پیشرفت تا کجا؟ بین گذشته و آینده م گیر کردم. یه دوگانگی و تضاد عجیبی تو عقایدم بوجود اومده
سلام
گرچه مشکلم شاید حاد به نظر نرسه اما به قدری منو اذیت میکنه که خودم متوجه نبودم علت این کج خلقیام شاید همین مساله باشه برا همین از همه دوستان خواهش میکنم هر کسی در رابطه با مساله ای که ذهنمو درگیر کرده هر ایده ای به ذهنش میرسه دریغ نکنه پیشاپیش ممنونم
26 ساله هستم و تازه ازدواج کردم و کارشناسی ارشد یک رشته مهندسی
از بچگی فانتزی های زیادی برای پیشرفت تحصیلی و شغلی خودم میچیدم. نمیدونم اسمشو میشه گذاشت بلندپروازی یا ...
نمیدونم چطور حسمو تو قالب کلمات و جملات بیان کنم اما خیلی برام مهمه که تو زندگی راکد نباشم. قبل ازدواج تصور اینکه خانه دار بشم برام دیوانه کننده بود اما الان....
بین گذشته و آینده م گیر کردم. یه دوگانگی و تضاد عجیبی تو عقایدم بوجود اومده
قبل ازدواج به شغلم حساس نبودم و هرکاری تو هر محیط مناسبی که همکاران نزدیک، قابل اعتماد باشن رو تصور میکردم.اما طی جلسات خواستگاری وقتی همسرم نظراتش رو گفت کاملا بهش حق دادم و حتی هم نظر شدم باهاش و به این نتیجه رسیدم ، هر شغلی برا خانمها خوب نیس.
طوریکه الان با کار در کارخونه و اغلب شرکت ها مخالفم چون ترجیح میدم اگر هم قراره شاغل بشم ساعات کاری و نوع کار لطمه به روحیه ام نزنه و محیطش ترجیحا مردونه نباشه از طرفی همسرم دوس نداره تو هیچ محیطی که آقا هم وجود داره کار کنم( مثلا تو محیطایی مثل اداره (حتی اگه رسمی باشه)دانشگاه یا اداره یا بانک یا ... ).البته قبل ازدواج گفته بود اگه ببینم روحیه ت از بیکاری کسل میشه یا از نظر مالی مجبور باشیم ناچارم موافقت کنم و...(گرچه همون موقعا هم میگفت زیاد دوس نداره)
الان هم با اینکه گاهی وقتی حساسیتای منو میبینه همون حرفارو میگه ولی حس میکنم مقاومتش یه ذره بیشتر شده.با اینکه از نظر مالی شدیدا نیاز به کارکردن من حس میشه.
مشکل من اینه که هنوز نمیدونم چی میخوام. چی درسته چی غلطه. برا همین نمیرم دنبال کار یا ...شرایطم یه طوریه که قید بیشتر اهدافمو دارم میزنم و این مساله باعث شده گاهی اوقات دلم بگیره
حتی نمیدونم میخوام برا دکترا ادامه بدم یا نه، چون نمیدونم از پیشرفت تحصیلی بدون شغل راضی میشم یا اینکه نه بازم یه روز همین حسا میاد سراغم.خصوصا که امکان دکترا خوندن رو فعلا ندارم.
از طرفی نسبت به وظایفم احساس مسئولیت میکنم. دوست ندارم بعد بچه دار شدن (تا سن مدرسه بچه ها) کار کنم) دوست ندارم بخاطر شغل یا تحصیل یا ... از وظایف خانه داریم یا .. کوتاهی کنم. اما مطمئنم میتونم از پس هر جفتش و همه چی بر بیام.
- - - Updated - - -
دوست دارم مثل دوره ارشد مقاله بنویسم.کار پژوهشی کنم.
یا اگه امکان داشت زمان عقب برگرده موقع انتخاب رشته، یه رشته غیرفنی میزدم مثلا دبیری یا...
نمیدونم قراره چی بشه.با کتاب خوندن گرچه خیلی لذت میبرم اما باز به اندازه استفاده از مباحث درسی ای که تا حالا خوندم منو راضی نمیکنه
تنها امیدم اینه که یه روزی یه شغل مناسب پیدا کنم که همسرم راضی بشه
نظر دیگه ای داشته باشین ممنون میشم بگین
پیشنهاد هر شغلی که در خور علاقه ام باشه و مطمئن باشم همسرم مخالفت نمیکنه و خودمم دلم رضا میده
ممنونم