برنامه ریزی و شناخت معیارهایم برای زندگی ( برای برنامه ریزی هام نمیدونم معیار اصلی زندگی چیه)

خسته نباشید دوستان
خیلی وقت بود اینجا سوالی نپرسیده بودم
من یه چندوقت پیش یه برنامه ریزی برای ماه خودم کردن و نصفه و نیمه انجامش دادم که خوب بازم نتایج خوبی رو به دنبال داشت:104:
بعد یه برنامه ریزی دیگه و باز هم ناقص ولی باز هم مفید
حالا به یه سوال اصلی رسیدم
اونم اینکه من برای برنامه ریزی هام نمیدونم معیار اصلی زندگی چیه
دقیقا نمیدونم میخوام چکار کنم
حالا از افراد با تجربه کمک میخوام تا با معرفی منبع یا با تجربه خودشون راهنماییم کنن تا ضمن رد کردن این سن حساس در اینده هم موفق باشم:325:

اینم از توصیف کلی من :

یه پسره مذهبی هستم
21 سالمه
شدیییییدا تحت فشارهای روحی و فیزیکی مربوط به رده سنیم هستم
احساس میکنم بیشتر از پسرهای هم سن و سالم علاقه به روابط عاطفی دارم و با توجه به پسر بودنم باید بگم در نهیات ناباوری "جدای از مسائل جنسی" منظورمه
یعنی خیلی دوست دارم به افراد مختلف روابط دوست صمیمی باشم و از پسرا هم دوست اینجوری دارم
اما چون مذهبی هستم با دخترا نمیتونم خیلی رفیق بشم
نه که بلد نباشم از نظر دینی اجازه ندارم
عدم وجود این روابط به میزان زیادی فکر و زهنم رو مشغول کرده و داغونم کرده:54:
اینم لینک هاش:
http://www.hamdardi.net/thread-33225.html
http://www.hamdardi.net/thread-31683.html
http://www.hamdardi.net/thread-31683.html
http://www.hamdardi.net/thread-34362.html

روانشناس هم رفتم
یا میگن تحمل کن
یا میگن برو دوست شو

سواد کامپیوتریم بد نیست خدارو شکر و علاقه ی خیلی زیادی به یادگیری دارم
دانشجوی لیسانس هستم و رتبه کنکورم هم زیر هزار بود (منظورم اینه که درسم خوبه :227:)
بعضا استادام و دوستام و افراد دور و برم از خلاقیت بالام متعجب میشن و تاحالا چندتا طرح خیلی عالی داشتم که بعد از چند سال دیدیم یکی دیگه اجرا کرده و طرحش جهانی شده:161:

الان یه یا مشغول هستم منتهی به خاطر درس کامل نمیرم و درامدم خیلی خیلی کمه(در حد پول تو جیبی)
لاغر اندام هستم با قد 183 و وزن 72 و استخون بندی ریززززززززززززز
"ز" رو زیاد گذاشتم چون به نظر خودم خیلی ریزه

در ضمن من از خود راضی نیستم فقط خواستم یه تصویر از خودم داده باشم :81:
اگه سوال دیگه ای هم نیاز بود لطف کنید بگید تا براتون بگم

اقا هیچکس تجربه ی خاصی در این زمینه نداره احیانا؟

چرا یه تجربه دارم که میگه یه کم صبر کن تا بیان نظر بدن.
کسی دنبالته؟ :))

نه دنبالم نکردن:311:
چشم صبر میکنم

سلام.

واقعیتش من که نفهمیدم چی گفتین!!! در واقع من فک کنم مشکل اینجاس که شما واقعیت های زندگی رو درک نکردین. (نیست که خودم خوب درک کردم:311:)

راستش کلا یه برنامه دیدم همین جوری گفتم براتون بذارم هر چند فک کنم بی ربطه ولی به نظرم ببینید این برنامه ها ی پرسش و پاسخ روانشناسی رو بهتره. البته شایدم دیدین. من که

خیلی وقت پیش دیدم. عنوانش گیج و گم بودنه.

‫گم و گيج بـــــودن‬‎ - YouTube

سلام
ممنون بابت ویدیو که گذاشتین

نمیدونم والا کجاش گیج کننده است
فقط من خودم رو معرفی کردم و گفتم کسایی که باتجربه هستن کمکم کنن
کسایی که میدونن واقعیت های زندگی چیه
کسایی که شاید مثل من بودن و رز فکرشون مثل من بوده و حالا عوض شده
یا کسایی که متفاوا فکر میکردن و الان تازه رسیدن به طرز فکر فعلی من
کلا اینکه من درست فک میکنم یا نه
الویت هام درسته یانه
چی ها مهمتره
چی کارا رو باید تو این سن و شرایط کرد که هم الان زندگیم جهنم نشه و هم بعدا زندگیم جهنم نباشه
چون معمولا میگن درس و کار و ...
خوب ادم یه نیازهایی هم داره
اون ها رو چیکار کنم

ممنون میشم کسی کمک کنه

چقدرم تجربه ات دست بود love less

سلام اندرسونم

ببین داداش این سوال از حضرت آدم بوده که من چرا اومدم زمین اومدم چیکار کنم؟

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا می روم ؟ آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بود است مراد وی از این ساختنم

جان که از عالم علوی است یقین می دانم

رخت خود باز بر آنم که همان جا فکنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

کیست در گوش که او می شنود آوازم

یا کدام است سخن می نهد اندر دهنم

کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

می وصلم بچشان تا در زندان ابد

از سر عربده مستانه به هم درشکنم

من به خود نامدم این جا که به خود باز روم

آن که آورد مرا باز برد در وطنم

تو مپندار که من شعر به خود می گویم

تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم

شمس تبریز اگر روی به من بنمایی

والله این قالب مردار به هم در شکنم

اون بیت قرمزو هر کس درک کنه نونش تو روغنه و اینم بگم هرکس یه جور برداشت داره

به قول دکتر کپی: کسی نمی داند
در کل زندگی یعنی حرکت رو به بالا وبرای بالا رفتن تو هر پستی هستی باید تلاشت رو بکنی

حالا در مورد روابطت بگم زیاد سخت نگیر واز فاز مذهبی بودنت یه کم فاصله بگیر و با جنس مخالفت تاجایی که شرع اجازه میده همصحبتی داشته باش
تو مشکلت جنس مخالفه نه چیز دیگه
ذهنتو درگیر مسایل دیگه نکن

دوست گلم

دیگه چون تجربم رو بچه ها زیر سوال بردن مجبورم خودم دست به کار شم :18:

اولا بابت استعدادت تبریک میگم. انشاءا.. که موفق باشی بیشتر از این ها هم.

دوما شما خیلی کلی صحبت کردی. یعنی معلوم نیست دقیقا سوالت چیه؟ پس تجربم خیلی هم نادرست نبوده.

من این یکیو یکم جواب میدم : من نمیدونم چی میخام ؟

اگه بین مباحث و گرایش های مختلف کامپیوتر گیر کردی : باید بهت بگم که همه اول همینطورن و شما باید یک شاخه و فقط یک شاخه رو بگیری تا تهش بری ، بقیه رو هم در حد دانش عمومی. این میشه موفقیت تو بازار کار.

اگه برنامه هات به بار نمیشینن : باید بگم قسمت اعظمش بخاطر اینه که بستری وجود نداره تا از برنامه ها وایده ای شما حمایت کنه. پس خیلی خودت رو سرزنش نکن. البته این جدا ازاحیانا کم کاری های خودت است.

الان وظیفه شما اینه که از سرمایه ذهن و جوانیت استفاده کنی حالا تو هر زمینه ای که میخای . بیکار نشین.
به نظرم :
شما سعی کن به یه تخصصی در زمینه خودت دست پیدا کنی. هم خودت ردیف شی هم دست چهار نفر رو بگیری.
کم کم هم به فکر تشکیل زندگی می افتی.
در کنار همه اینا هم ، مطالعه عمومی داشته باش تا به درک مناسبی از زندگی هم برسی.
بعدشم حالشو ببر :18:

امر دیگه داداش ؟

دوستدار شما : Agent Smith :18:

سلام ممنون دوستان
جواب های خوبی دادین

قسمت ایجنت اسمیت هم جالب بود :311:

- - - Updated - - -

سلام ممنون دوستان
جواب های خوبی دادین

قسمت ایجنت اسمیت هم جالب بود :311:

در ضمن خوشحال میشم اگه کسی تجربه یا نظر دیگه ای داره ممنون میشم بگه