مشكل من با همكار متاهلم

سلام..چند وقته پيش تاپيكي زدم مبني بر اينكه من متاهلم و يه همكار متاهل هم دارم كه بهم گير داده و ميخواد با هم دوست بشيم...من 26 ساله و اون آقا 41 سالشونه..
من موضوع رو به همسرم گفتم و ايشون گفتن خودت باهاش برخورد كن و اگر لازم بود من باهاش حرف ميزنم
اوايل يكم خودم شيطنت كردم و باهاش صحبت ميكردم..اما بعد از چند هفته ديگه واقعا دلم نميخواست باهاش كوچكترين ارتباطي داشته باشم...
تا حالا خيلي باهاش صحبت كردم كه دست از سرم برداره....تهديدش كردم...چند روزي كوچكترين حرفي باهاش نزدم...كاملا شخصيتشو خورد كردم..اما بازم بعداز چندروز مياد ميگه من نميتونم ازت دل بكنم..دوست دارم...ديروز باز از من پرسيد يك كلمه جواب منو بده كه ميخواي با من باشي يانه..و من به طور قاطع گفتم نه..ولي باز امروز اومده ميگه من به حرفاي تو كاري ندارم...من دوست دارم...اون سر دنيا هم بري ميام دنبالت...از دستش ميخوام موهامو بكنم:161::161::161:..ديوانه شدم..من آدم مذهبي هستم..همش فكراي بد مياد تو ذهنم...همش ميگم نكنه زندگيم بهم بريزه...همه چيز نابود بشه..نميدونم چه كار كنم؟
از طرفي من 4-5 ماهه اينجا مشغول كار شدم ولي اين آقا 16 ساله اينجا كار ميكنه..به هيچ كسم نميتونم بگم...
لطفا منو راهنمايي كنيد

دوست عزیز شما از اول باید خیلی قاطع ومحکم جوری جواب این آقارو میدادین که اینجوری گستاخ و به قولی پیله نشن به شما... شیطنت اول و صحبت کردنتون با ایشون در این زمینه ها برای ایشون به عنوان چراغ سبز تعبیر شده... و شاید مقاومت شمارو به حساب ناز وعشوه تون میذارن .. یعنی باور ندارن شما واقعا تمایلی به خیانت به همسرتون ندارین.. به نظر من خیلی محکم بگید بهشون که دیگه مزاحم شما نشن وگرنه مجبورین به حراست یا مدیر محل کارتون اطلاع بدین... توی این موضوع اصلا کوتاه نیا... حتی اگه به قیمت از دست دادن کارت تموم شه... حفظ شغلتون خیانت احتمالی رو توجیه نمیکنه...

سلام آینه عزیز
تهدید به چی کردی؟شکایت؟زنش ؟اخراجش؟بهترین کارو کردی که شوهرت رو در جریان گذاشتی به نظر من وقتی میبینی حرفات روش اثر نداره دیگه کاری باهاش نداشته باش و بذار شوهرت باهاش حرف بزنه،مردا زبون همو بهتر میفهمن و از راه خودشون وارد میشن شما دیگه عادی برخورد کن حتی بی محلی کن به قول پسر ایرونی آخرش اینه که کارت رو از دست بدی چون این مساله به برهم خوردن زندگی و آرامشت نمیارزه یه چیز هم در نظر بگیر شاید تله باشه و بخوان امتحانت کنن ببینن تو محیط کارت چطوری هستی،خیلی حواستو جمع کن،همه جوانب رو در نظر بگیر،اگه کارت دولتی نیست و خصوصیه ازین چیزا زیاد هست توش خصوصا واسه زیر آب زدن خلاصه محطاط قدم بردار
موفق باشی

من به ايشون گفتم ناز نميكنم و و اقعا دوستشون ندارم...و نميخوام ارتباطي باهاشون داشته باشم...اما انگار كر شده..اصلا نميفهمه..مرد 40 ساله اين همه شخصيتش خورد شده..تا حالا 20 بار به من گفته بيا با هم بريم بيرون و من به طور قاطع گفتم نه نه نه....به قول خودش تا حالا يه بار نشده به من ابراز علاقه كنه و من حالشو نگيرم و بهش كنايه نزنم...از طرفي از اون آدمايي كه عصباني بشه هركاري ميكنه...ميخوام به همسرم بگم بياد صحبت كنه ميترسم وضع از اين بدتر بشه و كار خطرناكي بكنه...واقعا درمونده شدم...ديگه يه آدم بايد چقدر شخصيتش ضعيف باشه كه دختري هم سنه من اين همه بهش توهين كنه ولي عين خيالش نباشه

این آقا مریضه بیچاره زنش ،عزیزم بهترین راه اینه که شوهرت باهاش حرف بزنه اینجوری مطمئن میشه تو دلت خبری نیست تو خودتو بکش کنار شوهرت بهتر میدونه چیکار کنه از طرفی از هیچی نترس هیچ کاری نمیتونه کنه اگه عصبانی بشه شوهر تو هم عصبانی میشه ضمن اینکه عصبانیت شوهر تو چند برابر اونه و حق با شماست حتی اگه شکایت کنید برد با شماست،نترس و فکر زندگیت باش

شوهرم چندين بار از من پرسيده كه مشكلت حل شده..منم گفتم آره واسه اينكه زياد حساس نباشه...ولي من گاها جواب اس ام اس هاي ايشونو دادم..البته همش دعوا بوده و اينكه نميخوام باهات رابطه داشته باشم..يكي دو بار اون اوايل براي اينكه قانعش كنم كه دست از ر من برداره سوار ماشينش شدم..نميخوام اينارو به همسرم بگه كه اون فكر بدي در مورد من بكنه...من واقعا نميخوام باهاش در ارتباط باشم..به نظرتون اگر همسرم بياد و باهاش حرف بزنه و اون بخواد منو جلوي همسرم خراب كنه همسرم چي فكر ميكنه؟..من ترس از قضاوت همسرم دارم... و يه چيز ديگه هم كه هست من آدمي هستم كه نميتون برخورد بدي با كسي داشته باشم...يعني خيلي سعي ميكنم احترام بزارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ayine

شوهرم چندين بار از من پرسيده كه مشكلت حل شده..منم گفتم آره واسه اينكه زياد حساس نباشه...ولي من گاها جواب اس ام اس هاي ايشونو دادم..البته همش دعوا بوده و اينكه نميخوام باهات رابطه داشته باشم..يكي دو بار اون اوايل براي اينكه قانعش كنم كه دست از ر من برداره سوار ماشينش شدم..نميخوام اينارو به همسرم بگه كه اون فكر بدي در مورد من بكنه...من واقعا نميخوام باهاش در ارتباط باشم..به نظرتون اگر همسرم بياد و باهاش حرف بزنه و اون بخواد منو جلوي همسرم خراب كنه همسرم چي فكر ميكنه؟..من ترس از قضاوت همسرم دارم... و يه چيز ديگه هم كه هست من آدمي هستم كه نميتون برخورد بدي با كسي داشته باشم...يعني خيلي سعي ميكنم احترام بزارم

---

عزیزم بهت حق میدم نگران باشی،اگه شوهرت گفت تو که گفته بودی حل شده بگو دوباره شروع کرده داره اذیت میکنه،از قضاوت شوهرت هم نترس بگو من اگه میخواستم رابطه داشته باشم جریان رو به تو نمیگفتم و مطمئنش کن که تنها مرد زندگیته بهش بگو حتی حاضری بخاطر زندگیت کارت رو هم کنار بذاری اگه شوهرت از طرف تو مطمئن باشه یکبار برای همیشه این قضیه رو تموم میکنه و مساله حل میشه
اینکه جوابشو میدادی یا سوار ماشینش میشدی کار درستی نبوده ولی حالا گذشته و خداروشکر اتفاقی نیفتاده،الان خیلی مصمم باش برای خلاصی از اذیتاش چون اینجور آدما کار رو به جاهای باریک میکشن آینه جان الان اول راهی سعی کن جلوشو بگیری با قاطعیت این مساله شوخی بردار نیست که بخوای کوتاه بیای آخه این آدم ارزش احترام داره؟الان بحث زندگی و شوهرو آرامش زندگیته محکم برو جلو و فکر رودربایستی و احترام و از سرت بنداز
سعی کن قبل از حرف زدن با شوهرت حرفاتو آماده کنی و با آمادگی باهاش حرف بزنی حتی شده رو یه برگه کتغذ حرفاتو بنویس و با خودت مرور کن
ایشاله موفق باشی عزیزم

شما اصلا لزومی نداره جواب پیامهای این اقا رو بدین هر وقت پیامی دادن گوشیتون بدین دست شوهرتون باهاش تماس بگیرن تا حساب کار دستش بیاد.
من نمیدونم رفتار وبرخورد شما چجوری بوده که این اقا بهتون پیله کرده؟
ولی خیلی خیلی اشتباه کردین از سر شینطت باهاش ارتباط گرفتین شما یه زن متاهل هستید باید خیلی مواظب رفتارتون با همکارای مرد یا کلا با مردا باشین
همه مردا ادمهای سالمی نیستن فقط منتظر یه چراغ سبز از طرف زن هستن براشون هم مهم نیست متاهل یا مجرد باشن.
اگه خیلی داره اذیت میکنه اگه رئیسی دارین برین از این اقا شکایت کنید
البته بهترین کار اینکه همسرتون این مشکل حل کنه یا احساس خطر میکنید از اون محل کار بیاین بیرون زندگی مشترک و حیا و ابروی شما مهتر از کارتونه!

- - - Updated - - -

خیلی عذر میخوام ولی شوهرتون هم تو این مسئله انگار خیلی خونسرد نشون میدن!
معمولا مردا به هیچ عنوان حتی تحمل ندارن ببین یه مرد غریبه چپ به همسرشون نگاه کنه حالا بخواد پیشنهاد دوستی هم بده زود حسابش میزارن کف دستش

خانم آینه من خدای نکرده نگفتم شما دارین ناز میکنین :-( گفتم اون آقا عدم قاطعیت شمارو به حساب تمایلتون میذاره و فکر میکنه با یه خرده تلاش و پیگیری بیشتر میتونه به هدفش برسه... مورد دوم اینکه اون آقا جرأت نمیکنه به شوهر شما بگه که مثلا من خانوم شمارو سوار ماشینم کردم ، چون اینجوری کار بالا میگیره و واسه خودش شرایط بدتر میشه... به شوهرت بگو باهاش صحبت کنه...وگرنه اون آقا روز به روز گستاختر میشه..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ayine

اوايل يكم خودم شيطنت كردم و باهاش صحبت ميكردم...

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ayine

شوهرم چندين بار از من پرسيده كه مشكلت حل شده..منم گفتم آره

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ayine

يكي دو بار اون اوايل براي اينكه قانعش كنم كه دست از ر من برداره سوار ماشينش شدم...

---

می دونی چرا اون آقا دست برنمی داره؟ چون یک مرد متاهل 40 ساله است. کار کشته است. طرفش رامی شناسه. مطمئن باش اگر می دونست راه نمی دی، جرات نمی کرد حرف خارج از کار با شما بزنه.


فقط کاش خانمهای متاهلی که خیانت می کنند دست از سر این یک جمله بردارند که خیلی تنفر انگیزه !!!!

نقل قول:

---

من آدم مذهبي هستم

---

تاپیکتون مشمول بند 22 است و به زودی منتقل می شه.