Ctrl+Z..اگر زندگي " دكمه برگشت به حالت قبلي " داشت

سلام
راستش يه مدت بود كه مشغول كار روي يه پروژه بودم و به علت فشار كار خيلي وقتها يه جا اشتباها كاري ميكردم و تا دلتون بخواد از Ctrl + Z يا همون Undo " برگشت به حالت قبلي " استفاده كردم و اينجوري تقريبا مشكلي برام پيش نيومد ... و الان به طور غير ارادي بعضي وقت ها كه توي زندگي حقيقي هم اشتباها كاري ميكنم ( البته نه هميشه ) حس ميكنم ميخوام Ctrl + Z بزنم ..نميدونم گاهي وقتي ميخوام اينكار و بكنم و يادم ميفته كه Ctrl + Z فقط مال زندگي مجازيه ، خيلي حالم گرفته ميشه...قكر كردم اگه همچين چيزي توي زندگي واقعي هم وجود داشت چه اتفاقي ميفتاد ..آيا موجب بهتر شدن زندگي ميشد ؟ امروز دوباره همين اتفاق برام افتاد و باعث شد ذهنم مشغول بشه.. البته منظورم از برگشت به حالت قبلي اينه كه آخرين كاري كه كردي يا تاثيري كه در زندگي گذاشتي دوباره به حالت اول برگرده ..نه اينكه مثلا برگرده به يه روز قبل نه ..منظورم آخرين حركته
شايد بگين ديوونه شدم ولي ميخوام نظر شما رو هم بدونم كه اگه همچين چيزي امكان پذير بود آيا خوب بود يا نه ؟ اگر خوب بود چرا ؟ و اگر بد بود چرا ؟

ممنون از جواب های گرمتون !!

اگه قرار بود زندگيم به عقب برگرده
اول اينكه با كسي (پسري) دوست نميشدم
دوم اينكه وابسته اش نميشدم
سوم اينكه بعد از اينكه دوست شدم سعي ميكردم توي رابطه مون بيشتر از خود گذشتگي نشون بدم كه كارمون به جدايي و غم و افسردگي نكشه
نميگم عشقم (عرفان )رو دوستش ندارم كه خيلي هم دوستش دارم ولي غم جداييش واسم عذاب آوره ..... اي كاش هيچ موقع با عرفان(يعني كلا هيچ پسري) دوست نميشدم كه كارم به اينجا بكشه.....ولي حالا كه دوستش دارم ..... دلم نميخواد كه حد اقل دوست داشتنش از دلم بره..... يعني دلم نمياد كه برگردم و انگار كه وجود نداشته..... از يك لحاظ خوب بود كه به عقب برگردي كه اشتباهات بزرگ انجام ندي ولي از يك لحاظ هم بد بود چونكه ممكنه اين اشتباه بزرگ برات يك حقيقت و يك تجربه ي كوچيك ولي خوب رو داشته باشه(مثل حس عشق ) كه با بازگشت به گذشته از دستش بدي
ولي حالا كه زندگي به عقب برنميگرده .... سعي ميكنم كه ديگه از اين اشتباهات مرتكب نشم

چه جالب!
برای من هم بارها این اتفاق افتاده، خیلی وقتها ذهنم خود به خود دنبال Ctrl + Z بوده و وقتی متوجه می شدم این قضیه امکان پذیر نیست، یه جورایی ناراحت می شدم. من هم به این دکمه خیلی عادت کردم؛ اما اگه توی زندگی حقیقی هم همچین دکمه ای بود خیلی کمتر از الان فکر می کردیم، حساب کن الان با اینکه می دونیم همچین دکمه ای نیست و این اختیار رو نداریم انقدر بدون فکر و نسنجیده عمل می کنیم وای به حال وقتی که این امکان رو هم داشتیم.
شاید اگه Ctrl + Z بود، آدم و حوا هنوز توی بهشت بودن و قابیل هابیل رو نمی کشت و ... اصلا شاید من و شمایی نبودیم!

سلام anigma:72:

اجازه بده من هم یه چیزایی به نوشته ات اضافه کنم :

اهیمیت حذف برنامه های زائد و سنگین در کامپیوتر چقدره ؟
نقش آنتی ویروس در شناسایی و اسکن و حذف ویروسهای یک برنامه چیه ؟
و نهایتا هر کدوم از اونها چقدر در تقویت و افزایش سرعت و کیفیت عملکرد یک کامپیوتر سهیم هستند ؟ ...
راستی، آیا اینها در مورد آدمها هم می تونه صدق کنه ؟
آیا ما هم در برخورد با مشکلات ، تنگناها و ... مجهز به قدرتهایی همچون Delete، Scan ، Anti Viruse و ... هستیم ؟
آیا به اهمیت استفاده از چنین ابزارهایی برای حرکت به سمت یک زندگی بهتر واقفیم ؟
برنامه های زائد و اضافی ذهن ما کدوما هستند ؟
ویروسهای وجودمون رو چطور باید شناسایی کنیم؟
و چطور می تونیم اثرشون رو خنثی کنیم ؟ ....
آبا باید بزاریم زندگی ، ما رو پیش ببره و مغلوب شرایط باشیم یا باید باور کنیم که برد با کسانی ست که نیروهای درونی خودشون رو کشف کردن و اونها رو به خوبی به کار گرفتن ؟...

می بینیم که دنیای مجازی امکانات زیادی داره که اگر بتونیم در زندگی واقعی هم مشابه اونها رو پیاده کنیم شاید زندگی برامون دیگرگون بشه ...
و اما در مورد Undo ،
چون یکی از خاصیت های کارهای درست و غلط آدم اینه که اثرش رو با خودش حفظ می کنه می تونم بگم شاید ما نتونیم بویژه اشتباهاتمون رو کاملا و از نقطه ی صفرش پاک کنیم اما می تونیم از نتیجه ای که از اون اشتباه گرفتیم در درست انجام دادن یک چیز دیگه استفاده کنیم و این ویژگی مثبت فقدان Undo است ... به این معنی که در واقع بخش عمده ای از رشد انسان از طریق اشتباهاتش و رنج ناشی از اونها و تجربه ای که از اونها کسب می کنه اتفاق می افته که اگر این امکان حذف بشه شاید مسیر رشد انسان با مشکل روبرو بشه ...

موفق باشی .

| تشکر |

واقعا اگه توي زندگي چنين دكمه اي بود كه مي شد اشتباهات را اصلاح كرد واقعا عالي بود
وقتي مي دونم كه چنين دكمه اي وجود نداره پس براي انجام كارهام يا تصميماتم بيشتر دقت مي كنم تا ديگه تاسف نخورم

من یکی که خیلی نیاز به Ctrl + Z دارم
..................کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت....................

من اصلا دوست ندارم به عقب برگردم چون تازه گذشته هارو فراموش ........... . نمی دونم از یاد بردم یا نه ولی نمی خوام بر گردم.

منم دوس ندارم به عقب برگردم هر چند اشتباهات بزرگ زیاد کردم ولی ازشون درس گرفتم .
بزرگترین اشتباه زندگی من عاشق شدنم بود ولی :

اگه روزگار گذشت یه بار دیگه دنیا بیام
بازم عاشقت میشم بازم سراغ تو میام