نمایش نسخه قابل چاپ
همسرم بعد از 5 ماه معلوم نیست کجا بوده و اومده
مشکل روحی و همچنین تحت تعقیب پلیس هست
من تنهام همش بهم زنگ و اس ام اس میده که من دم درم بهم کاپشن بده یا بیا کارت دارم و از این چیزا
میاد سرکارم ابروریزی میکنه
همسایم و گفتم و هوامو داره
چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////
تا صبح که خانوادم برسن روانی میشم
به پلیس هم زنگ بزنم واسه خودم دردسر میشه
وای دارم روانی میشم از ترس
سلام دوست عزیز
آروم باشید.خیلی کلی توضیح دادید.اینکه چرا همسرتون 5 ماه غیب شده بودن؟چرا تحت تعقیب هستن؟چه مشکل روحی دارن؟محللکارتون میان چی میگن؟شما چرا از پلیس میترسی؟ببخشید پر از چرا شد....شما از ترستون خلاصه نوشتید.ولی اگه کامل بگید بهتر میشه کمک کرد.همسایتون اگه در جریان هست پس کمی آرامش داشته باشید و کامل بنویسید دوست عزیز.
شما هیچی دوستش نداری؟
نمی دونم چرایه کم دلم براش سوخت
می شه مختصری ازگذشته تان بگید
الآن اگه خ سماجای شمابودبه جای ناراحتی خوشحال می شد.حالاشماچراناراحتی؟مگه زن و شوهرشریک خوشی وناخوشی هم نیستند.چرامی خوای تنهاش بذاری؟
تو تایپیک قبلیم هست من به خاطر کارای ایشون خودم پرونده دارم دادگاه خود پلیس و و کیلم گفت هر جا پلیس بود من نرم تا کارام توم بشه
همش اس میده بیا کارت دارم و وگرنه ال میکنم و بل میکنم
میترسم طلاقم نده
بهم میگه بیا و از زندگیت میرم بیرون
میدونم پول نداره میخاد از من بگیره
فوق العاده دروغ گو هست و کلاش
دوقطبی هست
نمیخام به خاطر زلاق توافقی گول بخورم
تا خانوادم برسن از ترس میمیرم
اگه بابام بود الان باهاش صحبت میکرد و خیالم راحت بود
نمیدونم چه کار کنم
تا صبح دم در وای میستی و هی پیام زنگ واس میده
میشناسمش تا کارش انجام نشه ول کن من نیست
سلام
الان شما مشاوره ریشه ای نمی خوای.موضوع هر چی که هست مهم ترس الان یا موارد مشایهتون.
1.همسایتون در جریان قرار میدید که در صورت شنیدن هر گونه صدای مشکوک به کمکتون بیاد.بد نیست کلید زاپاس داشته باشن.
2. با این کار و اخساس امنیت نسبی که پیدا می کنید اروم تر میشید؛در کل هم ارامشتون حفظ کنید.
3.هر چی وسیله تیز؛وسیله قابل پرتاب (بخاطر رفتارهای انفجاری افراد دو قطبی و خدایی نکرده درگیری احتنالی از جلو دست بردارید(
4.هر چیزی خواستن از پول یا اشیا قیمتی اگه خواستن مقاوت نکنید؛مهم اینکه زودتر برن و شما شرایطتون امن بشه
5.به فکر دفاع از خودتون نیفتید فقط در صورت لزوم و با توجه به اینکه به همسایه سپردید کمک بخواید
من به قدری آشفته و نگرانم برای طلاق و کلا همه چی که اصلا متوجه نیستم چی درسته و چی غلط هست الان
میترسم کار اشتباه کنم
من فقط طلاق میخام نه مهریه و نه نفقه و نه پول هیچی نمیخام
فقط کاری بهم نداشته باشه
با این آدم هر چی را بیای بازیت میده
دیده بهش توجه نکردم فعلا خبری دیگه ازش نیست
میدونم بیماره و دست خودش نیست ولی نابودم کرد
فقط فکر خودش هست
التماس کردم نره گفتم حیف درس و کار و این همه تلاشت نبود که نابود داری میکنیش
اصلا توجه نکرد
با دوستم که برادرش وکیل هست صحبت کردم و آروم کرد منو با حرفاش
فقط نمیدونم تا طلاق رو بگیرم چه طور شوهرم رو کنترل کنم که واسم دردسر درست نکنه:54::54::54::47:
برو خونه بابات