگه زندگیمون رو شروع کنیم، اینجا با هم فلان کار و بکنیم و چنین و چنان. ولی همون هم در حدی نشه که بره روی مخشون. بعضی آقایون نسبت به هر حرف خانمها حساسن. خانمها حرفای معمولی هم میزنن طرف میگه داره غر میزنه!
- سعی کنید لحنتون شاد باشه.
- حتماً حتماً (توصیهء اکید میکنم) خودتون رو سرگرم کنید. مثلاً یه باشگاه ورزشی، عضو یه کلاس یا هرچیزی.
- مثلاً یه دوست داشته باشید که زمانی که نیاز داشتید به صحبت کردن با اون صحبت کنید. باور کنید معجزه میکنه.
اصلاً همین سایت بهترین جاییه که می تونید وقتتون رو پر کنید. مطالب آموزشی که در مورد خواسته های آقایون تو این سایت هست رو بخونید. مهارتهای ارتباطیتون رو بالا ببرید. یاد بگیرید با یه آدمی که ذاتاً آرومه و بیشتر در حالت سکوته چجوری ارتباط برقرار کنید.
سعی کنید شاد باشید و با شادیتون ایشون رو تحت تاثیر خودتون قرار بدید. مثلاً از خودتون عکسای قشنگ بندازید و براشون تو وایبر و این برنامه ها بفرستید. سعی کنید ایشون بیشتر به شما متمایل بشن تا اینکه ازتون فراری بشن.
موفق باشید:72:
-
مرسى از راهنماييتون،
در مورد كارهاى اومدنش لازم بود كه چند تا مدرك بفرسته اينجا، ما وكيل داريم برا كارهاى شوهرم. نزديك به ٢ ماه بود هر روز به شوهرم ميگفتم مداركو بفرست اما انگار به ديوار ميگفتم. تا جايي كه وكيل گفت اگه اينطورى بخواين پيش برين نميرسين به كارا!
در مورد عكس و اينام كه گفتين، خيلى عكس ميفرستادم براش، حتا عكساى عقدمونو تزيين ميكردم يا عكساى خودمو ميفرستادم اما هيچ جوابى نميده! اصلا انگار با يه كوه يخ در ارتباطم !! ما ارتباطمون همش پشت تلفون، اگه حرف نزنيم ديگه كلا قطع ميشه ارتباط!