در هیچ گونه رابطه ای هیچ حدی از اعتماد رو نمیتونم داشته باشم.
سلام.
راستش این بی اعتماد بودنم به همه داره خیلی اذیتم میکنه.
از تک تک اعضای خانواده ام گرفته تا دوستانم و اقوام، همه و همه فکر میکنم دو رو هستند و حتی احترام و محبتشون هم تظاهره و همه حرفاشون دروغه و درونشون یک موجود بد جنس و بد نیته که با ظاهر سازی میخوان پنهانش کنن.
هر حرفی هر کسی بهم میزنه نیش و طعنه و تحقیر کردن میدونمش. اصلا نمیتونم خوش بین باشم . به هیچ کسی. به خصوص به بعضی ها.
فکر کنم ادامه مشکلات قبلیمه. شاید هم هموناست که الان شکل تازه گرفته.
در کل نمیتونم فکر کنم میشه هوشیار و منطقی بود بدون اینکه بدبین بود.
خودم فکر میکنم این بد بینی داره امنیتی رو برام ایجاد میکنه و بخاطر همین بهش چسبیده ام و نمیخوام رهاش کنم... ولی از طرفی میفهمم هم که این بدبینی داره شیرینی های ممکن و احتمالی زندگی رو هم ازم دریغ میکنه. و همین هم باعث میشه گاهی فکر کنم باید کنارش بذارم.
این رو میدونم که در هر چیزی اعتدال و انعطاف باید باشه. اما نمیتونم این اعتدال رو ایجاد کنم.
تاپیک های ذهن سطحی رو خوندم. مدتی سعی کردم تمریناتش رو انجام بدم. اما باز یه فکری مثل " اینا همش بی فایده است" نمیذاره ادامه اش بدم.
میخوام بدبینی هامو کنار بذارم. اما میترسم کنارشون بذارم و آسیب ببینم.
چیکار کنم؟:54: