چه مدت طول میکشه تا رابطم کامل تموم بشه؟

سلامامروز صد و یکمین روزیه که ارتباطم رو با عشقم قطع کردم خیلی از روز اول بهترم.میخواستم بپرسم چقد طول میکشه تا کامل فراموش کنم؟واسه کسایی که در جریان نیستن بگم که رابطه ی خاصی در کار نبوده،گرچه یکسال و دوماه طول کشید ولی خاطره ای ازش ندارم چون یکطرفه بوده هرچی بوده تو دنیای خیالم ساختم.راستش واسه این کمک خواستم چون میترسم.من هر روز دارم مبارزه میکنم.تا حالا جلوی خودمو گرفتم اما کم کم داره صبرم تموم میشه میترسم دوباره دست به کار احمقانه ای بزنم.راستش نمیدونم چقد دیگه باید به صبر کردن ادامه بدم تا حالا هر رابطه ای داشتم وقتی به طور کامل فراموش شده که رابطه ی جدیدی شروع شده اما اینبار دیگه نمیخوام رابطه ی جدیدی شروع بشه.مواردی هم پیش اومده اما جلوش رو گرفتم.میشه بگید تا کی باید صبر کنم؟اصلا فایده داره؟راستی اینم بگم از یه تاریخی به بعد دیگه تغییر چندانی احساس نکردم.

درود

نمیشه زمان مشخصی رو براش تعیین کرد،من شنیدم شش ماه طول میکشه،ولی فکر کنم روند بهبود از زمانی شروع

میشه که شما پرونده رابطه قبلی رو توی ذهنت کاملا ببندی.

یعنی امید به بازگشت رو از ذهنت پاک کنی،من در جریان رابطه قبلیتون نبودم،ولی حتما دلایلی وجود داشته که اون

رابطه به سرانجام نرسیده.

اون دلایل رو برای خودتون مرور کنین یا شاید بهتر باشه جایی برای خودتون دلایلی رو که باعث میشد شما دوتا

برای هم مناسب نباشین رو بنویسین و هر وقت ذهنتون درگیر شد اون نوشته هاتون رو مرور کنین.

مطمءن باشین این اتفاق بالاخره میفته که شما کاملا بهبود پیدا کنین و حتی یادآوری رابطه قبلی هم اذیتتون نکنه.

به خودتون زمان بیشتری بدین.چند سالتونه؟ چیکار میکنین؟

تمرکزتون رو روی خودتون،اهدافتون و آیندتون بزارین.

و با آرامش و برای پی بردن به اشتباهات به گذشته فکر کنید،برای تکرار نکردن اشتباهات قبلی و برای موفقیت بیشتر

در آینده نه برای غصه خوردن و افسوس.

به نظر من الان زوده که وارد یه رابطه جدید بشین.چون از نظر ذهنی هنوز درگیرین.

موفق باشین.:72:

اقا کیارش سلاممنم تو دوره تر ک و سم زدایی هستم!!!!اول اینکه افرین خیلی دارید عاقلانه برخورد میکنید اما دیگه نگید عشقم!!!!!به خودتون تلقین نکنید.واقعا زمانی نمیشه تعیین کرد اما انقدر بهش فکر نکنیو وسواس فکری میسه.این طوری بهش نگاه کنید یه کفشی داشتم خیلی دوسش داشتما اما مناسب نبود پام میزد انداختمش دور(منظورم به کل رابطست نه خدایی نکرده افراد باید انداخت دور)...منم هر وقت می خوام برم سمت گوشی به خودم میگم کیتی بی خیال سر تو سطل اشغال نکن و دنبالش نگرد.

مرسی که پاسخ دادین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنیتا123

درود

نمیشه زمان مشخصی رو براش تعیین کرد،من شنیدم شش ماه طول میکشه،ولی فکر کنم روند بهبود از زمانی شروع

میشه که شما پرونده رابطه قبلی رو توی ذهنت کاملا ببندی.

یعنی امید به بازگشت رو از ذهنت پاک کنی،من در جریان رابطه قبلیتون نبودم،ولی حتما دلایلی وجود داشته که اون

رابطه به سرانجام نرسیده.

اون دلایل رو برای خودتون مرور کنین یا شاید بهتر باشه جایی برای خودتون دلایلی رو که باعث میشد شما دوتا

برای هم مناسب نباشین رو بنویسین و هر وقت ذهنتون درگیر شد اون نوشته هاتون رو مرور کنین.

ر.ک آخر پست

مطمءن باشین این اتفاق بالاخره میفته که شما کاملا بهبود پیدا کنین و حتی یادآوری رابطه قبلی هم اذیتتون نکنه.

به خودتون زمان بیشتری بدین.چند سالتونه؟ چیکار میکنین؟

تمرکزتون رو روی خودتون،اهدافتون و آیندتون بزارین.

و با آرامش و برای پی بردن به اشتباهات به گذشته فکر کنید،برای تکرار نکردن اشتباهات قبلی و برای موفقیت بیشتر

در آینده نه برای غصه خوردن و افسوس.

بله سعیم رو کردم و ادامه میدم به همین روند.

به نظر من الان زوده که وارد یه رابطه جدید بشین.چون از نظر ذهنی هنوز درگیرین.

سعی میکنم دیگه هیچوقت وارد هیچ رابطه ای نشم!

موفق باشین.:72:

---

راستش الان که گفتین امیدو قطع کن یه چیزایی تو نظرم اومد.خوب طبیعتا تا حدودی امیدو قطع کردم و گرنه هیچ پیشرفتی نمیکردم همونطور که گفتم نسبت به روز اول خیلی بهترم ولی این رابطه یک بار دیگه هم قطع شده بود و دوباره ایجاد شد.(در جریانین اکثرا)
به افکارم رجوع کردم دیدم بعضی مسائل وجود داره هنوز که ممکنه مهم باشه و باید بگم گرچه گفتنش راحت نیست واسم.
به هر حال امیدوارم بعد از این که گفتم ازم متنفر نشین! افکارمه دیگه دست خودم نیست که.شما بگین چطور متوقفش کنم.

اول اینکه گاهی به خودم میگم صبر میکنم مثلا ده سال دیگه خیلی چیزها تغییر میکنه احتمال زیاد ازدواج کرده و شاید جداشده و این یه موقعیته!
میدونم بهم میخندین خوب خنده دارم هست.اول اینکه از کجا معلوم جدا شده باشه باز از کجا معلوم در اون حالت باز ردم نکنه باز از کجا معلوم بتونم پیداش کنم.باز تا اون موقع من هزار تا اتفاق واسم میوفته شاید دیدگاهم تغییر کنه واسه چی عمرم رو تلف کنم.همه اینارو خودم میدونم اما دونستن اینا باعث نمیشه بتونم این فکر رو از خودم دور کنم.بیخود نیست اسممون رو گذاشتن مجنون و دیوونه :47:

یه فکر دیگه هم هست که مینویسم امیدوارم ازم ناراحت نشین باید بگم.
بعضی وقتا واسش ارزویه مرگ میکنم که ممکنه حتی براورده شدن این ارزو توسط خودم صورت بگیره!:161:
راستش من خیلی به خاطر این رابطه تغییر کردم دیگه اون ادم سابق نیستم.نه اینکه انسانیت توم مرده باشه نه!ولی خیلی سنگدل شدم خیلی چیزا خیلی کارا که عامه مردم تو لیست سیاهشونه انجامش واسه من ممکن شده.و بعضیاشونم انجام دادم چون میخواستم سنگدلتر بشم تا دیگه به کسی دل نبندم.
میدونم طرفم هیچ تقصیری نداره باور کنین اگه یک ذره مقصر بود نمیومدم اینجا بگم کارو انجام میدادم.اما خوب منم مقصر نیستم جرم من فقط این بود نفهمیدم دارم وارد یه رابطه میشم که چه بلا هایی توش قراره سرم بیاد.خوب من انتقام این همه عذابی که کشیدم رو باید از کی بگیرم؟چطوری روحم رو به آرامش برسونم؟ :54:

میدونم الان میگید اگه عاشق بودی اینو نمیگفتی و ادم عاشق خوشبختی معشوقش رو میخواد ولی باور کنین اینا همش شعاره.

----------

مرسی خانوم کیت کت خیلی سخته جلوی کنجکاوی رو بگیرم ولی باید صبر کنم دیگه.امیدوارم شما هم خوب بشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کیت کت

اقا کیارش سلاممنم تو دوره تر ک و سم زدایی هستم!!!!اول اینکه افرین خیلی دارید عاقلانه برخورد میکنید اما دیگه نگید عشقم!!!!!به خودتون تلقین نکنید.واقعا زمانی نمیشه تعیین کرد اما انقدر بهش فکر نکنیو وسواس فکری میسه.این طوری بهش نگاه کنید یه کفشی داشتم خیلی دوسش داشتما اما مناسب نبود پام میزد انداختمش دور(منظورم به کل رابطست نه خدایی نکرده افراد باید انداخت دور)...منم هر وقت می خوام برم سمت گوشی به خودم میگم کیتی بی خیال سر تو سطل اشغال نکن و دنبالش نگرد.

---

____________________________-
منم با نظر کیت موافقم . سعی کنید تنها نباشید تا دوباره خاطراتش سراغتون نیاد
کیت عزیز نمیدونم چطوری واسه شما پیغام بزارم.خیلی مشتاقم با شما صحبت کنم . یاهو مسنجر داری؟
آقای کیارش شرمنده که توو صفحه شما دارم واسه یکی دیگه پیغام میزارما شرمنده

درکتون میکنم،ولی بهتون گفتم که،به خودتون زمان بدین.افکار به سراغ آدم میان،به خاطر افکارت شرمنده نباش،

تکنیکهای توقف فکر رو سرچ کن،

چه کارهایی انجام دادی که سنگدل بشی؟نگفتی الان چه کار میکنی؟به نظر میاد وقت آزاد زیاد داری.

برای خودت برنامه بریز،خودت رو مجبور کن اونها رو انجام بدی(کلاس زبان،باشگاه،درس)

ببین خیلیها اتفاق مشابه شما براشون افتاده،شما رابطت به قصد دوستی بوده یا ازدواج؟اگه دوستی بوده که

رابطه های دوستی قرار نیست تا ابد ادامه داشته باشه،بالاخره یه روزی تموم میشه.اگرم قصد ازدواج بوده که

قرار نیست هر آشنایی و یا خواستگاری به ازدواج ختم بشه.

توی زندگی اکثر آدمها این اتفاق میفته،ولی زندگی به پایان نمیرسه.هر کسی به نحوی با این جداییها کنار میاد.

وقتی این افکار به سراغت میان بی تفاوت باش،با افکارت کلنجار نرو،انگار داری یه فیلم میبینی،بقیه تکنیکها رو

همونطور که گفتم سرچ کن.

بعدم مطمءنا قرار نیست شما ده سال دیگه شما به ایشون فکر کنی.تا اون موقع تو تغییر کردی،خیلی پخته تر شدی

و اون خانوم دیگه مطلوب شما نیست.

ببین نهایتش اینه که از یه روانشناس کمک بگیری دیگه،ولی بهت قول میدم این حالات برطرف میشه،همه چیز درست

میشه،تو از عهدش برمیای همونطور که بقیه از عهدش براومدن:72:

ابی جان من باوشیم میام با فنت انداره مورچه!!! برای همین انقدر افتضاح تایپ میکنم .نمیدونم چه راهی هست وگرنه مشتاق اشنایی با دوستای خوبی مقل شمام.
کیارش جان.....سخته میدونم......ببین فقط بدون این حس مختص تو نیست خیلی ها هم درگیرن مثل من....این فکر از سنگینی بار روی دوش ادم کم میکنه.
تازه من دخترم.رابطه دو طرفه هم بوده با کلی هیجان های کاذب اما با جون کندن تا الان که تونستم...واااااااای انقدر هم سبک و خشحالم.اعتماد به نفسن رفته بالا.
به این فکر کنید کاری کردید که خیلی نمیتونن و تا تهش میرن و کلی خرابی به بار میارن......ماها خیلی کارمون درسته پس!!:-))))))

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنیتا123

درکتون میکنم،ولی بهتون گفتم که،به خودتون زمان بدین.افکار به سراغ آدم میان،به خاطر افکارت شرمنده نباش،

تکنیکهای توقف فکر رو سرچ کن،

چه کارهایی انجام دادی که سنگدل بشی؟نگفتی الان چه کار میکنی؟به نظر میاد وقت آزاد زیاد داری.

برای خودت برنامه بریز،خودت رو مجبور کن اونها رو انجام بدی(کلاس زبان،باشگاه،درس)

ببین خیلیها اتفاق مشابه شما براشون افتاده،شما رابطت به قصد دوستی بوده یا ازدواج؟اگه دوستی بوده که

رابطه های دوستی قرار نیست تا ابد ادامه داشته باشه،بالاخره یه روزی تموم میشه.اگرم قصد ازدواج بوده که

قرار نیست هر آشنایی و یا خواستگاری به ازدواج ختم بشه.

توی زندگی اکثر آدمها این اتفاق میفته،ولی زندگی به پایان نمیرسه.هر کسی به نحوی با این جداییها کنار میاد.

وقتی این افکار به سراغت میان بی تفاوت باش،با افکارت کلنجار نرو،انگار داری یه فیلم میبینی،بقیه تکنیکها رو

همونطور که گفتم سرچ کن.

بعدم مطمءنا قرار نیست شما ده سال دیگه شما به ایشون فکر کنی.تا اون موقع تو تغییر کردی،خیلی پخته تر شدی

و اون خانوم دیگه مطلوب شما نیست.

ببین نهایتش اینه که از یه روانشناس کمک بگیری دیگه،ولی بهت قول میدم این حالات برطرف میشه،همه چیز درست

میشه،تو از عهدش برمیای همونطور که بقیه از عهدش براومدن:72:

---

حرفاتون رو ذخیره میکنم هروقت احساس بدی داشتم بهش نگاه میندازم عالی بود. :72:
اگر اجازه بدین نگم چه کارهایی کردم چون درست نیست گفتنش.
نه بیکار نیستم ولی اگه خیلی سرم تو روز شلوغ باشه که فرصت فکر کردن به چیزی رو نداشته باشم شب میاد تو خوابم :| :| :|

----------------------

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کیت کت

ابی جان من باوشیم میام با فنت انداره مورچه!!! برای همین انقدر افتضاح تایپ میکنم .نمیدونم چه راهی هست وگرنه مشتاق اشنایی با دوستای خوبی مقل شمام.
کیارش جان.....سخته میدونم......ببین فقط بدون این حس مختص تو نیست خیلی ها هم درگیرن مثل من....این فکر از سنگینی بار روی دوش ادم کم میکنه.
تازه من دخترم.رابطه دو طرفه هم بوده با کلی هیجان های کاذب اما با جون کندن تا الان که تونستم...واااااااای انقدر هم سبک و خشحالم.اعتماد به نفسن رفته بالا.
به این فکر کنید کاری کردید که خیلی نمیتونن و تا تهش میرن و کلی خرابی به بار میارن......ماها خیلی کارمون درسته پس!!:-))))))

---

ممنون از همدریتون بالاخره چندنفر پیدا شدن به جای سرزنش همدردی کردن :72:
چی باعث شده فکر کنید چون دخترین احساساتتون قوی تره؟:81:
( گرچه به تاپیک ربط نداره ولی من در همه حال باید از حقوق پسر ها دفاع کنم :311:
شما دختر ها وقتی عاشق میشید براتون قیافه پسر,تیپش,وجهه اجتماعیش,وضعیت مالیش,استقلالش و ... مهمه و اصولا عاشق اینا میشید نه خود طرف اما پسر ها اینطوری نیستن اگه واقعا عاشق بشن هیچی براشون مهم نیست :310:)

من انقد دوست داشتم حتی به اندازه یک ساعتم شده خاطره داشته باشم اما نشد حسرتش موند واسه همیشه.شما قدرشو نمیدونید.:47:
--------------

حرفای همتون خیلی خوب بود متشکرم :72:

نه کیارش من تعصبی نیستم اما واقعا چرا ادم 4 تا خاطره تیکه پاره با ادم بی ربط و رفتنی داشته باشه!!....خاطرت با اونی که باید بساز...حالا 4 تا س و زنگ و کافی شاپ رفتن چیزی نیسن که حسرتش بخوری اونمممممممم با کسی که باید بره و از اول هم جایی تو زندگیت نداشت.
بناراین افرین به راهت و تصمیمت ادامه بده.خواستی بهش زنگ بزنی بیا اینجا خودم با کمال میل دعوات کنم..:324::324: