تحمل رفتارای همسرمو ندارم!!!

سلام دوستان من تو زندگیم خیلی مشکل دارم:-( :-( :-( من آدم تو داری هستم و با هیچ کس دردو دل نمیکنم حتی با خواهرام واسه همینه که اینجوریه...من با شوهرم سر هیچی تفاهم نداریم ما ۶سال باهم دوست بودیم بعد ازدواج کردیم ولی تو این یکسالی که ازدواج کردیم زندگیم سیاهه...همش بحث سر چیزای الکی و دعوامون میشه تا دعوامون میشه میگه طلاقت میدم...بعد دعوامون هم همش میذاره از خونه میره روز بعدش میاد واسش شده یه عادت..با این کاراش اعصابمو میریزه بهمٔ.بعضی. اوقات خوب بعضی اوقات بد..ولی اگه رو دنده لج بیفته کسی جلوشو نمیتونه بگیره الانم یه هفتس با هم قهریم همش هم میگه تو خودتو درست کن من مشکلی ندارم.ٔ.یه هفتس نسبت به من بی تفاوت همش بامن بد حرف میزنه بهش میگم بریم پیش دکتر مشاور میگه من نمیام تو مشکل داری میگم مگه یطرفه هم میشه عصبی شدم بخدا دارم دیوونه میشم:-( :-( :-( :-( کمکم کنین

عزیزم یعنی شما تو این 6سال نشناختیش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما چند سالتون و ایشون چند سالشون؟؟؟
راجب چه مسائلی به مشکل میخورید؟؟؟
شما هم تو بحث جواب ایشون رو میدی؟؟؟
کی اول شروع کنندست؟؟؟
زمانی که ایشون عصبی هستن شما چطوری باهاشون برخورد میکنید؟؟

دوست بودن با زندگی زیر یه سقف زمین تا آسمون فرق میکنه..ٔ.همش میگه من مرد این خونه ام باید حرف من باشه...مثلا یه سری از اخلاقامو میدونه،میدونه من سر بعضی مسایل حساسم ولی بازم تکرار میکنه..میخواد حرصم بده.

خانوم ونوس جان درسته فرق میکنه اما حداقل تو 6 سال تشخیص میدی که میتونی باهاش کنار بیای یا نه ....
بی دلیل که ایشون شمارو حرص نمیدن ...
شما در روز بیشتر از 3 پست نمیتونی بزاری و این پستی که الان میزاری آخری هستش ...
به هیچکدوم از سوالات جواب ندادی باید بیشتر توضیح بدی که دوستان بتونن کمکت بدن عزیزم

هردومون ۲۷ سالمونه...مثلا اون هفته من از مسافرت اومدم خونه کلی به هم ریخته بود منم حالم خیییلی بد بود گفتم بیا باهم خونه رو مرتب کنیم من حالم خوب نیست....دوتا وسایلو جابجا کرد بعد شروع کرد به غر زدن بحثمون بالا گرفت که لینل وظایف من نیست بعد از خونه گذلشت و رفت

عزیزم چند تا مثال بزن ... ما که اینطوری چیزی متوجه نمیشیم . . همون چیزای الکی که میگی چیه ؟

- - - Updated - - -

اینم بگم لحن صحبت کردن خیلی مهمه

شماهم نباید حساسیت نشون بدی رو رفتارش

سلام خوش اومدی
خب همه زن وشوهرها باهم دعوا میکنن...اختلاف دارن..اما مدیریت کردنش مهمه!!
شوهرتون ویژگی های خوب هم دارن؟واسمون بگو..موردبه مورد
اختلافهاتون به خاطرچیه؟مثال بزنید؟اگه سلیقه ای خوب بایدهردوتون به همدیگه احترام بزارید

بایدبگی رفتارت باهاش چطوره
وقتی میگه حرف من باید باشه ومن مردخونه ام...نشون میده که ازاین لحظ احساس خطروناامنی میکنه!
این خیلی واسه مردمهمه که غرورش ومردونگیش زیرسوال نره...که همه اینهابستگی به رفتارواخلاق شماداره
باچه لحنی باهاش صحبت میکنی...چی میگی؟

اگه بتونی این حس روکه اون مردتویه درش زنده کنی میشی خوشبختترین زن دنیا!!
که راه داره...مهارت داره...تلاش میخواد...صبرمیخواد...انگیزه میخواد...چقدردوستش داری؟

تاحالا بهش گفتی توبهترین شوهردنیایی؟
گفتی من تکیه ام به تویه؟
گفتی تنهاعشق زندگیمی؟
ازش تعریف کردی؟حمایتش کردی؟
اگه توخونه کارکنه ازش تشکرمیکنی؟حتی جابه جاکردن یه لیوان!!
اگه اینکارهارونکردی یاکم بوده سعی کن بیشترش کنی...روی مهارتهای همسرداری کارکن!
ببین عزیزم مردها تاییدواعتبارمیخوان ازهمسرشون...

بارفتارت وباکلامت میتونی حسهایی که دوست داره بهش بدی...بعدمیبینی که میشی خوشخت ترین

ونوس جان به همدردی خوش امدید. عزیزم باید بیشتر و با مثال توضیح بدهی تا نقطه ضعف هایی که داری مشخص بشه .و با صلاح اونا مطمئن باش همسرت هم رفتارهاش تغییر خواهد کرد . ما فقط به شما دسترسی داریم و تاکیدمون روی اصلاح رفتارهای شما خواهد بود . پس از ایرادهایی که از رفتارهای شما گرفته میشه نباید ناراحت بشی و سعی در اصلاح اونها داشته باشی . مثلا گفتی اونروز که از مسافرت اومده بودی و خونه به هم ریخته بود ازش خواستی به شما کمک کنه ولی اون اینکار رو نکرد . عزیزم میشه بگی چرا تنهایی مسافرت رفته بودی ؟ اون ناراحت بود از اینکه تنهاش گذاشته بودی ؟ باید بدونی اغلب اقایون از اینکه همسرشون تنهاش بگذاره و تنهایی مسافرت بره اصلا خوشحال و راضی نیستند و اگر هم موافقت کنند با رضایت قلبی نیست .