-
ارشد بخونم یا بچه
سلام بچه ها شما کم آ کان منو میشناسد با کمک خدا و شما یکم زندگیم بهتر شده
الان چند روز درگیر این موضوعم که آیا به بچه فکر کنم یا ارشد بخونم
الان چهارسال ازدواج کردم
شوهرم متولد 39 سالشه
من خودم دارم میرم 31 سالگی
من لیسانس دارم وکارمندم
همسرم داره فوق دیپلم میخونه و تازه یکساله یکم کارش ثابت شده
بعد کلی مشکلات که توی زندگی داشتیم الان هم یکم داریم ( وسواس شوهرم) که من تقریبا کنار اومدم و اونم یکم بگی نگی بهتر شده
حالاموندم بین خوندن درس و ادامه تحصیل و بچه دار شدن چه کنم به نظر شما
-
سلام
هدفتون از درس خوندن چی هست؟
-
اگه با من بود بچه رو انتخاب می کردم
هم به زندگی نشاط میده هم سن مناسبی برای مادرشدنتون هست
اگه بخواین ارشد بخونین تا قبول شین و درستون تموم شه 35 سالتون شده که برای بچه دار شدن الان سن بهتریه تا 35 سالگی
الان قطعا حوصله بیشتری دارید
- - - Updated - - -
در ضمن اگه اسم کاربریتون رو هم عوض کنید بهتره
به خودتون امید و انرژی بدید
-
دوستم درس بخونم بتونم برم استاد دانشگاه بشم
و توی کارم بهتر عمل کنم
در مورد بچه یکم دلم راضیه یکم هم نه
نمیتونم نم کاربریمو عوض کنم
-
سلام دوست عزیز!
ببین نمی دونم دوستانی که بهت جواب دادن بچه دارن یانه؟ وقتی آدم بچه دار میشه، اوایل بچه دار شدن یکم رابطه بین زن و شوهر دچار تزلزل میشه. منظورم از لحظهء به دنیا اومدن بچه است. اغلب خانمها دچار افسردگی میشن. به خاطر کم خوابیهای بسیار زیاد، تغییرات هورمونی، اضافه وزن، تغییر شکل بدن به خاطر شیردهی، خستگی و خیلی مسایل دیگه توقعشون از همسرشون بالا میره. احتیاج به توجه بیشتری از طرف همسرشون دارن. حالا اگه شخصیت همسرشون، حمایتگر باشه، یعنی منظورم از اون مرداس که تو سختیا مسائل رو خوب مدیریت میکنن، مشکلات کمتر میشه، ولی اگه خانم تا حالا نقش حمایتگر رو تو رابطه بازی میکرده، اون رابطه دچار تنش میشه.
اول اینکه: چون تمرکز حمایت کردن از روی شوهر برداشته میشه و به بچه منتقل میشه، مرد دچار کمبود میشه. احساس پس زدگی پیدا میکنه.
دوم اینکه: چون خانم حالش بده و احتیاج به حمایت داره، و همسرهم خودش کمبود حمایت داره نمیتونه حمایت کنه و خانم هم دچار کمبود میشه.
بنابراین باعث تنش و جر و بحث و ایرادای الکی میشه.
ببخشید که من تاپیک های قبلیتون رو نخوندم. نمی دونم وسواس همسر شما از چه نوعیه. رو تمیزی وسواس دارن یا وسواس فکری دارن. ولی همین وسواس از هر دونوعش روی بچه به شدت بیشتر میشه.
خوب خانمی که شرایطش اینقدر متزلزله، یه فشار زیاد رو هم به خاطر وسواس پدربچه و اطرافیان ( مادربزرگا و پدربزرگا که اینو بهش بده، اینو بهش نده و کلی از این حرفا) هم متحمل میشه.
کلاً بچه دار شدن خیلی سخته. خیلی شیرینه ولی این سختیا رم داره.
نظر شخصی من اینه: تو رابطه هایی که خیلی پایدار نیست و هنوز زن و شوهر به یک آرامش ماندگار دست پیدا نکردن، بچه دار شدن اوضاع رو بدتر میکنه نه بهتر.
ببخش اگه چیزایی که میخواستی رو نگفتم. تجربهء شخصیم بود
-
خانوم تنهایی عزیز.
تاپیکتون خوندم....چند تا سوال داشتم؟ 1.کدوم دانشگاه برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟چون واقعا مهمه خانوم،الان برای استخدام صاحبان مشاغل گاهی واقعا قید میکنند با فلان مدرک از دانشگاه دولتی معتبر!حق هم دارن پدر من 70 سالشون روزی دو تا پیام دوره دکتری بدون کنکور براش میاد!!!!الان بازار کار طوریه که دیگه مدرک مهم نیست.
2.استاد دانشگاه کجا!!!!یه زمان استاد دانشگاه بودن با ارزش بود؛خدا شاهده دوران دبیرستان دوستی داشتم بسیاااااار درس نخون من سال 2 دانشگاه بودم راه دور ازاد معماری قبول شد الان استاد دانشگاه غیر انتفاعی تو حاده تهران_قزوینه!!!!!!
الان حتی اتیکت اجماعی هم نداره.از لحاظ مالی هم حق التدریسی بسیااااار ناچیز میگیرن3.من خودم شرایط ادامه تحصیلم باز بود ادامه ندادم تو بازار کار الان کسایی که مقطع تحصیلیشون بالاتر از منه ازم حقوق میگیرم.
در صورتی ادامه بدید و جوجتون تنها بزارید که یه فرق اساسی به حالتون بکنه.4.واقعا پس تو سنی تصمیم به اوردن لچه دارید؟30 به بالا احتمال خیلی از بیماری های ژنتیکی بالا میره!
-
ممنونم از همه شما
بله خودم هم تقریبا به این اشراف دارم که که آیا من و همسرم به حدی رسیدیم که بچه بیاریم یا نه
تقریبا حق به مو فرفری هم میدم و از طرفی هم سنم داره میره بالا و چند سال دیگه شاید نتونم خیلی به بچه فکر کنم
هستن همکارایی که دارم با وجود مشکلاتی که داشتن الان هم بچه ندارن و به سنی رسیدن که هنوزم هم همون مشکلات را دارن
اما نمیدونم این کار درسته یا نه
تا کی باید ادامه بدم ببینم که بچه بیارم
آره ... میدونم شاید من و همسرم هنوز به درجه ایی نرسیدیم
از کجا بدونم که همسرم میتونه کمک من باشه یا نه .الان توی زندگیمون تقریبا من زرنگ تر بودم تا اون
در ضمن اگر بچه بیارم تقریبا حقوقم نصف میشه و یا شاید هم صفر بشه
چون فکر میکنم دیگه نتونم بیام سرکار و مجبور بشم بیکار بمونم و بیمه بیکاری بگیرم
خیلی اما ها وجود داره و باید بتونم با این اما یک طوری کنار بیام و بدونم آیا همسرم و من زمانش هست یا نه
میخوام بیشتر سنجیده بشم
پس کمک کنید تا بتونم بسنجم
همسرم من وسواس تمیزی و کنترل داره .....
بعضی مواقع سریع میشه ولی بعضی مواقع نه
و تقریبا متوجه شدم این وسواسی باهاش موندگاره چون پدرش و مادرش هم وسواس داشتن.....
-
البته نباید خیلی ایده آل فکر کنید که حتما حتما همسرتون تو همه جا باهاتون باشن و مدام نازتونو بکشن و هی به شما و بچه رسیدگی کنن
شما وقتی مادر میشید تمام کارهای رسیدگی به بچه رو با عشق انجام میدید و همسرتون هم در مسائلی که واقعا نیاز هست می تونه کمک کنه نه این که وحشت داشته باشه از بچه دار شدن و فکر کنه هرروز باید جای بچه رو هم خودش عوض کنه
من خودم وقتی مادرشدم اصلا انتظارشو نداشتم و خیلی اتفاقی بود و چون تو دوران بحران اقتصادی بودیم همسرم فقط سرکار می رفت و خیلی وقت نداشت که تو سونوگرافی ها و آزمایشات همراهم باشه
وقتی هم دخترمون به دنیا اومد نهایت سعی ام رو می کردم که به همسرم توجه کافی داشته باشم و حتی شبها سعی می کردم اگه خیلی بچه بی تابی می کرد ببرمش یه اتاق دیگه که همسرم بتونه بخوابه و صبح به موقع بره سرکار
اونم وقتایی که می تونست مثلا تو مسافرت یا جاهای دیگه کمکم میکرد ولی من توقع زیادی ازش نداشتم
به خاطر همین دوران تولد دخترم برامون خیلی قشنگ و خاطره انگیز شد و فاصله ای بینمون نیفتاد
نمیشه به یه خانم 31 ساله بگیم مادر نشو چون افسردگی میاره
بله یه حس ناراحتی کوچیک بعد از زایمان هست که با اومدن بچه و شیرینی هاش اصلا دیده نمیشه
بعد هم با ورزش میشه به اندام قبلی برگشت
با توجه به شناختی که از خانم تنهایی دارم احتمال می دم چند وقت بیان بگن جاریم بچه دار شده من مشکل باروری دارم
عزیزم نذار سنت بره بالا
در ضمن فکر همسرت هم باش الان 39 سالشه تازه اگه همین الان بخواهید بچه دار شید سال دیگه ایشون میشه 40 سالش وقتی بچه 20 ساله شه باباش 60 سالشه !!!
به فکر اختلاف سنی بینخودتون و بچه هم باشید
بهتره کتابها و مقاله های مربوط به همسرداری و فرزند داری رو مطالعه کنید و در این زمینه رو خودتون کار کنید و کانون خانوادتون رو گرمتر کنید
-
عزیزم اگه بخوایم ایده آل گرا فکر کنیم شرایط هیچ وقت جوری نمیشه که آدم بخواد بچه دار بشه.
من منظورم از بیان کردن مشکلات بعداز بچه دار شدن، این بود که میخواستم دیدتون رو باز کنم. میخواستم بهت بگم که اگر بچه دار شدی، یه سری مشکلات به مشکلاتت اضافه میشه. مسئولیتات بیشتر میشه. همونطوری که گفتی تا مدتی نمی تونی بری سرکار.
ولی به هرحال تا یه سنی میشه به بارداری بی خطر فکر کرد، منظور من اینه که با دید باز به استقبال بچه دار شدن برید. اصلاً نمیشه بچه دار نشد. چون مادر شدن اینقدر تجربهء شیرینیه که حیفه یه آدم بتونه بچه دار بشه و نشه! لذت بخشترین لحظه های عمر آدم لحظات در ارتباط با مادر شدنه. عمیقترین عشق رو وقتی تجربه میکنی که مادر بشی. مهمترین دلیل زندگیت میشه بچت. خلاصه کلی شیرینی داره که تو کلمه و جمله نمیشه گنجوندش.
وقتی با دستای کوچولوش نازت میکنه، لقمه دهنت میزاره، بهت میگه "مامان خیلی دوست دارم" احساس میکنی دنیا زیر پاهاته!
من الان وقتی فکر میکنم به 3 سال پیشم، با خودم میگم من چجوری زندگی میکردم؟ اینقدر بچه زندگی آدم رو با معنی و شیرین میکنه. اصلاً به نظر من آدم تازه بعداز بچه دار شدن بزرگ میشه، متاهل میشه.
-
سلام دوست عزیز
من هم از تجربه مادر شدنم میگم خودت میتونی تصمیمت رو بگیری.مادر شدن معلومه سخته ولی شیرینه.اگه بخوای صبر کنی که زندگیت هیچ مشکلی نداشته باشه بعدبچه بیاری پس هیچوقت نباید بچه بیاری!همیشه توی زندگی مشکلات هست.باید این موضوع برات مهم باشه که کنترل و مدیریت زندگی رو بلد باشی.مسلما وقتی سن بالاتر میره حوصله آدم هم کم میشه.اگه زندگیت نرماله و قصد مادر شدن هم داری پس بچه دار شدن رو به تعویق ننداز.با حضور بچه میتونی درس هم بخونی.ولی انتظار برای گرفتن مدرک فوق لیسانس و سن 35.36 ریسک بچه دار شدن رو میبره بالا.